رفراندوم دروغین!
پنجاهمین سالگرد جدایی بحرین از ایران در گفتوگو با دکتر کیانوش کیانی هفت لنگ
محسن آزموده
22 مرداد سالروز جدایی بحرین از ایران است . در چنین روزی، بحرین در نتیجه رفراندومی جعلی، از ایران جدا شد! تا پیش از آن این سرزمین به عنوان استان چهاردهم ایران بود، اگرچه بر سر آن از مدتها پیش میان ایران و بریتانیا اختلافاتی در جریان بود. همزمان با پنجاهمین سالروز این قصه پر غصه، کتاب «گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران: رفراندوم دروغین» نوشته احمد اقتداری به کوشش امیرحسین مرادخانی، توسط مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) منتشر شده است. زندهیاد احمد اقتداری (1398-1304)، ایرانشناس فقید، پژوهشگر ارشد مطالعات خلیج فارس و جغرافیای تاریخی و فرهنگی مناطق جنوبی ایران و رییس دفتر مطالعات خلیج فارس در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، در این کتاب ضمن ارایه پیشینه تاریخی، سیاسی و فرهنگی در بحرین از دوران باستان تا روزگار پهلوی، در مقدمه به «قصه پرغصه بحرین» پرداخته و مساله بحرین در مذاکرات دیپلماتیک ایران و بریتانیا از سال 1307 تا 1311 بررسی کرده و ریشههای آن را نشان داده است. برای آشنایی بیشتر با موضوع این کتاب و دیدگاههای زندهیاد اقتداری، با دکتر کیانوش کیانی هفت لنگ، مشاور عالی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی گفتوگو کردیم.
نخست و پیش از ورود به بحث، درباره مرحوم دکتر اقتداری و سوابق آشنایی خودتان با ایشان به اختصار بفرمایید.
آشناییام با استاد احمد اقتداری به دوره جوانیام برمیگردد، یعنی سال ورودم به دانشگاه در سال 1356 شمسی. در آن سالها، قدم زدن در پیادهرو، روبهروی دانشگاه تهران و دیدن کتابهای پشت ویترین کتابفروشیها بسیار جذاب و روحنواز بود. از جمله این کتابها، «دیار شهریاران: آثار و بناهای تاریخی» نوشته احمد اقتداری بود. مطالعه این کتاب مرا به جستوجوی دیگر کتابهای استاد واداشت. آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خیج فارس و دریاری عمان و کتاب خوزستان و کهگیلویه و ممسنی و دیگر آثاری که درباره استان خوزستان و به ویژه زادگاهم شهر تاریخی ایذه نوشته شود، مرا شیفته و مجذوب شیوه تحقیق و نگارش او کرد و در حقیقت آشنایی من از همان زمان شروع شد! چرخ روزگار چرخید و در سال 1385 در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی افتخار همکاری و دوستی صمیمانه با استاد نصیبم شد و در همایشهایی که درباره خلیج فارس در کیش، قشم، بوشهر و… برگزار میشد، به اتفاق حضور مییافتیم و ریشههای این دوستی مرتبا عمیقتر میشد. از آن زمان خاطرات فراوان دارم. یاد باد آن روزگاران یاد باد!
همانطور که در مقدمه ذکر شد، امسال پنجاهمین سالگرد جدایی بحرین از ایران است، مرحوم دکتر اقتداری در مقدمه کتاب حاضر، نخستین اختلافات را به سالهای پایانی سلطنت ناصرالدین شاه مربوط میداند. بفرمایید قضیه این جدایی از کجا شروع شد و چه پیشینهای داشت؟
اجازه میخواهم با توجه به نتشر کتاب گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران نوشته استاد احمد اقتداری که به همت مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و به کوشش آقای امیرحسین مرادخانی منتشر شده است، پاسخ پرسشهای جنابعالی را عمدتا از همین کتاب برگزینم تا هم بیشتر با یکی از آثار استاد آشنا شویم و هم به نوعی کتاب را به جامعه علمی و پژوهشی کشور، به ویژه مورخان و سیاستمداران و علاقهمندان معرفی کرده باشیم. واقعیت این است که برای تجزیه و تحلیل علمی و دقیق حقانیت ایران بر مالکیت بر جزایر و به ویژه بحرین و ماجرای جدا کردن غیرقانونی بحرین از ایران حداقل باید از دوره زندیه تا پهلوی را با دقت مورد بررسی و کاوش قرار داد. ولی بر اساس اسناد و مدارک موضوع اختلاف بر سر جزایر خلیج فارس و بحرین به سالهای پایانی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار برمیگردد. آن زمان انگلیسیها بر اساس قراردادی که از مدتها قبل با شیخ ابوظبی داشتند، بر این شیخنشین کوچک و فقیر و کمجمعیت نوعی قیمومیت اعمال میکردند. سایر شیوخ عجمان، امالقوین، راس الخیمه، دبی و شارجه هم وضعیتی مشابه ابوظبی داشتند. این موضوع بالاخره به آنجا رسید که در مارس 1892/شعبان 1309، شیخ مذکور قراردادی با دولت بریتانیا امضا کردند و