کارنامه سبزها از تجربه و چرایی تحصن 9 روزه مقابل آموزش و پرورش میگویند
تیرِ تهران در پیادهرو
زهرا چوپانکاره
میگوید تجمع روز اولشان مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش به 800 نفر هم رسید. بعد گرچه این جمعیت کمی ریزش داشت اما آنهایی که ماندند یا بعدا ملحق شدند کسانی بودند که تا 9 روز زندگیشان در حوالی این ساختمان گذشت؛ زندگی موقت دهها نفر در پیادهرو. زن و مرد و تعدادی کودک که همراه والدین معترضشان از استانهای مختلف آمده بودند و برای گرفتن جواب همان جا اتراق کرده بودند. نام این گروه که تا پیش از این در گروه تجمعکنندگان و تحصنکنندگان آموزش و پرورش به شمار نمیرفتند را در خبرها با عنوان «کارنامه سبزها» خواندهاید.
«ما کارنامه سبز یا ماده بیست و هشتی هستیم. اکثریت دوستان، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا دارند. ما در قالب آزمون رسمی آموزش و پرورش به رقابت پرداختیم و از بین نیم میلیون نفر، 48 هزار نفر دعوت به مصاحبه تخصصی شدیم. به این 48 هزار نفر اصطلاحا میگویند کارنامه سبز، یعنی چه کسانی که پذیرش نهایی شدند و چه آنهایی که پذیرش نهایی نشدند.» آن گروهی که در مقابل وزارت آموزش و پرورش بست نشست، همان گروهی هستند که نهایتا مورد پذیرش قرار نگرفتهاند. محمد احمدیفر یکی از نمایندگان آنها است که در این مدت تحصن به ملاقات با وزیر آموزش و پرورش هم رفته است و حالا دارد خلاصهای از مطالباتشان و آنچه میان آنها و آموزش و پرورش گذشته است را برای «اعتماد» توضیح میدهد.
آنچه مسوولان آموزش و پرورش برایشان توضیح دادهاند این است که همیشه سه برابر ظرفیت پذیرش را دعوت به مصاحبه میکنند و از این میان دو برابر ریزش وجود دارد. اما آنها معتقدند که آزمون امسال از اعتبار و پایایی لازم برخوردار نبوده؛ چطور؟ برای توضیح در مورد اتفاقی که رخ داده نمونه خودش را مثال میزند که تنها یکی از معترضان است. «فکر کنید میخواهیم مسابقه دوی 100 متر بدهیم؛ به یکی میگویند شما 40 متر جلوتر برو و بعد مسابقه را شروع میکنند. یکی از عواملی که باعث شد آزمون از روال طبیعی خودش خارج شود و با همه سالهای قبل متفاوت باشد طرح بومیگزینی بود. این طرح را مجلسیان تصویب کردند اما نحوه اجرای آن یک نقص بزرگ داشت. یک ماه قبل ثبتنام آزمون که خبری از بومیگزینی و غیربومیگزینی نبود. بعدا اصلاحیهای به سازمان سنجش رسید که از امسال کسانی که بومی هر شهری هستند همان جا را انتخاب کنند یا مرکز استانها و خود شهر تهران که مستثنی از بومیگزینی است. من که اسلامشهر را انتخاب کرده بودم بعد این اصلاحیه سریعا خواستم شهر خودم را انتخاب کنم که دیدم رشته من را نمیخواهد. برای همین شهر تهران را انتخاب کردم که از بومیگزینی مستثنی بود. الان تخلفات یک سریها را داریم که به صورت صوری اعلام کرده بودند بومی یک منطقه بودهاند و روی همین حساب قبل از اینکه حتی در آزمون شرکت کنیم از ما پیش افتاده بودند.» میگوید وقتی چنین شرطی گذاشته شده حتی در حق آنهایی هم که کارنامه سبز نشدند اجحاف شده چون در شرایط برابر شاید حدنصاب لازم برای دعوت به مصاحبه تخصصی را کسب میکردند.
بعد به آزمون امسال صفت «نخبهسوزی» میدهد: «میانگین 96 درصد قبول نشده اما میانگین منفی 2 درصد قبول شده.» او فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی دانشگاه تهران است و میگوید همه کسان دیگری هم که معترض هستند بخشی از بهترین فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور هستند که ذیل ماده 28 به رقابت برای رسیدن به جایگاه معلمی میپردازند. نمره علمی لازم را گرفتهاند و بعد هم به خاطر همین توضیحاتی که داد از ورود به آموزش و پرورش بازماندهاند.
