کاهش شدید سرمایه اجتماعی و سقوط دهکهای اقتصادی
هشدار كارشناسان بابت كاهش شديد سرمايه اجتماعي و سقوط دهكهاي اقتصادي با هر رخداد شر
جايگاه جهاني ايران در نقشه رفاه 2021 به رديف 123 جدول رسيد
گروه اجتماعي
دوازدهمين همايش سلامت روان و رسانه كه هفته گذشته با موضوع تبعيض، نابرابري و سلامت روان برگزار شد، ميزگردي با عنوان «تبعيض، نابرابري و عدم امنيت اجتماعي» داشت و يكي از موضوعات مطرح در اين ميزگرد، بحث مهاجرت اجباري به دليل احساس ناامني اجتماعي يا سياسي در زادگاه و محل سكونت و ارتباط اين بحث با سلامت روان بود كه احمدعلي نوربالا؛ روانپزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران سخنران اين بحث بود.
نوربالا در صحبتهاي خود ضمن هشدار بابت بروز اختلالات رواني در طبقات خاص به دنبال نوسانات شديد اقتصادي در كشور و تاكيد بر اين نكته كه سلامت روان، فراتر از اختلال رواني است، گفت كه بيتوجهي به عوامل اجتماعي موثر در سلامت ميتواند به بروز اختلالات رواني منجر شود و افزود كه در ايران، سهم 55 درصدي شرايط اجتماعي و سهم 30 درصدي عوامل رفتاري در سلامت مغفول است و در صورت تشديد تنشهاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي، سلامت روان خدشهدار ميشود كه در چنين شرايطي، افرادي كه آسيبپذيري ژنتيكي و بيولوژيكي دارند، فقيرتر شده و بيماريشان مزمنتر ميشود.
اين روانپزشك، با استناد به نتايج تحقيقاتي كه طي سالهاي 1378، 1393 و 1399 در كشور انجام داده، گفت كه نتايج اين تحقيقات از وخامت سلامت رواني جمعيت ايران حكايت دارد. طبق نتايج اين تحقيقات و مقايسه استاني شيوع اختلالات رواني در ايران براساس نتايج پيمايشهاي ملي سلامت روان، در استان آذربايجان غربي شيوع اختلالات روان از 13.5 درصد در سال 1378 به 27.4 درصد در سال 1399، در استان اصفهان از 17.6درصد در سال 1378 به 31.1 درصد در سال 1399، در استان البرز از 19.6 درصد در سال 1378 به 28.1 درصد در سال 1399، در استان بوشهر از 18.6 درصد در سال 1378 به 28.9 درصد در سال 1399، در استان خراسان شمالي از 17.8 درصد در سال 1378 به 27.9 درصد در سال 1399، در استان اردبيل از 22.7 درصد در سال 1378 به 34.8 درصد در سال 1399، در استان مركزي از 18.6 درصد در سال 1378 به 34.5 درصد در سال 1399 و در كل كشور، از 21 درصد در سال 1378 به 29.7 درصد سال 1399 افزايش يافته كه به زعم اين روانپزشك امروز و بعد از 5 ماه اعتراضات خياباني و مردمي و مدني و واكنش حكومت به اين اعتراضات و همزماني تورم و گراني و افزايش مشكلات معيشتي تمام مردم، حتما شيوع اختلالات رواني به بالاي 30 درصد رسيده است.
نوربالا در ادامه صحبتهاي خود، به بحث مهاجرت اجباري به دليل شرايط كشور پرداخت و با نگاهي به نتايج گزارشهاي رصدخانه ملي مهاجرت و تاييد تمايل بالاي مهاجرت به خارج از كشور بين فارغالتحصيلان مقطع كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي، يادآوري كرد: «در نتايج پيمايش بهار 1400 رصدخانه ملي مهاجرت، 47 درصد پزشكان و پرستاران، 39 درصد فعالان استارتآپها، 32 درصد دانشجويان و فارغالتحصيلان و 24 درصد استادان و محققان و پژوهشگران امكان ايفاي نقش خود را در توسعه و پيشرفت ايران خيلي كم ارزيابي كردهاند. طبق گفته پروفسور فرهود؛ پدر علم ژنتيك ايران، وقتي از مهاجرت جوانان صحبت ميكنيم، بحث فرار مغزها نيست بلكه بحث فرار ژنهاست. وقتي يك جوان از كشور ميرود و با يك خارجي ازدواج ميكند و بچه او امريكايي ميشود، ژن ايراني را برده و اين افرادي كه ميروند هم هوشمندترين افراد كشور هستند.»
