مراقب پوپولیسم آزادی باشید
ویروسی کشندهتر از کرونا
سانتیاگو زابالا
دونالد ترامپ، جار بولسوناورو و دیگر پوپولیستهای راستگرا در سراسر جهان در دوران همهگیری ویروس کرونا ثابت کردند که رجزخوانیها و سیاستهایشان میتواند در میانه یک بحران، چقدر مرگبار باشد. اما این پایان ماجرا نیست.
در حالی که جهان به تدریج وارد فاز پس از همهگیری میشود، نشانههایی در اروپا دیده میشود که ثابت میکند نوع جدیدی از پوپولیسم در حال ظهور است. پوپولیستها در سراسر اروپا حالا پرچم آزادی به دست گرفتهاند و در مقابل محدودیتهای کرونایی که از ابتدای همهگیری ویروس کرونا در اروپا وضع شد، ایستادهاند. همه احزاب در عرصه سیاسی اروپا، از احزاب دولتی گرفته تا اپوزیسیون، در میانه همهگیری کرونا سعی کردند موضوع را سیاسی کنند اما این تلاشها اغلب ناموفق بود. همانطورکه ویروس در همه جوامع شیوع پیدا میکرد و نظامهای بهداشتی را مشغول خود کرده و دهها هزار نفر را به کام مرگ فرو میبرد، اغلب شهروندان اروپایی تنها توصیههای ایمنی از سوی دولتهایشان را قبول میکردند. در ماههای اخیر البته شرایط تا حدود زیادی فرق کرده است. کمپین واکسیناسیون در سراسر اروپا آغاز شده تا بلکه بحران را کنترل کند و همزمان با آن صداهای مختلف علیه محدودیتهای کرونایی بیش از هر زمان دیگری شنونده دارد. در نتیجه، پوپولیستها حالا فرصتی جدید یافتهاند تا بر میزان قدرت سیاسی خود بیفزایند و افکار عمومی را علیه یک دشمن فرضی جدید به صف کنند و آن دشمن فرضی چیست؟ مقامات دولتی که سعی دارند جامعه را تنها در وضعیتی مطمئن و ایمن به حالت عادی قبل از همهگیری بازگردانند. «پوپولیسم آزادی» نخستین پیروزیاش را در انتخابات اخیر بخش خودمختار مادرید به دست آورد. این بخش یکی از 17 منطقه خودمختار اسپانیاست. رییسجمهوری مادرید خودمختار ایزابل دیاز آیوسو عضو یک حزب دستراستی بود که در کمپین انتخاباتی خود قول داد مردم مادرید را از شر محدودیتهای مدیریتی دولت سوسیالیست اسپانیا نجات میدهد و با همین شعار هم پیروز انتخابات شد. برای فهم ظهور پوپولیسم آزادی در اسپانیا و دیگر کشورهای اروپایی ابتدا باید بدانیم که چرا پوپولیسم به عنوان یک استراتژی سیاسی موفق توانسته به عرصه سیاسی کشورها بازگردد؟ چه تفاوتی میان پوپولیسم راستگرا، پوپولیسم چپگرا و پوپولیسم دیجیتال وجود دارد و چرا پوپولیسم همواره برای موفق شدن به خلق یک «دشمن» نیاز دارد؟
بازگشت پوپولیسم
در طول ده سال گذشته، پوپولیسم به عنوان یک استراتژی قابل اعتماد در اروپا سر برآورده است. این استراتژی در واکنش به حمایت روزافزون احزاب حاضر در قدرت از مدیریت تئوکراتیک مسائل عمومی برای مشروعیتزدایی از ایدئولوژیها و باقی ماندن در قدرت ظهور کرده است. ائتلافهایی که در نتیجه این روند شکل گرفت ایدئولوژیهای چپ و راست را به نفع احزاب مرکزیتگرا کنار زده و موجب شد خیلیها منافع خود در سیاست را از دست رفته ببینند. پوپولیستها در واکنش به این ائتلافهای غیرقابل دسترس و سیاستهایشان که موجب افزایش بیسابقه نابرابری اجتماعی اقتصادی شد، اعلام کردند که قصد دارند سیاست و قدرت را به مردم بازگردانند و برای انجام این کار رابطه مستقیمی با تودههای نابرخوردار که مدتها بود از سوی احزاب در قدرت، مورد بیتوجهی قرار گرفته بودند، برقرار کردند. پوپولیستها با سوءاستفاده از ترس، آرزوها و درماندگی مردم، به آنها نزدیک میشوند. پوپولیستهای راستگرا