آزمون آنها در شرایط کرونا سه بار به تعویق افتاد، دفترچه اصلاحیه خورد و اساسا به نظر آنها 40 درصد سهمیه دادن به بومی منطقه بودن یعنی اینکه از اول نباید به آنها حق انتخاب شهر میدادند: «بیایید مثل کنکور سراسری منطقهبندی کنید. چرا من را محدود نمیکنید؟ چرا نمیگویید تو اصلا خارج از این محدوده نمیتوانی انتخاب کنی و ما را سر کار میگذارید؟ میانگین 97 درصد برای شهر تهران قبول نمیشود اما میانگین 30 درصد قبول شد.» میگوید فقط یک انتخاب محل داشتند و همین سبب شده که اگر هم شهر محل سکونتشان رشته آنها را نیاز نداشته باشد عملا چارهای جز انتخاب دیگر برایشان نماند.
روزهای داغ کارنامه سبزها
از ششم تیر ماه جلوی وزارت آموزش و پرورش جمع شدند و تا 8 روز بعد در نوسان گرمای تیر تهران میان 35 تا 40، خانه موقتشان پیادهرویی در مرکز تهران بود. «از اقصی نقاط کشور آمده بودند، از جنوب و شمال و سیستان و بلوچستان و شمال غرب و…» خانم یابری یکی از حاضران در این تجمع بود، میگوید تحصن شبانهروزی نیازمند امکانات اولیه است؛ برای اسکان و خوراک و شبمانی. در عین حال بسیاری از کسانی که ماندگار شدند اول به قصد اعتراضی یک روزه آمده بودند که ناگهان ماندگار شدند. او به «اعتماد» توضیح میدهد: «بعد از اینکه جوابی از سوی مسوولان آموزش و پرورش نگرفتیم نظر تمام کارنامه سبزها بر این شد که تحصن را شبانهروزی کنیم تا بلکه جوابی بگیریم. یعنی یک دفعه این اتفاق افتاد. خیلیها با پول اندکی آمده بودند و واقعا دردناک بود. از بچههای کوچک بودند تا کسانی که بضاعت مالی برای تامین خورد و خوراک نداشتند. اما خدا را شکر میکنیم که خیران تهران و ساکنان همین جا (نزدیک به وزارت آموزش و پرورش) آمدند و کمک مالی کردند. یکی آمد گفت من میخواستم برای تولد بچهام خرج کنم، خودش عکسهای شما را دیده و گفته پول تولدم را بدهید برای کمک به این تجمع.» با کمک این خیران و آنچه خودشان داشتند، توانستند برای این 9 روز آب و غذا تهیه کنند و به قول او برای هزینههای جانبی دیگر: «دو سه مورد داشتیم که دوستان از گرما از حال رفتند و مجبور شدیم به بیمارستان منتقلشان کنیم.»
یابری، فارغالتحصیل زبان انگلیسی است و میگوید که در این مدت هم در دیدار با حاجی میرزایی و هم دیگر مسوولان آموزش و پرورش سوالش این بوده که چرا کسانی که اینجا جمع شدهاند، سابقه تحصیلی درخشان دارند و گاه مدرک دکترا باید برای استخدام به چنین دردسرهایی بیفتند: «ببینید برخی از ما به خاطر شرایط سنی دیگر از سال بعد فرصت استخدام نخواهیم داشت. 20 سال، 25 سال تحصیل کسانی مثل من هدر خواهد رفت. یعنی دیگر انگیزهای هم نخواهد ماند؛ الان کسانی را داریم که چهار بار است دارند کارنامه سبز میشوند. اینها دیگر با چه انگیزهای ادامه بدهند؟»
نهایت آن صف بستن روبروی وزارت آموزش و پرورش و نه روز زندگی پیادهرویی در روزهای داغ تابستان تهران نتیجهاش این شد که عدهای «قول مساعدت» بدهند و آنها هم که در طول تجمعات همه تلاششان را کردند که مدام تکرار کنند در چارچوب قانون حرکت میکنند، 20 روز مهلت دادهاند تا به این وعدهها عمل شود. بیانیه آنها از سوی «21 هزار جوان انقلابی و نخبه کارنامه سبز» صادر شده تا ببینند نتیجه آن 9 شبانهروز در این 20 روز مشخص خواهد شد یا خیر.
منبع: روزنامه اعتماد 19 تیر 1400 خورشیدی