مشق نخست
سرمایه اعتماد و اعتماد به سرمایه
بی تردید در فعالیت های جمعی رمز و راز نخست موفقیت در اعتماد نهفته است ، تجارب بشری در طول تاریخ و تئوری های علمی جامعه شناسان و روان شناسان اثبات کننده ی این ادعاست .
ارزیابی هایی که توسط مؤسسه های معتبر صورت گرفته است بر نقش و تأثیر عنصر اعتماد در توسعه یافتگی تأکید دارد به این معنا که جوامعی که اعتماد عمیق و گسترده ای به یکدیگر دارند در مسیر توسعه ی همه جانبه ، متوازن و پایدار موفق تر بوده اند و در مقابل ، بی اعتمادی در جهان سوم و کشورهای عقب مانده مانع بزرگی را در مسیر پیشرفت و توسعه ملت ها و دولت ها قرار داده است .
نیروی انسانی و یا سرمایه اجتماعی در کنار امکانات و تجهیزات و سرمایه مادی دو بال پیشرفت و توسعه می باشند که در مقایسه با یکدیگر، تجربیات بشری نشان داده است اولی بر دومی ارجحیت دارد چرا که برخی از کشورها با کمترین امکانات و منابع به پشتوانه سرمایه انسانی به پیشرفت های شگفت انگیزی دست یافته اند .
نکته دیگر این که این دو بال توسعه یعنی سرمایه انسانی و سرمایه مادی می بایست مورد اعتماد باشند به این معنا که اگر اعتمادی به کیفیت و پایداری این سرمایه ها وجود نداشته باشد توسعه و پیشرفت به معنای واقعی محقق نخواهد شد .
این قواعد در زمینه ی مؤسسات و بنگاه های اقتصادی نیز قابل تعمیم است یعنی یک مؤسسه ای مانند صندوق ذخیره ی فرهنگیان که به پشتوانه ی سرمایه های اندک خیل عظیم معلمان تأسیس شده است بیش از هر چیزی موفقیتش در گرو جلب مشارکت و جذب منابع از این طریق می باشد .
از سوی دیگر باید سرمایه و دارایی های مادی صندوق برای اعضا اعتماد آفرین باشد یعنی این که معلمان به عنوان اعضا و سهام دار اصلی صندوق به این سرمایه برای آینده زندگی خود چشم امید داشته و به آن اعتماد کنند که بخشی از نیازهای مادی آن ها را برطرف سازد .
به نظر می رسد در طول حدود دو دهه از عمر صندوق این اعتماد دوگانه در حد مناسبی که موتور محرکه ی صندوق شود شکل نگرفته است ، این که چرا این گونه شده است را باید در مجالی دیگر مورد بحث و بررسی قرار داد اما غرض این نوشتار توجه دادن به اهمیت و جایگاه اعتماد در یک بنگاه اجتماعی -اقتصادی است ، بنگاهی که پاشنه آشیل آن سرمایه ی اجتماعی معلمان است ، سرمایه ای که مانند یک تیغ دو لبه است اگر به درستی مورد استفاده قرار نگیرد به شدت خطرناک و آسیب زاست .
سرمایه اعتماد به سختی به دست می آید ولی به آسانی و یک شبه ممکن است از دست برود ، جلب اعتماد معلمان که از اقشار کم توقع و تحصیل کرده و منصفی هستند به نسبت آسان تر است فقط کافی است با نگاهی منزلتی آن ها را دید و حرف هایشان را شنید این یعنی برقراری یک تعامل اعتماد ساز مبتنی بر اطلاع رسانی شفاف و حق پرسش گری و وظیفه ی پاسخگویی ، امری که متأسفانه تا کنون مغفول مانده است و این غفلت تا کنون زیان های جبران ناپذیری را وارد ساخته است .
سرمایه نیز ماهیتی دوگانه دارد هم می تواند اعتماد ساز باشد و هم می تواند نا امیدی و بی اعتمادی را به دنبال داشته باشد ، مجموعه ی سرمایه ها و دارایی های صندوق ذخیره فرهنگیان اگر در چرخه ی مطلوبی قرار گیرد که چشم انداز روشن و امیدوار کننده ای را برای معلمان شاغل ترسیم کند موجب سرازیر شدن سرمایه ی انبوه این خیل عظیم به سوی صندوق خواهد شد و آن گاه پشتوانه ای قابل اتکا برای مدیران جهت ورود به پروژه های بزرگ تری خواهد شد .
به طور کلی سرمایه ی اعتماد در دو وجهی معنوی و مادی می تواند امید بخش و تحرک آفرین باشد به این معنا که وقتی این دو بال حرکت وجود داشته باشد از یک سو سهام داران و اعضا به آینده خود و صندوق امیدوار خواهند شد و از سوی دیگر مسؤولان و مدیران صندوق به حرکت خواهند افتاد تا به پشتوانه ی سرمایه اجتماعی و معنوی و با ابزار سرمایه مادی نوآوری های سودآوری داشته باشند .
در دور جدید فعالیت صندوق و با توجه به آغاز تعامل اعتماد ساز مدیران و مسؤولان صندوق و معلمان امید می رود در دور تازه ی حیات این مؤسسه شاهد رشد و رونق عملکرد آن باشیم .
مسئول گروه صفحه مدرسه گروه اعتماد