متعهد شدند که هیچ بخشی از قلمرو تحت نفوذ خویش را برای فروش یا رهن یا اجاره یا تجارت به هیچ دولتی غیر از بریتانیا واگذار نکنند. بر همین اساس بود که کاردار سفارت بریتانیا در تهران، هر گونه تلاش مستقیم از سوی دولت ایران برای تماس دیپلماتیک با شیخنشینهای مزبور را، حتی برای حل و فصل دعاوی در مورد جزایر مورد مناقشه رد میکرد. پاکروان کفیل وقت وزارت امور خارجه در جواب اعلام کرد: دولت متبوع او نمیتواند به صرف یک قرارداد از سوی بریتانیا با شیوخ خلیج فارس، سیاست خارجی آن کشور را در مورد جزایر خلیج فارس و بحرین مورد تایید قرار دهد، زیرا این جزایر، بخش جداییناپذیر از خاک کشور ایران به شمار میآیند. هر توافقنامهای که بر ضد منابع ایران وضع شده باشد و بتوان از آن علیه مصالح کشور ایران بهرهبرداری کرد، از نظر مقامات ایرانی و مردم ایران فاقد وجاهت قانونی و مشروعیت حقوقی و سیاسی است (نامه پاکروان به وزارت خارجه انگلستان، 20 سپتامبر 1928) . جالب اینجاست که وزارت خارجه بریتانیا تلاش بسیار کرد تا شاید از آرشیوهای خود در لندن، به هندوستان و تهران اسنادی به دست آورد تا نشان دهد که جزایر ایرانی خلیج فارس متعلق به شیوخ عرب منطقه بوده است اما هیچ سندی را که گواه این مدعا باشد، به دست نیاورد!
به نظر میآید اوج مذاکرات و درگیریها بر سر بحرین، دو برهه اساسی دارد، یکی سالهای 1307 تا 1311 و دیگری اواخر دهه 1340 که نهایتا به ماجرای رفراندوم منجر میشود. سیر روند درگیریها و مشکلات به چه صورت ادامه یافت؟
سالهای 1307 تا 1311 شمسی، دوره اوج مذاکرات دیپلماتیک ایران و انگلستان در مساله جزایر ایرانی خلیج فارس و نیز مذاکرات با شرکت نفت ایران و انگلیس (B.P) است. در این چهار سال، مذاکراتی فشرده بین مقامات ایرانی و انگلیسی صورت گرفت که سهمی اساسی در فرآیند رویدادهای بعدی در سیاست و مسائل کشور ایران داشت. تیمورتاش، وزیر دربار رضا شاه و کلاویو، وزیر مختار انگلیس در تهران، مذاکرهکنندگان دو طرف بودند و یکی از مهمترین محورهای مذاکره، حق مالکیت ایران بر جزایر ایرانی خلیج فارس و به ویژه مجمعالجزایر بحرین بود. کمتر کسی تردید داشت که حق با طرف ایرانی نباشد، زیرا کلیه مستندات حاکی از این بود که جزایر متعلق به ایران است و بریتانیا تلاش دارد تا با استناد به موافقتنامههای غیرقانونی و غیرتاریخی که در نیمه اوایل سده نوزدهم میلادی با شیوخ عرب خلیج فارس منعقد کرده بود، حق مالکیت قانونی و حقوق تاریخی ایران را نادیده بگیرد. علت اصلی عزل و حبس و قتل تیمورتاش هم همین مذاکرات گمراه کننده بد عاقبت بود. اصرار او بر اعمال بیچون و چرا و همه جانبه حقوق مالکیت سرزمین ملی و قانونی ایران بر جزایر خلیج فارس و بحرین، به شایعاتی چون ارتباط با دولت شوروی و جاسوسی برای آنان و احتمال خیانت او به رضاشاه که ممکن است پس از مرگ رضاشاه، قدرت را در دست بگیرد و مانع به سلطنت رسیدن ولیعهد شود، دامن زد. در نتیجه این اتهامات که هیچکدام واقعیت نداشت و ترفندهای مزورانه بریتانیا بود، سبب شد تا استعمار انگلیس، موذیانه بتواند بحرین را از ایران جدا کند و این جدایی را عملا و نه قانونا تثبیت کند…
در کتاب حاضر، مرحوم دکتر اقتداری، رفراندوم جدایی را دروغین و گناه نابخشودنی پادشاه و دولت ایران مینامد، علت چیست؟
دلیل آن این است که تا نیم قرن پیش، بحرین طی سالهای دراز جزیی از خاک ایران بود و در مجلس شورای ملی، استان چهاردهم نامیده شد. برای ورود و خروج ایران بین ایران و بحرین احتیاجی به پاسپورت و ویزا نبود. قیمت تمبر پست از ایران به بحرین همچون تمبر پست پاکتهای داخلی بود. زمان خروج انگلیس از شرق کانال سوئز و خلیج فارس فرارسیده بود. سر ویلیام لوس مامور عالیرتبه وزارت خارجه انگلیس، چندین بار به ایران سفر کرد و شاه ایران با برگزاری رفراندوم از طرف سازمان ملل در بحرین موافقت کرد و این موافقت را در فرودگاه دهلی اعلام کرد. نتیجه از پیش معلوم بود… فردی به نام گیچیاردی از طرف سازمان ملل به بحرین رفت و به ظاهر همهپرسی به عمل آمد مسلما کاملا صوری و ظاهری و ساختگی اعلام شد که مردم بحرین خواستار استقلال و جدایی از ایران و انگلستان میباشند! متاسفانه با رفراندومی دروغین و ساختگی، پادشاه ایران و مجلس شورای ملی، فریب شیادان سیاستباز بینالمللی را خوردند و راضی به ارتکاب این «گناه نابخشودنی» یعنی «جدایی بحرین از ایران» شدند!
