1

مراقب پوپولیسم آزادی باشید

ويروسي كشنده‌تر از كرونا

سانتياگو زابالا

دونالد ترامپ، جار بولسوناورو و ديگر پوپوليست‌هاي راست‌گرا در سراسر جهان در دوران همه‌گيري ويروس كرونا ثابت كردند كه رجزخواني‌ها و سياست‌هاي‌شان مي‌تواند در ميانه يك بحران، چقدر مرگبار باشد. اما اين پايان ماجرا نيست.
در حالي كه جهان به تدريج وارد فاز پس از همه‌گيري مي‌شود، نشانه‌هايي در اروپا ديده مي‌شود كه ثابت مي‌كند نوع جديدي از پوپوليسم در حال ظهور است. پوپوليست‌ها در سراسر اروپا حالا پرچم آزادي به دست گرفته‌اند و در مقابل محدوديت‌هاي كرونايي كه از ابتداي همه‌گيري ويروس كرونا در اروپا وضع شد، ايستاده‌اند.  همه احزاب در عرصه سياسي اروپا، از احزاب دولتي گرفته تا اپوزيسيون، در ميانه همه‌گيري كرونا سعي كردند موضوع را سياسي كنند اما اين تلاش‌ها اغلب ناموفق بود. همان‌طوركه ويروس در همه جوامع شيوع پيدا مي‌كرد و نظام‌هاي بهداشتي را مشغول خود كرده و ده‌ها هزار نفر را به كام مرگ فرو مي‌برد، اغلب شهروندان اروپايي تنها توصيه‌هاي ايمني از سوي دولت‌هاي‌شان را قبول مي‌كردند.  در ماه‌هاي اخير البته شرايط تا حدود زيادي فرق كرده است. كمپين واكسيناسيون در سراسر اروپا آغاز شده تا بلكه بحران را كنترل كند و همزمان با آن صداهاي مختلف عليه محدوديت‌هاي كرونايي بيش از هر زمان ديگري شنونده دارد. در نتيجه، پوپوليست‌ها حالا فرصتي جديد يافته‌اند تا بر ميزان قدرت سياسي خود بيفزايند و افكار عمومي را عليه يك دشمن فرضي جديد به صف كنند و آن دشمن فرضي چيست؟ مقامات دولتي كه سعي دارند جامعه را تنها در وضعيتي مطمئن و ايمن به حالت عادي قبل از همه‌گيري بازگردانند. «پوپوليسم آزادي» نخستين پيروزي‌اش را در انتخابات اخير بخش خودمختار مادريد به دست آورد. اين بخش يكي از 17 منطقه خودمختار اسپانياست. رييس‌جمهوري مادريد خودمختار ايزابل دياز آيوسو عضو يك حزب دست‌راستي بود كه در كمپين انتخاباتي خود قول داد مردم مادريد را از شر محدوديت‌هاي مديريتي دولت سوسياليست اسپانيا نجات مي‌دهد و با همين شعار هم پيروز انتخابات شد.  براي فهم ظهور پوپوليسم آزادي در اسپانيا و ديگر كشورهاي اروپايي ابتدا بايد بدانيم كه چرا پوپوليسم به عنوان يك استراتژي سياسي موفق توانسته به عرصه سياسي كشورها بازگردد؟ چه تفاوتي ميان پوپوليسم راست‌گرا، پوپوليسم چپ‌گرا و پوپوليسم ديجيتال وجود دارد و چرا پوپوليسم همواره براي موفق شدن به خلق يك «دشمن»  نياز دارد؟