از ترس مردم از اتباع خارجی که ریشه در نفرت و تبعیض دارد استفاده میکنند، پوپولیستهای چپگرا از میل مردم برای اوضاع بهتر و آینده سرشار از عدالت و مساوات سوءاستفاده میکنند و پوپولیسم دیجیتال هم، نظیر جنبش پنجستاره ایتالیا، از ظهور شبکههای اجتماعی به عنوان محل و بحث و گفتوگو درباره درماندگی و خستگی تودهها استفاده کرده و سعی میکنند مردم را به نظام انتخابات دموکراتیک کشور بیاعتماد کنند. مدتی بود که اینگونه تصور میشد پوپولیستها قرار است در درازمدت چه در اروپا و چه در سراسر جهان، پیروز میدان باشند. بعد از ظهور همهگیری ویروس کرونا به عنوان یک تهدید جهانی علیه سلامت بشر، پوپولیستها در عرصه سیاسی بسیاری از کشورها نتوانستند آنطور که میخواستند از حمایت افکار عمومی برخوردار شوند. پس چرا میگوییم که ظهور همهگیری موجب ظهور دوباره پوپولیسم شده است؟ پوپولیسم به عنوان یک استراتژی سیاسی همواره برای پیروزی به خلق دشمن نیاز دارد. گاهی این دشمن واقعی است و گاهی هم خیالی. پوپولیستها از این دشمن برای متحد کردن تودهها پشت ایده خودشان استفاده میکنند. در سالهای اخیر پوپولیستها دشمنهای گوناگونی ساختهاند تا بتوانند قدرت سیاسی را در اختیار بگیرند؛ از پناهجویان و مهاجران گرفته تا فمینیستها، اقلیتهای جامعه، دولت مرکزی و نخبگان کشورها. وقتی همهگیری آغاز شد و اولویتهای جامعه را تغییر داد، پوپولیستها در سراسر جهان احساس کردند نیاز دارند دشمن جدیدی بسازند تا بتوانند همچنان از حمایت سیاسی برخوردار باشند. بسیاری از عوامفریبان راستگرا از بولسونارو در برزیل گرفته تا ترامپ در امریکا سعی کردند چین را به عنوان دشمن جدید تصویر کنند. پوپولیستهای چپگرا نظیر پابلو ایگلسیاس در اسپانیا و ژان لوک ملانکون در فرانسه سعی کردند مقصر همهگیری و آثار مخرب آن را دولتها و تمایل آنها برای توسعه و تخریب محیط زیست عنوان کنند. البته هیچ کدام از این دو طرف نتوانستند اکثریت حامیانشان را قانع کنند. تودهها تنها زمانی علیه یک دشمن بسیج میشوند که باور کنند خواستههای آنها و مشکلاتشان با شکست آن دشمن تامین شده و حل و فصل میشود. در طول همهگیری کرونا، افکار عمومی هرگز از ایده اعتراض علیه چین یا حمله به سیاستهای توسعهای حمایت و باور نکردند این اعتراضات مشکلاتشان را حل خواهد کرد. اما همه چیز به سرعت در حال تغییر است. حالا که ما در حال ورود به دوران پساکرونا هستیم، پوپولیستها دریافتهاند که میتوانند از خستگی مردم از محدودیتهای طولانیمدت کرونایی استفاده کرده و دشمنی جدید خلق کنند و بار دیگر قدرت را به دست بگیرند. در طول یکسال گذشته، وقتی که کووید 19 به یک تهدید حیاتی واقعی علیه جوامع تبدیل شد، دولتها به راحتی به سمت اعمال قرنطینه، اجبار به پوشیدن ماسک و وضع قوانین فاصلهگذاری اجتماعی رفتند. اما حالا که به نظر میرسد به لطف واکسن، بیماری در حال شکست خوردن است، محافظهکاری و احتیاط دولتها در برداشتن محدودیتهای کرونایی که با هدف ممانعت از ظهور دوباره بیماری انجام میشود، مردم کشورها را خسته کرده است و از نظر پوپولیستها، خصوصا پوپولیستهای راستگرا، این بهترین فرصت است. آنها حالا علیه آنچه حکومتهای سرکوبگر مینامند تبلیغ میکنند و مدعی هستند که این حکومتها آزادیهای فردی مردم را به نفع خودشان، به گروگان گرفتهاند. این روند از سوی پوپولیستهای راستگرا در کشورهای ایتالیا، فرانسه و اسپانیا در حال انجام است.