نوربالا در بخش ديگري از صحبتهاي خود نگاهي به سطح رفاه در كشورهاي جهان و رتبه سرمايه اجتماعي در ايران داشت و گفت: «طبق نقشه رفاه 2021، بالاترين رتبه رفاه مربوط به كشور دانمارك، پايينترين رتبه مربوط به كشور سودان، بيشترين افول رتبه مربوط به كشور لبنان با سقوط به رده 109 جدول و بيشترين پيشرفت مربوط به كشور اوكراين با صعود به 78 جدول بوده است. علاوه بر اين، در منطقه امريكاي شمالي، كانادا با رتبه 15، در اروپاي شرقي، استوني با رتبه 17، در امريكاي لاتين و كاراييب، اروگوئه با رتبه 37، در آسيا پاسيفيك، نيوزيلند با رتبه 8 مرفهترين كشورهاي جهان شناخته شدهاند در حالي كه در اين فهرست، جايگاه ايران بابت شرايط زندگي، رتبه 75، بابت آموزش رتبه 75، بابت بهداشت رتبه 61، بابت سرمايه اجتماعي رتبه 89، بابت حكمراني رتبه 145، بابت ايمني و امنيت، رتبه 131، بابت سرمايهگذاري رتبه 126، بابت آزاديهاي فردي رتبه 165، بابت محيط زيست رتبه 156، بابت شرايط كسبوكار رتبه 152 بوده در حالي كه طي سال 2020 جايگاه كلي ايران به رتبه 121 و در سال 2021 به رتبه 123 رسيده است.»
نوربالا در تعريف مهاجرت گفت كه مهاجرت ميتواند از نوع اختياري در داخل يا خارج كشور باشد آنهم براي افرادي كه احساس مثبت رشد و پيشرفت و آرامش را در محل سكونت خود در نيابند و البته از توانايي مالي هم برخوردار باشند اما در سوي مقابل، با مهاجرت اجباري ناشي از مشكلات اقتصادي مواجهيم براي آن دسته از افرادي كه از نظر اقتصادي، امكان اقامت در محل سكونت خود را ندارند و در واقع از محل سكونت خود به منطقه جغرافيايي ديگري سقوط و نزول ميكنند و رانده ميشوند كه اين هم نوعي مهاجرت اما از نوع نگرانكننده است. تعدادي از بيماران من، همين افراد دچار نزول اجتماعي هستند كه به سبب شرايط اقتصادي به منطقه جغرافيايي ديگر داخل يا خارج از كشور رانده شدهاند.
نوربالا همچنين اشاره كرد كه تبعات اقتصادي اختلالات و بيماريهاي رواني به كاهش كميت طبقات اقتصادي منجر ميشود و افزود: «سازمان جهاني بهداشت اعلام كرده كه فقر و محروميت اقتصادي و بيكاري باعث افزايش شيوع اختلالات رواني و افزايش هزينههاي سلامت مردم ميشود و بنابراين ارتباط مشخصي بين سلامت روان و وضعيت اقتصادي وجود دارد.»
سخنران ديگر در اين ميزگرد، ميرطاهر موسوي، جامعهشناس و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي بود كه با موضوع «نگاهي گذرا بر بخشي از ابعاد اجتماعي نابرابري و تبعيض» صحبت كرد. اين جامعهشناس در سخنراني خود در مورد جلوههاي نابرابري در ايران امروز گفت: «نابرابريهاي اجتماعي بيش از هرچيز موجب واگرايي ميشود به اين معنا كه همزمان با كاهش سهم بخشي از جامعه از منابع كشور، در دو دهه اخير، ضرباهنگ فقر در كشور سرعت گرفته و اميد به زندگي در مناطق مرزي تا حد قابل توجهي كاهش يافته كه اين اتفاق ميتواند خطرات جدي به دنبال داشته باشد. از سال ۱۳۲۷، يازده برنامه توسعه اقتصادي در كشور اجرا شده اما از سال ۸۵ تاكنون، سرمايههاي اجتماعي ريزش زيادي داشته است. چند سال قبل، يكي از مقامات ميگفت حجم خدماتي كه در طول 35 سال گذشته در استان سيستان و بلوچستان ارايه شده در مقايسه با 35 سال پاياني دوران پهلوي، 28 برابر بوده اما باز وضعيت عدالت و برابري در اين استان معيوب است و چرا؟ پاسخ من به اين مقام مسوول اين بود كه چون نابرابري در ايران، شرياني و سيستماتيك شده و اندازه نابرابري مداوم از اندازه خدمات بزرگتر است.»