بازگشت پوپوليسم

در طول ده سال گذشته، پوپوليسم به عنوان يك استراتژي قابل اعتماد در اروپا سر برآورده است. اين استراتژي در واكنش به حمايت روزافزون احزاب حاضر در قدرت از مديريت تئوكراتيك مسائل عمومي براي مشروعيت‌زدايي از ايدئولوژي‌ها و باقي ماندن در قدرت ظهور كرده است. ائتلاف‌هايي كه در نتيجه اين روند شكل گرفت ايدئولوژي‌هاي چپ و راست را به نفع احزاب مركزيت‌گرا كنار زده و موجب شد خيلي‌ها منافع خود در سياست را از دست رفته ببينند.  پوپوليست‌ها در واكنش به اين ائتلاف‌هاي غيرقابل دسترس و سياست‌هاي‌شان كه موجب افزايش بي‌سابقه نابرابري اجتماعي اقتصادي شد، اعلام كردند كه قصد دارند سياست و قدرت را به مردم بازگردانند و براي انجام اين كار رابطه مستقيمي با توده‌هاي نابرخوردار كه مدت‌ها بود از سوي احزاب در قدرت، مورد بي‌توجهي قرار گرفته ‌بودند، برقرار كردند. پوپوليست‌ها با سوء‌استفاده از ترس، آرزوها و درماندگي مردم، به آنها نزديك مي‌شوند. پوپوليست‌هاي راست‌گرا از ترس مردم از اتباع خارجي كه ريشه در نفرت و تبعيض دارد استفاده مي‌كنند، پوپوليست‌هاي چپ‌گرا از ميل مردم براي اوضاع بهتر و آينده سرشار از عدالت و مساوات سوءاستفاده مي‌كنند و پوپوليسم ديجيتال هم، نظير جنبش پنج‌ستاره ايتاليا، از ظهور شبكه‌هاي اجتماعي به عنوان محل و بحث و گفت‌وگو درباره درماندگي و خستگي توده‌ها استفاده كرده و سعي مي‌كنند مردم را به نظام انتخابات دموكراتيك كشور بي‌اعتماد كنند. مدتي بود كه اين‌گونه تصور مي‌شد پوپوليست‌ها قرار است در درازمدت چه در اروپا و چه در سراسر جهان، پيروز ميدان باشند. بعد از ظهور همه‌گيري ويروس كرونا به عنوان يك تهديد جهاني عليه سلامت بشر، پوپوليست‌ها در عرصه سياسي بسياري از كشورها نتوانستند آن‌طور كه مي‌خواستند از حمايت افكار عمومي برخوردار شوند.  پس چرا مي‌گوييم كه ظهور همه‌گيري موجب ظهور دوباره پوپوليسم شده است؟ پوپوليسم به عنوان يك استراتژي سياسي همواره براي پيروزي به خلق دشمن نياز دارد. گاهي اين دشمن واقعي است و گاهي هم خيالي. پوپوليست‌ها از اين دشمن براي متحد ‌كردن توده‌ها پشت ايده خودشان استفاده مي‌كنند. در سال‌هاي اخير پوپوليست‌ها دشمن‌هاي گوناگوني ساخته‌اند تا بتوانند قدرت سياسي را در اختيار بگيرند؛ از پناهجويان و مهاجران گرفته تا فمينيست‌ها، اقليت‌هاي جامعه، دولت مركزي و نخبگان كشورها.  وقتي همه‌گيري آغاز شد و اولويت‌هاي جامعه را تغيير داد، پوپوليست‌ها در سراسر جهان احساس كردند نياز دارند دشمن جديدي بسازند تا بتوانند همچنان از حمايت سياسي برخوردار باشند. بسياري از عوام‌فريبان راست‌گرا از بولسونارو در برزيل گرفته تا ترامپ در امريكا سعي كردند چين را به عنوان دشمن جديد تصوير كنند. پوپوليست‌هاي چپ‌گرا نظير پابلو ايگلسياس در اسپانيا و ژان لوك ملانكون در فرانسه سعي كردند مقصر همه‌گيري و آثار مخرب آن را دولت‌ها و تمايل آنها براي توسعه و تخريب محيط زيست عنوان كنند. البته هيچ كدام از اين دو طرف نتوانستند اكثريت حاميان‌شان را قانع كنند.  توده‌ها تنها زماني عليه يك دشمن بسيج مي‌شوند كه باور كنند خواسته‌هاي آنها و مشكلات‌شان با شكست آن دشمن تامين شده و حل و فصل مي‌شود. در طول همه‌گيري كرونا، افكار عمومي هرگز از ايده اعتراض عليه چين يا حمله به سياست‌هاي توسعه‌اي حمايت و باور نكردند اين اعتراضات مشكلات‌شان را حل خواهد كرد.  اما همه ‌چيز به سرعت در حال تغيير است. حالا كه ما در حال ورود به دوران پساكرونا هستيم، پوپوليست‌ها دريافته‌اند كه مي‌توانند از خستگي مردم از محدوديت‌هاي طولاني‌مدت كرونايي استفاده كرده و دشمني جديد خلق كنند و بار ديگر قدرت را به دست بگيرند. در طول يك‌سال گذشته، وقتي كه كوويد 19 به يك تهديد حياتي واقعي عليه جوامع تبديل شد، دولت‌ها به راحتي به سمت اعمال قرنطينه، اجبار به پوشيدن ماسك و وضع قوانين فاصله‌گذاري اجتماعي رفتند. اما حالا كه به نظر مي‌رسد به لطف واكسن، بيماري در حال شكست خوردن است، محافظه‌كاري و احتياط دولت‌ها در برداشتن محدوديت‌هاي كرونايي كه با هدف ممانعت از ظهور دوباره بيماري انجام مي‌شود، مردم كشورها را خسته كرده است و از نظر پوپوليست‌ها، خصوصا پوپوليست‌هاي راست‌گرا، اين بهترين فرصت است. آنها حالا عليه آنچه حكومت‌هاي سركوبگر مي‌نامند تبليغ مي‌كنند و مدعي هستند كه اين حكومت‌ها آزادي‌هاي فردي مردم را به نفع خودشان، به گروگان گرفته‌اند. اين روند از سوي پوپوليست‌هاي راست‌گرا در كشورهاي ايتاليا، فرانسه و اسپانيا در حال انجام است.