دکتر اقتداری در بخشهای مفصلی از کتاب به پیشینه و سابقه دیرینه بحرین به عنوان بخشی از ایران در دوران پیش از اسلام و پس از آن میپردازد. ارزیابی شما از دیدگاههای ایشان در این زمینه چیست؟
سابقه تعلق سرزمینی که امروزه بحرین نامیده میشود به ایران در کمیتههای آشور، کمیتههای هخامنشی، تشکیلات اداری ساسانی بسیار روشن و واضح است. نگاهی گذرا به تاریخ هردوت، تاریخ طبری و هزاران سند و مدرک دیگر و بررسی دورههای تاریخی از اتابکان فارس، صفویه، افشار و قاجار تا دوران پهلوی دوم همه شاهد این مدعای تاریخی، قانونی و حقوقی هستند و اگر نفوذ و دسیسههای انگلستان و ناآگاهی، بیعرضگی و سرسپردگی حکومت پهلوی نبود، اینک بحرین بخشی از خاک ایران بود.
به نظر شما امروز و با گذشت نیم قرن از این واقعه، اهمیت پرداختن به این موضوع در چیست و از پژوهشها و کتابهایی از این دست، چه انتظاری میتوان و باید داشت؟
پژوهش و تحقیق درباره مسائل تاریخی به ویژه مسائلی که دربرگیرنده حقوق یک ملت است، همواره مورد تایید، ضروری و لازم است. روشنگری، کشف حقیقت، حقستانی، درسآموزی مسوولان و تصمیمگیران و عبرتگیری از تاریخ در سایه اینگونه تحقیقات و پژوهشها و انتشار آنها میسر است. آشنایی مردم و به ویژه جوانان با تاریخ و سرگذشت کشور و ایجاد حس وطندوستی و انتشار آن عشق به مردم و سرزمین مادری، بخشی از نتایج اینگونه پژوهشها و انتشار آن است.
کلیه مستندات حاکی از این بود که جزایر متعلق به ایران است و بریتانیا تلاش دارد تا با استناد به مــوافقتنامههای غـیــرقــانـونی و غیرتاریخی که در نیمه اوایل سده نوزدهم میلادی با شیوخ عرب خلیج فارس منعقد کرده بود، حق مالکیت قانونی و حقوق تاریخی ایران را نادیده بگیرد. علت اصلی عزل و حبس و قتل تیمورتاش هم همین مذاکرات گمراه کننده بد عاقبت بود. اصرار او بر اعمال بیچون و چرا و همه جانبه حقوق مالکیت سرزمین ملی و قانونی ایران به شایعاتی چون ارتباط با دولت شوروی دامن زد.
پژوهش و تحقیق درباره مسائل تاریخی به ویژه مسائلی که دربرگیرنده حقوق یک ملت است، همواره مورد تایید، ضروری و لازم است. روشنگری، کشف حقیقت، حقستانی، درسآموزی مسوولان و تصمیمگیران و عبرتگیری از تاریخ در سایه اینگونه تحقیقات و پژوهشها و انتشار آنها میسر است. آشنایی مردم و به ویژه جوانان با تاریخ و سرگذشت کشور و ایجاد حس وطندوستی و انتشار آن عشق به مردم و سرزمین مادری، بخشی از نتایج اینگونه پژوهشها و انتشار آن است.
منبع: روزنامه اعتماد 20 مرداد 1400 خورشیدی