ایز گُم کردن کیهانی / کی لال بود و کی زبان باز کرد؟
عباس عبدي
روز گذشته آقاي حسين شريعتمداري سرمقاله كيهان را به موضوعي جالب اختصاص داد. در اين متن، مطالب چند نفر از افراد از جمله بنده را دستمايه يادداشت خود كرده كه بنده بخش مخصوص خود را در ذيل تقديم ميكنم.
رييسي لالها را شفا ميدهد
آقاي رييسي در همين فاصله ۴ روزه رياست خود بر جمهوري اسلامي ايران، بسياري از اصلاحاتچيها را كه تاكنون زبانشان از انتقاد و اعتراض به پلشتيهاي ۲ ساله كرونا و ۸ ساله دولت آقاي روحاني بسته بود، شفا داده و قفل زبانشان را باز كرده است ! به اين چند نمونه از اظهارنظرها و به اصطلاح انتقادهاي مدعيان اصلاحات كه فقط اندكي از بسيارها و مشتي از خروارهاست نگاهي بيندازيد و در نظر داشته باشيد كه اين انتقادها در حالي مطرح شده كه فقط ۴ روز از مراسم تحليف رييسجمهور منتخب ميگذرد.
– آقاي عباس عبدي، اصلاحاتچي چند آتشه ديگر نيز توييت كرده و نوشته است: «آقاي رييسي؛ بياييد همين امروز يك كار قابل قبول انجام دهيد.
دستور بدهيد آمار ثبت احوال را به روز منتشر كنند تا مردم و از آن مهمتر، مسوولان از جمله خودتان بدانيد كه مرگ و مير واقعي 5/2 برابر بلكه بيشتر از آمار رسمي است. مساله كرونا را كوچك كردند، حالا مردم هزينهاش را ميدهند»! ايشان كه تقريبا همهروزه در روزنامه اعتماد (همان روزنامه كه مقالات بيبيسي را با حذف نام نويسنده آن به نام خود چاپ ميكرد) مقاله مينويسد، يادش رفته كه ۲ سال از شيوع كرونا و اعلام آمار تلفات آن ميگذرد و ايشان در تمام اين مدت فراموش كرده بود از آقاي روحاني بخواهد كه دستور بدهد «آمار ثبت احوال را بهروز منتشر كنند تا مردم و از آن مهمتر، مسوولان از جمله خود آقاي روحاني بدانند كه مرگ و مير واقعي 5/2 برابر بلكه بيشتر از آمار رسمي است»!
و تازه يادش افتاده كه بايد زبانش باز شود و آنچه را كه طي ۲ سال كرونايي و ۸ سال رياستجمهوري آقاي روحاني درباره آن سكوت كرده بود، از آقاي رييسي كه فقط ۴ روز از رياستجمهوري ايشان ميگذرد، مطالبه كند! (پايان نقل مطلب آقاي شريعتمداري عليه بنده)
در خصوص متن ايشان بايد به چند نكته اشاره كرد.
اول اينكه شايد آقاي شريعتمداري در نوشتن اين متن قصد دروغ گفتن نداشته باشند ولي از آنجا كه از نوشتههاي بنده بياطلاع نيستند، پس بايد گفت كه به احتمال قوي اين موضع ايشان يا از فراموشكاري است يا متن را همكاران ديگر نوشتهاند و آقاي شريعتمداري بدون دقت منتشر كردهاند. چون كسي كه مطالب مرا پيگيري ميكند ميداند اين حرف بنده اصلا جديد نيست و مفاد آن را در ۱۵ ماه گذشته حداقل ده بار به زبانهاي گوناگون تكرار كردهام. حتي يادداشتي نوشتم و ارقام دقيق فوتيها را محاسبه كردهام. جالب است كه هفته پيش نيز خلاصهاي از مجموعه آن يادداشتها را در روزنامه اعتماد منتشر كردم. اين حد از بياطلاعي از امور و مواضع آشكار امر عجيبي است.