موسوي در اشاره به جلوههاي مشهود نابرابري در جامعه امروز ايران از نابرابريهاي قضايي، قومي، ديني و مذهبي، درآمدي، روستايي – شهري، رفاه اجتماعي، آموزشي، توسعه منطقهاي نام برد و تاكيد داشت كه نابرابري اجتماعي بيش از هر چيز به افول جدي نظم و سرمايه اجتماعي و حاشيهنشيني اجتماعي منجر ميشود.
موسوي همچنين با هشدار اينكه امروز، مهاجرت به خارج از دايره مهاجرت نخبگان فراتر رفته و به تخليه نخبگان منجر شده، افزود كه ميزان رشد اقتصادي و متوسط درآمدها در چند دهه اخير، سير نزولي شديد داشته و اين اتفاق، جامعه را به فرادستان و فرودستان تقسيم كرده و در اين ميان، طبقه جديدي شكل گرفته كه قدرت اقتصادي، سياسي، امنيتي و نمادين را در انحصار دارد و اين انحصار، همبستگي و انسجام را تهديد ميكند.
موسوي در ادامه اين هشدار گفت: «با كاهش شديد ضريب و نرخ ايستايي دهكهاي اقتصادي مواجهيم به اين معنا كه با هر اتفاق خير يا شر، يك خانواده دچار سقوط يا صعود چند دهكي ميشود در حالي كه همزمان، فقر شديد، فقر قابليتي و فقر چند بعدي هم رو به فزوني گذاشته علاوه بر اينكه به دنبال اجراي هدفمندي يارانهها، فقر كاهش امنيت غذايي هم تشديد شده است.»
موسوي با اشاره به سكونت 22 ميليون نفر از جمعيت كشور در مسكن نامطلوب و مناطق حاشيهاي (13 ميليون بدمسكن و ساكن در مسكن غير رسمي و 9 ميليون نفر ساكن در مناطق حاشيهاي) در نگاهي به رتبهبندي استانهاي كشور بابت فقر در سال 1400 اعلام كرد كه استانهاي سيستانوبلوچستان، خراسان شمالي، هرمزگان، لرستان، گلستان، كرمان، كهگيلويهو بويراحمد، همدان، ايلام، خراسان جنوبي، كرمانشاه، قم، كردستان، آذربايجان شرقي، اردبيل، خراسان رضوي، آذربايجان غربي، چهارمحالوبختياري، خوزستان، گيلان، فارس، زنجان، قزوين، سمنان، مركزي، البرز، مازندران، اصفهان، بوشهر، تهران و يزد به ترتيب رتبههاي اول تا 31 را داشتهاند و سپس در نگاهي به وضعيت ارزيابي سرمايه اجتماعي به استناد نتايج مطالعاتي در سالهاي 1385، 1393 و 1397 گفت: «در سال 1385، 64.6 درصد، در سال 1393، 46.6 درصد و در سال 1397، 71.9 درصد از شركتكنندگان در نظرسنجيها پيشبيني كردند كه وضعيت اقتصادي بدتر ميشود. همچنين در سال 1385، 29 درصد در سال 1393، 43.8 درصد و در سال 1397 62.3 درصد از شركتكنندگان در نظرسنجيها پيشبيني كردند كه وضعيت آينده بدتر ميشود.»
موسوي همچنين با استناد به نتايج گزارشهاي مركز آمار ايران بابت رتبهبندي شهرها از نظر ميزان جمعيت حاشيهنشين و ساكن در مسكن غير رسمي اعلام كرد كه كرج با 38.5 درصد، زاهدان با 38.5 درصد، كرمانشاه با 33 درصد، مشهد با 30 درصد، اهواز با 30 درصد، همدان با 30 درصد، تبريز با 28 درصد، كرمان با 28 درصد، اروميه با 26 درصد، اراك با 25 درصد، قم با 21 درصد، تهران با 20 درصد، اصفهان با 20 درصد، شيراز با 20 درصد و رشت با 9 درصد، شهرهايي با بيشترين جمعيت حاشيهنشين در كشور هستند.
منبع: روزنامه اعتماد 8 اسفند 1401 خورشیدی