راهی که «بهلولی» نشان داد!
مجید علیپور
عضو شورای سازمان معلمان گیلان
درگذشت نابهنگام «مهدی بهلولی» از ناگوارترین خبرهای امسال و بدون اغراق، از بزرگترین خسارت ها به نظام تعلیم و تربیت کشور بود. «بهلولی» معلمِ نویسنده ای که در سال های اخیر به همراهی دوست دیرینش «محمدرضا نیک نژاد» در پی به راه انداختن نهضتی از حضور معلمان صاحب قلم و توانا بودند بلکه بتوانند با حضور موثر در رسانه های گروهی، «آموزش و پرورش» را به یکی از اولویت ها و مطالبات عمومی جامعه تبدیل کنند.
هرچند برخوردهای سخت با فعالان صنفی و امنیتی کردن تجمعات اعتراضی ، در تصمیم پاره ای از فرهنگیان برای در پیش گرفتن این رویه بی تاثیر نبود؛ اما تردید نمی توان کرد که روایت معلمان از درون مدرسه با توجه به تجربه زیسته آنها و رابطه نسبتا برابر و بلاواسطه ای که با دانش آموزان، همکاران و اولیا دارند؛ تفاوتی ماهوی با گزارش های اداری دارد که متاثر از فیلترها و قوانین نانوشته و با محاسبه هزینه و فایده مسئولان هر بخش به دست مقامات ارشد می رسد.
ناگفته نماند که سال هاست انحراف «پژوهش» از مسایل محوری جامعه، به نوعی تبدیل به بخشی از مناسک دانشگاهی ما شده است. پژوهش هایی که بیش از آنکه دغدغه مسایل مبتلابه جامعه را داشته باشند، صرفا به یک وظیفه شغلی و اداری برای دانشجو / پژوهشگر تبدیل شده اند که وی را موظف می کند مسالۀ ادعایی را در یک فرمت / اسلوب / چارچوب قرار داده و یافته های ادعایی را برای کسب نمره در آن جای دهد. ادعا بر این نیست که چارچوب مند کردن پژوهش آن روش نادرستی است و یا برای گریز از آسیب ذکر شده لازم است استانداردهای شناخته شده برای اندازه گیری و سنجش پذیر کردن پژوهش های کیفی را ترک کنیم؛ بلکه صرفا اشاره ای است به معضل «اداری شدن پژوهش» که بیش از آنکه دغدغه کشف و نشان دادن مسایل مبتلابه جامعه را داشته باشد، در بند رعایت آداب و مناسکی است که داوران (صاحب کار) را قانع کند، دانشجو موفق به انجام «پژوهش» شده است.
«اداری شدن پژوهش» بلایی است که در نهادهای دولتی و عمومی هم به شدت رواج دارد. کارمندانی که «کار» را می قاپند و با توجه به مهارتی که در به انجام رساندن چنین به اصطلاح پژوهش هایی دارند، در کمترین زمان ممکن، کار را تحویل کارفرما می دهند. بیراه نیست اگر چنین پژوهش هایی را به هنر گوبلن دوزی و سری دوزی در خیاطی تشبیه کنیم. طرح و اسلوب از قبل آماده است؛ کافی است عدد و رقم را (واقعی یا فرضی) به دست آوریم و در کمتر از چند ساعت خروجی را تحویل صاحب کار دهیم! بدیهی است که حاصل چنین به ظاهر پژوهش هایی هم همانند محتوایشان، صرفا مشتی عدد و رقم و تعدادی جدول و گراف است که روسای سازمان در جلسات دورهمی، به مدیرانی از جنس خود، نشان دهند و همزمان با تماشای چند صفحه پاورپوینت، چای و میوه شان را صرف کنند.
طرح های پژوهشی که در آموزش و پرورش اجرا می شود فرق چندانی با روالی که گفته شد ندارد. سالهاست که پژوهشکده های تعلیم و تربیت همچون طرح های «معلم پژوهنده» بی خاصیت شده اند و دلمشغولی اصلی آنها انجام به ظاهر پژوهش هایی است که عملا چیزی جز ردیف کردن مشتی عدد و رقم و تکرار تعدادی جملات کلیشه ای نیست. هدف مصرف یا به عبارت بهتر تقسیم کردن بودجه ای است که هرساله تخصیص داده می شود تا به زعم خود چراغ پژوهش را در سازمان روشن نگهدارند!
کافیست نگاهی به فهرست «پژوهش»های صورت گرفته در پژوهشکده های تعلیم و تربیت در طی چندسال بیاندازیم و نام های مشترک و محتواهای مشترک و … را استخراج کنیم تا دریابیم چگونه عده ای که مهارتی تام و تمام در قبول کنتراتی* پروژه ها یافته اند، سالهاست میهمان این بخش از سفره اعتبارات اندک آموزش و پرورش هستند و در کارِ تولید انبوه «پژوهش»هایی که مصداق دقیقی است بر مثل «آفتابه لگن هفت دست؛ شام و ناهار هیچی»!
اما راهی که بهلولی در آن قدم گذاشت، به کلی متفاوت از این بازی های بی مایه تحت لوای «پژوهش» در مدارس و ادارات است. نوشتن پیرامون مسایل مبتلابه نظام آموزش و پرورش با تمرکز بر مسایل معلمان و دانش آموزان، به دور از چشم داشت به اعتبارات تخصیص یافته و یا تقدیرنامه هایی که صرفا امتیازی برای ارزشیابی های اداری و شغلی محسوب می شوند.
چندی پیش «محمد داوری» سخنگوی سازمان معلمان ایران و از دیگر معلمان صاحب قلم و فعالان رسانه ای جامعه معلمان، در سخنانی بر مزار زنده یاد «مهدی بهلولی»؛ ضمن درخواست نامگذاری یکی از مدارس و خیابان های زادگاه این معلم شریف به نام او، پیشنهاد برگزاری مراسم سالانه تقدیر از معلمان اهل قلم و خبرنگارانی را داد که ( فارغ از هر گرایش فکری و سیاسی) هدف اصلیشان از نوشتن، برانگیختن افکار عمومی نسبت به مسایل آموزش و پرورش است و نه ناخنک زدن به اعتبارات مصوب یا انتظار برای دریافت تقدیرنامه از فلان مسئول اداره و وزارت. معلمان و خبرنگارانی که همچون مهدی بهلولی، دغدغه دانش آموز و معلم را دارند و خواست آنها توجه متولیان امور به آموزش و پرورش به عنوان یکی از مبانی اصلی توسعه پایدار کشور است.
به نظر می رسد می بایست هیاتی برای عملیاتی کردن ایده مراسم سالانه معرفی و تقدیر از معلمان و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش تشکیل و برنامه ریزی لازم برای برپایی دبیرخانه، تعیین ملاک ها، جمع آوری کمک ها نقدی و غیرنقدی و … آغاز گردد.
نگارنده ضمن طلب غفران و آرامش برای آن عزیز سفر کرده؛ برای همه ارجمندانی که به هر طریق، در پی حفظ یاد و نام و تداوم راه این معلم شریفند، آرزوی توفیق دارد.
*کنترات: قرارداد؛ سالهاست که در ادبیات پیمانکاران امور ساختمانی و عمرانی، از اصطلاح کنترات به معنای قبول کار از صفر تا صد استفاده می شود.
#اختصاصی سخن معلم