1

جناب آقای رییسی

عباس عبدي

با سلام و احترام
طبيعي است كه در اين روزها ذهنيت و توجه شما به انتخاب همكاران متمركز شده باشد و كمتر فرصت كنيد تا به گزارش‌هاي ديگر بپردازيد. ولي واقعيت اين است كه طرح مشهور به صيانت… چنان مشكلي را براي مديريت شما از همان آغاز ايجاد خواهد كرد كه به اين سادگي نمي‌توان بر آن غلبه كرد. ماجرا اين است كه اينترنت به‌‌رغم تمام مشكلاتي كه دارد با دو عنصر مهم در هم تنيده شده است؛ اول كار و دوم زندگي جاري مردم. هر گونه محدوديتي در اين زمينه با واكنش مواجه خواهد شد. واكنش‌ها نيز از تشديد اعتراضات ميداني گرفته تا خشم و بدبيني و حتي فحاشي رخ خواهد داد. ولي به نظر من دو واكنش آن بيش از هر چيزي براي دولت شما پرهزينه خواهد بود.
اول، كاهش اميد است. به‌‌رغم همه ناملايمات، حدود 45 درصد مردم فكر مي‌كنند كه با آمدن شما وضع بهتر خواهد شد. اولين وظيفه دولت افزايش اين تعداد است. همين اميد موتور محرك براي انجام كارهاي موثرتر است. پس هر اقدامي كه اين نسبت اميدواري را كم كند، به عنوان مانع در راه دولت شما خواهد بود. بنده با توجه به تجربياتم با اطمينان مي‌گويم كه تصويب اين طرح به كاهش اميد و اعتماد نسبت به دولت شما منجر مي‌شود. اين ادعا يا فرضيه را مي‌توان به سادگي و از طريق نهادهاي موجود و معتبر نظرسنجي آزمون و تاييد يا رد كرد. اين كار ناصواب و سوگيرانه برخي نمايندگان در هنگامه آغاز به كار دولت شما، ضربه سنگيني به فرآيند اعتمادآفرين به دولت شماست. شايد برخي معتقد باشند كه هدف اين طرح محدود كردن نيست. با توجه با سابقه طراحان و بي‌اعتمادي مطلق به آنان و خوشحالي زايدالوصف آنان هيچ فرد عاقلي اين ادعا را نمي‌پذيرد.
دومين واكنش بسيار بدتر است. روند رو به رشد گرايش به مهاجرت از كشور. نمي‌دانم كه مشاوران شما اين موارد را بازتاب مي‌دهند يا خير؟ در همين روزهاي اخير مطالبي يا اخباري را مي‌خوانيم يا مي‌شنويم كه گرايش شديدي به مهاجرت عمومي و به‌طور مشخص نخبگان از كشور آغاز شده است. رشد شديد و حتي چند صد درصدي يافتن كلمات و مفاهيم مرتبط با مهاجرت در گوگل نمونه آن است. ولي ما كه حوصله خواندن نوشته‌هاي افراد محترم و نخبه كشور شامل كارآفرينان، پزشكان، جوانان خلاق و… را داريم، با قلبي اندوهناك بايد شاهد خالي شدن كشور از نيروهايي شويم كه در اينجا آموزش ديده‌اند، ثروت كسب كرده‌اند و بايد در خدمت خود و مردم باشند، ولي به علل روشن و قابل فهمي نااميد از ادامه كار هستند. كساني كه حتي ثروت دارند و كم و كسري مادي ندارند، ولي به لحاظ روحي و رواني ديگر كشش لازم را براي ماندن در كشور ندارند.
اين واكنش حتي از اعتراض‌هاي خياباني نيز براي اداره امور خطرناك‌تر است، چون از يك‌سو نااميدي را تشديد مي‌كند، در حالي كه اعتراضات خياباني حداقل نوعي كنشگري و فعال بودن را نشان مي‌دهد. از سوي ديگر كشور را از مهم‌ترين سرمايه‌اش كه نيروي انساني كارآمد است، تهي مي‌كند و اين بزرگ‌ترين خسارت سرمايه‌اي است و بالاخره خروج اين افراد از كشور قطعا با خروج شديد سرمايه مالي نيز همراه خواهد شد و يك شوك ديگر به قيمت ارز وارد مي‌كند و چه بسا آن را به 40 هزار تومان نيز برساند و شيرازه امور اقتصادي را از هم بپاشاند. فراموش نكنيم كه بخش مهمي از رشد قيمت ارز در 2 و 3 سال گذشته ناشي از تقاضاي اين نوع ارز بود كه به خروج سرمايه از كشور منتهي شد و ربطي به ارزش واقعي يا قدرت خريد ريال نداشت.

با اين ملاحظات اميدوارم كه اقدامي جدي و موثر براي بازسازي اعتماد و زنده كردن اميد و جلوگيري از خروج سرمايه انساني و مادي جامعه به عمل‌ آيد كه اين مساله پاشنه آشيل مديريت آينده كشور است. در حال حاضر بعضي از نخبگان و مردم عادي فكر مي‌كنند كه چنين مصوبه‌اي براي سنگ‌اندازي در مقابل دولت شماست. موضع‌گيري شما نشان خواهد داد كه آيا چنين طرحي با موافقت و با رضايت شما بوده يا شما همچنان به سخنان دوره تبليغات انتخاباتي خود پايبنديد كه فضاي مجازي، فضاي كار و زندگي مردم است و نبايد به آن لطمه‌اي وارد شود. اكنون اين يك آزمون مهم است كه نشان دهيد موضع‌گيري ايام تبليغات بيان صادقانه خط‌مشي شما بود و در اين صورت مردم هم مي‌توانند به ديگر شعارها و مواضع اعلامي شما در دوران تبليغات انتخاباتي اعتماد كنند. در غير اين صورت، اعتماد از همين جاهاست كه خدشه‌دار شده و از ميان مي‌رود. ابتدا مي‌خواستم اين نامه را خصوصي بفرستم ولي اهميت اجتماعي مضمون آنچنان بود كه ترجيح دادم از طريق رسانه عمومي تقديم كنم.
با احترام –  عباس عبدي – ۸ مرداد ۱۴۰۰

منبع: روزنامه اعتماد 9 مرداد 1400 خورشیدی