نكته ديگر اين است كه اين يادداشت اتفاقا تعريضي به آقاي رييسي نيست چون ايشان كه هنوز نيامده. اگر هم نقدي در آن هست متوجه سياستها و عملكردهاي گذشته است. اتفاقا پيشنهاد داده شده در اين جهت است كه وضعيت گذشته را شفافسازي كنند، پس چرا آقاي شريعتمداري عنان از كف ميدهند و چنين نادرست مينويسند؟ شايد براي اينكه از وزارتخانهاي نقد شده كه همفكران ايشان به دلايل گوناگون حامي عملكرد و وضع موجود آن هستند.
بالاخره اينكه؛ خب فرض كنيد كه عدهاي لال بودند حالا شفا يافتند و زبان باز كردند. مشكل چيه؟ عده ديگري هم كه زبان رسايي داشتند اكنون لال ميشوند كه شدند و زباني از نوع ديگري باز كردند.
به نظر من هدف اصلي ايشان، نوشتن عليه اصلاحطلبان نبود، بلكه هدف اصلي تخريب ذهن آقاي رييسي بود. يادداشت ميخواهد اين را به آقاي رييسي بگويد كه عليه شما سياهنمايي ميكنند. به نظرم گروه رسانهاي آقاي رييسي تا اين مرحله متوجه اين خط انحرافي از درون اصولگرايان افراطي شده است. كساني كه انتظاراتشان برآورده نشده است و مهمترينش بحث برجام و افراد كابينه است. البته ثبات راي كيهان در ضديت با برجام مشهود است ولي مخالفت با برجام و رفع تحريمها همان پوست خربزهاي است كه كيهان ميخواهد زير پاي اين دولت بگذارد. احتمال ميدهم كه اگر آقاي رييسي همين خطمشي را دنبال كند روزنامه كيهان بيش از هر رسانه ديگري عليه او خواهد نوشت و اين يادداشت نوعي رد گم كردن از نوع كيهان، براي نديده شدن چوبهايي است كه ميخواهند لاي چرخ دولت بگذارند.
تا نشانِ سم اسبت گم كنند/ تركمانا نعل را وارونه زن
در ادامه عناوين برخي از يادداشتهاي تحليلي و انتقادي كه در ۱۵ ماه گذشته فقط در زمينه واكسن نوشتهام جهت اطلاع آقاي شريعتمداري تقديم ميكنم تا از كسي كه پيشنويس آن يادداشت را تهيه كرده بازخواست كند. اينها يادداشتهاي مستقيم است و الا توييتها و مصاحبهها و… خيلي بيشتر است. مطالب انتقادي بنده در زمينه كرونا چند برابر اين است. از همان هفته اول اعلام كرونا يعني اسفند ۹۸ كه يادداشت «كرونا سنگ محك» سپس «كرونا آزمون آزمونها» را نوشتم، تاكنون طي دهها يادداشت به انتقاد از سياستهاي نادرست در موضوع كرونا پرداختهام. حاضرم شرط ببندم كه به تنهايي بيش از همه يادداشتهاي روزنامه كيهان در اين زمينه، مطلب و نقد نوشتهام. حالا بفرماييد كي لال بود و كي زبان باز كرد؟
– «كارزار واكسيناسيون» ۱۷ آذر ۹۹
– «واكسن چيني» ۱۶ دي ۹۹
– «اينك موج چهارم» فروردين
– «واكسن شافي!» فروردين
– «نقد سياست واكسن كوويد-۱۹» در ابتداي ارديبهشت
– «نگاه مردم را دريابيد» ۲۲ تير
– آنچه درباره واكسيناسيون گفته شد و شنيده نشد. ۱۰ مرداد
– سهم هر كس در فاجعه كرونا چقدر است؟ ۱۳ مرداد
✓«ايز» يعني ردِپا را از بين بردن
منبع: روزنامه اعتماد 19 مرداد 1400 خورشیدی