1

وعده‌های شناور طالبان

عباس عبدي

با آمدن طالبان چند پرسش نيز اهميت يافته است، از جمله اينكه آيا آنان به وعده‌هاي خود عمل خواهند كرد؟ آيا بايد به آنان اعتماد كرد؟ اصولا كدام وعده را داده‌اند كه بايد به انجام آنها اميد داشت؟ بهتر است به اين نوع پرسش در سطح كلي‌تري پاسخ دهيم كه وعده‌هاي سياستمداران تا چه حد قابل اعتماد است؟ چه از سوي طالبان باشد و چه از سوي ديگران. براي اين كار ‌بايد چگونگي تحقق‌پذيري وعده‌ها را كالبدشكافي كرد.  برخي وعده‌ها منطقا غيرقابل تحقق هستند. اگر وزنه‌برداري وعده دهد كه به زودي وزنه 500 كيلويي را برمي‌دارد، روشن است كه كسي از او نمي‌پذيرد. اگر پذيرفت، مشكل متوجه كسي است كه اين وعده غيرممكن را پذيرفته است و بعدا كه محقق نشد، نبايد وعده‌دهنده را سرزنش كند. بسياري از وعده‌هاي اقتصادي غيرمعقول‌تر از وعده زدن وزنه 500 كيلويي در وزنه‌برداري است. كسي كه مي‌گويد سالانه 3 ميليون شغل در ايران ايجاد خواهد كرد و در ضمن ضد برجام است، چيزي را مي‌گويد كه به مراتب نشدني‌تر از برداشتن وزنه حتي 1000 كيلويي است. هيچ‌كس نبايد به اين نوع وعده‌ها دل بندد و اگر بست مشكل از عدم درك خودش است و نه وعده‌دهنده.  برخي وعده‌ها كشدار هستند. كسي كه مي‌گويد به زودي وزنه خوبي و در چارچوب توانم مي‌زنم، قطعا راست مي‌گويد، البته هر وزنه‌اي را بلند كرد همان مي‌شود وعده داده شده او. كسي كه مي‌گويد همه مردم و مذاهب و اقوام و زنان در چارچوب اسلام آزاد هستند ولي تعيين نمي‌كند كه اين چارچوب چيست، فردا هر اتفاقي بيفتد همان اتفاق تحقق وعده اوست، زيرا خودش آن چارچوب را تعريف مي‌كند و براي هر كسي هر حقوقي كه خواست تعريف و عمل مي‌كند. مثل كسي كه تيري را رها مي‌كند، بعد دور محل اصابت را به نشانه هدف خط مي‌كشد.

برخي وعده‌ها واقعي هستند، ولي در شرايط حال و آزمايشگاهي. وزنه‌بردار مي‌گويد وزنه 150 كيلويي را مي‌زند، وعده عملي و خوبي هم هست، ولي هنگام آزمون، حادثه‌اي براي او پيش مي‌آيد و به لحاظ روحي و رواني و سپس جسمي دچار مشكل مي‌شود و حتي نزديك به اين وزنه را هم نمي‌تواند بلند كند. خيلي راحت مي‌گويد نمي‌تواند وعده خود را عملي كند. از اين نوع خلف وعده‌ها در سياست تا بخواهيد هست. هر چه وعده كلي‌تر باشد، سيال‌تر هم هست، هر كسي از منظر خود آن را تعريف مي‌كند. يك علت تفاوت ورزش با ساير امور اين است كه در ورزش قهرماني اهداف بسيار روشن و تعريف شده هستند و هر وعده‌اي قابل سنجش است، ولي در سياست چنين نيست. اهداف و كلمات بيان‌كننده وعده‌ها به‌طور معمول كلي و سيال هستند و دايره هدف آن قدر بزرگ گرفته مي‌شود كه هر تيراندازي با هر توانايي داشته و نداشته كه تير بزند، به هدف خواهد خورد!  با اين ملاحظات كه خيلي هم مختصر بود، آيا به وعده‌هاي طالبان بايد اعتماد كرد؟ اول بايد پرسيد كه چه وعده‌اي داده‌اند؟ گرچه طالبان تغيير كرده است كه جداگانه به متن پرداخته خواهد شد، ولي سخنگوي طالبان در مصاحبه خود هيچ چيز جديدي نگفت كه خلاف آموزه‌هاي قبلي آنان باشد و به منزله وعده جديد و خارق‌العاده تلقي شود. حتي در‌خصوص ارتباط با گروه‌هاي جهادي غيرافغانستاني نيز خيلي كلي پاسخ داد و آن را رد نكرد. تنها به اين نكته اشاره كرد كه از خاك افغانستان تهديدي عليه هيچ كشوري صورت نخواهد گرفت! اينكه او مي‌گويد حقوق ديگران و زنان در چارچوب اسلام است يا حتي در زمينه حقوق بين‌الملل نيز گفت: طالبان به قوانين بين‌المللي احترام مي‌گذارد، اما قوانين شريعت هم بايد رعايت شود؛ نشان مي‌دهد كه هيچ چيزي را جز در چارچوب شريعت نمي‌پذيرند. اين مهم‌ترين وعده آنان است. ولي نكته اين است كه مردم افغانستان و حتي همسايگان آن با اين وعده مشكلي ندارند، مشكل اينجاست كه ديگران از اين وعده برداشت‌هاي متفاوتي از طالبان دارند. مرجع تشخيص اسلام كيست؟ هم‌اكنون نيز حكومت افغانستان با پسوند اسلامي شناخته مي‌شود و اسلام چيز جديدي نيست كه بخواهد براي حكومت افغانستان به ارمغان آورد. اگر مرجع تشخيص اسلامي بودن، عرف عمومي جامعه از خلال انتخاب آزاد نمايندگان مردم است، در اين صورت اختلافي باقي نمي‌ماند. ولي اگر مرجع تشخيص اسلام، شوراي فتواي طالبان است كه ديگر بحثي باقي نمي‌ماند. آنان مي‌توانند هر مخالفي را به گلوله ببندند، زنان را از همه حقوق اسلامي (آن طور كه ما مي‌فهميم) محروم كنند، اقوام و مذاهب را به نام اسلام سركوب كنند و… و در عين حال همه اينها نشان‌دهنده انجام وعده‌هاي داده شده طالبان خواهد بود. در اين باره باز هم خواهم نوشت كه آيا طالبان تغيير كرده؟ و آيا قابل اعتماد است؟ براي پاسخ به اين پرسش كه آيا طالبان تغيير كرده است يا خير، مي‌كوشم كه متن يكي از افراد مطلع نسبت به امور افغانستان در اين باره را تقديم كنم.

منبع: روزنامه اعتماد 31 مرداد 1400 خورشیدی