پوپوليست‌هاي آزادي قدرت مي‌گيرند

دياز آيوسو در مادريد نخستين سياستمدار اروپايي بود كه ميوه استراتژي پوپوليسم‌ آزادي را چيد. بنابراين درك دلايل پشت پرده پيروزي او در انتخابات به ما كمك خواهد كرد بفهميم كه چطور اين برند جديد از پوپوليسم در حال ظهور است و چطور مي‌تواند صحنه سياسي اروپا را در آينده‌اي نزديك تحت تاثير قرار دهد.  در اسپانيا، دولت سوسياليست پدرو سانچز توانسته بحران كرونا را به خوبي مديريت كند. دولت او از همه رهبران محلي خواست هر كاري از دست‌شان برمي‌آيد براي كاهش فشار بر كادر درمان و بهبود زيرساخت‌هاي درماني كشور به كار بگيرند تا هزينه انساني اين بيماري جهاني تا جايي كه ممكن است كاهش يابد. البته هر منطقه خودمختار در اسپانيا هنوز مي‌تواند محدوديت‌هاي كرونايي را در صورت لزوم بار ديگر اعمال كند.  در حالي كه غالب فرمانداران مناطق قبول كردند كه پشت سر سياست‌هاي دولت فدرال حركت و محدوديت‌هاي كرونايي شديد وضع كنند، دياز آيوسو از انجام اين كار سر باز زده و اعلام كرد كه مي‌خواهد اقتصاد منطقه تحت اختيار خودش را حفظ كند.  در نتيجه اين تصميم در ماه‌هاي گذشته، در حالي كه بيمارستان‌هاي اسپانيا مملو از بيماران مبتلا به كرونا بود و بيشتر مناطق اين كشور همچنان در قرنطينه به سر مي‌بردند، كافه‌ها، رستوران‌ها و سالن‌هاي تئاتر و سينما در منطقه تحت اختيار آيوسو همچنان باز باقي ماند. علاوه بر اين دولت دياز آيوسو هيچ اقدامي براي جلوگيري از برگزاري مهماني‌‌ها و جشن‌ها و گردهمايي‌ها در منطقه تحت اختيار خود نكرد در نتيجه اين منطقه به عنوان منطقه‌اي آزاد و محلي براي خوشگذراني در اروپا مشهور شد و اتباع ديگر كشورها براي فرار از محدوديت‌هاي كشورهاي خود به اين منطقه سفر كردند. اين استراتژي مديريتي غيرمسوولانه موجب شد كه اين منطقه از اسپانيا بيشترين تلفات را در زمينه ابتلا به ويروس كرونا داشته باشد. اگرچه بسياري از كسب و كارها از اقدامات دياز آيوسو حمايت كرده‌اند، اما موضع او عليه اعمال محدوديت‌هاي كرونايي، در ادامه نه تنها مورد اعتراض سياستمداران چپ‌گرا قرار گرفت، بلكه افكار عمومي اسپانيا نيز به آن اعتراض كردند. اما وقتي كه كمپين واكسيناسيون اسپانيا آغاز به كار كرد و تاثير خود را گذاشت، دياز آيوسو از دستاوردي كه كشور در كنترل كردن ويروس به دست آورده بود، استفاده كرده و مدعي شد استراتژي او در مقابله با بيماري موثر بوده و به اين ترتيب سعي كرد مخالفانش را ساكت كند.  