پوپولیستهای آزادی قدرت میگیرند
دیاز آیوسو در مادرید نخستین سیاستمدار اروپایی بود که میوه استراتژی پوپولیسم آزادی را چید. بنابراین درک دلایل پشت پرده پیروزی او در انتخابات به ما کمک خواهد کرد بفهمیم که چطور این برند جدید از پوپولیسم در حال ظهور است و چطور میتواند صحنه سیاسی اروپا را در آیندهای نزدیک تحت تاثیر قرار دهد. در اسپانیا، دولت سوسیالیست پدرو سانچز توانسته بحران کرونا را به خوبی مدیریت کند. دولت او از همه رهبران محلی خواست هر کاری از دستشان برمیآید برای کاهش فشار بر کادر درمان و بهبود زیرساختهای درمانی کشور به کار بگیرند تا هزینه انسانی این بیماری جهانی تا جایی که ممکن است کاهش یابد. البته هر منطقه خودمختار در اسپانیا هنوز میتواند محدودیتهای کرونایی را در صورت لزوم بار دیگر اعمال کند. در حالی که غالب فرمانداران مناطق قبول کردند که پشت سر سیاستهای دولت فدرال حرکت و محدودیتهای کرونایی شدید وضع کنند، دیاز آیوسو از انجام این کار سر باز زده و اعلام کرد که میخواهد اقتصاد منطقه تحت اختیار خودش را حفظ کند. در نتیجه این تصمیم در ماههای گذشته، در حالی که بیمارستانهای اسپانیا مملو از بیماران مبتلا به کرونا بود و بیشتر مناطق این کشور همچنان در قرنطینه به سر میبردند، کافهها، رستورانها و سالنهای تئاتر و سینما در منطقه تحت اختیار آیوسو همچنان باز باقی ماند. علاوه بر این دولت دیاز آیوسو هیچ اقدامی برای جلوگیری از برگزاری مهمانیها و جشنها و گردهماییها در منطقه تحت اختیار خود نکرد در نتیجه این منطقه به عنوان منطقهای آزاد و محلی برای خوشگذرانی در اروپا مشهور شد و اتباع دیگر کشورها برای فرار از محدودیتهای کشورهای خود به این منطقه سفر کردند. این استراتژی مدیریتی غیرمسوولانه موجب شد که این منطقه از اسپانیا بیشترین تلفات را در زمینه ابتلا به ویروس کرونا داشته باشد. اگرچه بسیاری از کسب و کارها از اقدامات دیاز آیوسو حمایت کردهاند، اما موضع او علیه اعمال محدودیتهای کرونایی، در ادامه نه تنها مورد اعتراض سیاستمداران چپگرا قرار گرفت، بلکه افکار عمومی اسپانیا نیز به آن اعتراض کردند. اما وقتی که کمپین واکسیناسیون اسپانیا آغاز به کار کرد و تاثیر خود را گذاشت، دیاز آیوسو از دستاوردی که کشور در کنترل کردن ویروس به دست آورده بود، استفاده کرده و مدعی شد استراتژی او در مقابله با بیماری موثر بوده و به این ترتیب سعی کرد مخالفانش را ساکت کند. در ماه مارس، وقتی یک اپوزیسیون منطقهای سعی کرد به دولت دیاز آیوسو رای عدم اعتماد بدهد، او انتخابات زودهنگام اعلام کرد. در کمپین انتخاباتیاش هم به سرعت استراتژی جدیدی بر مبنای وعده آزادیهای