در ماه مارس، وقتي يك اپوزيسيون منطقه‌اي سعي كرد به دولت دياز آيوسو راي عدم اعتماد بدهد، او انتخابات زودهنگام اعلام كرد. در كمپين انتخاباتي‌اش هم به سرعت استراتژي جديدي بر مبناي وعده آزادي‌هاي فردي عليه محدوديت‌هاي كرونايي در پيش گرفت. جالب اينكه در همان زمان، دولت فدرال اسپانيا به دنبال آن بود راهي براي كم كردن محدوديت‌هاي كرونايي به گونه‌اي كه سلامت جامعه هم به خطر نيفتد، بيابد.  خيلي زود، معاون دوم نخست‌وزير اسپانيا، پابلو ايگلسياس از حزب چپ‌گراي پودموس از دولت فدرال خارج شد تا كمپين انتخاباتي‌اش را عليه دياز آيوسو آغاز كند. آيوسو در واكنش به اين اقدام با سوءاستفاده از ديدگاه‌هاي چپ‌گرايانه و راديكال ايگلسياس ادعا كرد انتخابات به صحنه مبارزه آزادي با كمونيسم تبديل شده است. آيوس در طول كمپين مبارزاتي خود از رقيب خود با عنوان كمونيستي ياد مي‌كرد كه قصد دارد آزادي‌هاي اجتماعي را محدود كند و به اين ترتيب سعي كرد از درماندگي و خستگي مردم در خصوص محدوديت‌هاي كرونايي به سود خود استفاده كند. آيوسو ويديويي در توييتر پست كرد كه در آن مالكان رستوران‌ها و كافه‌هاي مشهور مادريد مي‌گفتند: «مادريد يعني آزادي. امروز ما سرزنده‌تر از هر زمان ديگري هستيم». حاميان آيوسو در بخش‌ خدماتي مادريد يك نوشيدني به نام آيوسو توليد كردند كه روي آن نوشته شده بود: «بياييد اجازه ندهيم كسي زندگي ما را از ما بگيرد».  در نهايت تاكتيك‌هاي پوپوليستي آيوسو موفقيت‌آميز بودند و او توانست ايگلسياس را شكست دهد. او حالا با حمايت راست‌گرايان راديكال براي دو سال ديگر قدرت را در اختيار خواهد داشت. پوپوليسم آزادي كه از سوي دياز به خدمت گرفته شد و بسياري ديگر از انواع آن در سراسر اروپا و فراتر از اروپا به صورت بالقوه مرگبارتر و نابودگرتر از پوپوليسمي هستند كه قبل از همه‌گيري قدرت را در بسياري از كشورها در دست داشت. پوپوليسم آزادي مدعي است كه عليه وضع موجود، كارشناسان و نهادهايي كه قدرت را در دست دارند، قيام كرده است. اين استراتژي مي‌گويد اين گروه‌ها از همه‌گيري كرونا به عنوان فرصتي براي محدود كردن آزادي‌ها استفاده مي‌كنند. پوپوليست‌ها قول مي‌دهند كه نه تنها كمك به نهادهاي محلي و بين‌المللي كه براي حفاظت از جان انسان‌ها به فعاليت مشغولند را محدود خواهند كرد، بلكه به نام آزادي تا آنجا كه بتوانند بخش‌هاي خدماتي را خصوصي‌سازي خواهند كرد. اگر آنها بتوانند حمايت كافي را براي تشكيل دولت كسب كنند و يك سياست عمومي را به اجرا بگذارند، قادر خواهند بود شبكه‌هايي را كه جان هزاران نفر را نجات داده‌اند، نابود كنند. ممكن است كه دوران همه‌گيري رفته رفته رو به پايان باشد اما متاسفانه دوران پوپوليسم آزادي كه دقيقا به اندازه همه‌گيري كرونا كشنده است، در حال آغاز شدن است.

استاد فلسفه دانشگاه پمپئو فابرا اسپانيا
ترجمه: آرمين منتظري
منبع: الجزيره

منبع:روزنامه اعتماد 10 تیر 1400 خورشیدی