فردی علیه محدودیتهای کرونایی در پیش گرفت. جالب اینکه در همان زمان، دولت فدرال اسپانیا به دنبال آن بود راهی برای کم کردن محدودیتهای کرونایی به گونهای که سلامت جامعه هم به خطر نیفتد، بیابد. خیلی زود، معاون دوم نخستوزیر اسپانیا، پابلو ایگلسیاس از حزب چپگرای پودموس از دولت فدرال خارج شد تا کمپین انتخاباتیاش را علیه دیاز آیوسو آغاز کند. آیوسو در واکنش به این اقدام با سوءاستفاده از دیدگاههای چپگرایانه و رادیکال ایگلسیاس ادعا کرد انتخابات به صحنه مبارزه آزادی با کمونیسم تبدیل شده است. آیوس در طول کمپین مبارزاتی خود از رقیب خود با عنوان کمونیستی یاد میکرد که قصد دارد آزادیهای اجتماعی را محدود کند و به این ترتیب سعی کرد از درماندگی و خستگی مردم در خصوص محدودیتهای کرونایی به سود خود استفاده کند. آیوسو ویدیویی در توییتر پست کرد که در آن مالکان رستورانها و کافههای مشهور مادرید میگفتند: «مادرید یعنی آزادی. امروز ما سرزندهتر از هر زمان دیگری هستیم». حامیان آیوسو در بخش خدماتی مادرید یک نوشیدنی به نام آیوسو تولید کردند که روی آن نوشته شده بود: «بیایید اجازه ندهیم کسی زندگی ما را از ما بگیرد». در نهایت تاکتیکهای پوپولیستی آیوسو موفقیتآمیز بودند و او توانست ایگلسیاس را شکست دهد. او حالا با حمایت راستگرایان رادیکال برای دو سال دیگر قدرت را در اختیار خواهد داشت. پوپولیسم آزادی که از سوی دیاز به خدمت گرفته شد و بسیاری دیگر از انواع آن در سراسر اروپا و فراتر از اروپا به صورت بالقوه مرگبارتر و نابودگرتر از پوپولیسمی هستند که قبل از همهگیری قدرت را در بسیاری از کشورها در دست داشت. پوپولیسم آزادی مدعی است که علیه وضع موجود، کارشناسان و نهادهایی که قدرت را در دست دارند، قیام کرده است. این استراتژی میگوید این گروهها از همهگیری کرونا به عنوان فرصتی برای محدود کردن آزادیها استفاده میکنند. پوپولیستها قول میدهند که نه تنها کمک به نهادهای محلی و بینالمللی که برای حفاظت از جان انسانها به فعالیت مشغولند را محدود خواهند کرد، بلکه به نام آزادی تا آنجا که بتوانند بخشهای خدماتی را خصوصیسازی خواهند کرد. اگر آنها بتوانند حمایت کافی را برای تشکیل دولت کسب کنند و یک سیاست عمومی را به اجرا بگذارند، قادر خواهند بود شبکههایی را که جان هزاران نفر را نجات دادهاند، نابود کنند. ممکن است که دوران همهگیری رفته رفته رو به پایان باشد اما متاسفانه دوران پوپولیسم آزادی که دقیقا به اندازه همهگیری کرونا کشنده است، در حال آغاز شدن است.
استاد فلسفه دانشگاه پمپئو فابرا اسپانیا
ترجمه: آرمین منتظری
منبع: الجزیره
منبع:روزنامه اعتماد 10 تیر 1400 خورشیدی