1

بی‌تصمیمی در آستانه سال تحصیلی

محمد داوري

باتوجه به اينكه تجربه دو سال تحصيلي كرونايي البته يكي كامل و يكي هم تقريبا نيمه را داريم و ابعاد آموزش غيرحضوري براي همه آشكار شده است و تجربه ساير كشورها هم پيش چشم ماست، متاسفانه دو هفته به اول مهر تصميم مشخصي براي شروع سال تحصيلي گرفته نشده است. از منظر مديريتي بي‌تصميمي بدتر و زيانبارتر از بدتصميمي است، چراكه در سيستم مديريتي متمركز مانند سيستم دستگاه‌هاي مختلف در كشور ما تمام ظرفيت‌ها را در حالت بلاتكليفي قرار داده و خدمات گيرندگان از حداقل‌ها نيز محروم مي‌شوند. وقتي يك دستگاهي مانند آموزش و پرورش ناكارآمد باشد و در آغاز به‌كار دولت جديدي قرار داشته باشد و توسط سرپرست هم اداره شود اين بي‌تصميمي خسارت‌ها و زيان‌هاي به‌مراتب گسترده‌تر و عميق‌تر برجاي خواهد گذاشت؛ خسارت‌ها و زيان‌هايي كه متوجه بيش از 14 ميليون كودك و نوجوان مي‌شود. تجربه سال تحصيلي گذشته و نيمه دوم سال قبل‌تر نشان داد نظرات مديران و مسوولان در سطوح مختلف بيش از آنكه به مدارس كمكي كند تا خود را براي شرايط پيش رو آماده سازند بيشتر بلاتكليف و سردرگم مي‌نمايد، فقط مدارسي موفق بودند كه منتظر تصميم وزارتخانه و مسوولان و مديران ستادي نماندند. اما مدارسي كه قدرت ريسك يا جرات لازم يا توان مورد نياز را نداشتند گوش به زنگ دستورات راس هرم بودند و چشم به بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌ها دوختند كه متاسفانه اين دسته مدارس بودند كه بيشترين آسيب را به دانش‌آموزان وارد ساختند. امسال هم در حالي كه كمتر از دو هفته به مهر مانده است وزير بهداشت از بازگشايي يا آموزش حضوري از آبان سخن مي‌گويد، سرپرست آموزش و پرورش از سناريوي چهارگانه حرف مي‌زند، سخنگوي كميسيون آموزش تقصير را به گردن رييس كميسيون مي‌اندازد و مي‌گويد ايشان كوتاهي كرده و جلسه‌اي براي اين منظور تاكنون نگذاشته و به درخواست ما بي‌توجهي كرده است و ستاد ملي كرونا هم تصميم قطعي در اين زمينه نگرفته است، لذا بي‌تصميمي بيش از هميشه 110 هزار مدرسه و 28 ميليون پدر و مادر را سرگردان و نگران كرده است. پيشنهاد مي‌كنم براي يك‌بار هم كه شده وزارت آموزش و پرورش دست از اين مديريت متمركز و دستوري و كليشه‌اي بردارد و بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌هاي صد صفحه‌اي هم ارسال نكند فقط در نصف برگه به تمام مدارس اعلام كند كه انجمن اوليا و مربيان مدارس به عنوان بالاترين مرجع هر مدرسه و شوراي مدرسه اختيار تصميم‌گيري دارند و تمام پرسنل پشتيباني‌كننده در استان‌ها و شهرستان‌ها موظف هستند نقش حمايتي و پشتيباني و نظارتي خود را ايفا كنند. بي‌ترديد با اعلام اين تصميم و خروج از بي‌تصميمي، نخست مدارس حق ندارند منتظر بمانند و فرصت از دست برود و دوم اينكه چون تصميم مشترك اوليا و مربيان بوده است تصميم متناسب با شرايط مدرسه و خانواده‌ها خواهد بود و تقابل بين مديران و كادر مدرسه و معلمان و مربيان و خانواده‌ها ايجاد نخواهد شد و خود آنها هم پاسخگوي تصميم خود خواهند بود. ممكن است اين تصميم در نگاه نخست براي مديراني كه به سيستم متمركز عادت كرده‌اند سخت و ترسناك باشد اما اگر به تجربه دو سال گذشته نظري انداخته شود، مي‌بينيم در عمل همين اتفاق افتاده اما چون اين اختيار رسما به مدارس واگذار نشده بود و حتي برعكس مديران تهديد مي‌شدند كه بايد حتما از فلان سامانه استفاده كنند يا حق ندارند از فلان شبكه اجتماعي استفاده كنند متاسفانه بسياري از مدارس فعاليت حداقلي را هم انجام ندادند. انتظار مي‌رود امسال مسوولان به اين بي‌تصميمي پايان بدهند و مدرسه محوري را با اعتماد به مديران و پرسنل و والدين عملي سازند تا شايد تلنگري باشد براي اين واقعيت كه در راستاي تحول مديريتي براي هميشه نگرش مديريتي متمركز و دستوري خاتمه يابد آن هم در يك دستگاه تمام انساني كه هم ورودي اين دستگاه انسان است و هم فرآيند فعاليت‌ها انسان‌محور است و هم خروجي آن.جلسه‌اي براي اين منظور تاكنون نگذاشته و به درخواست ما بي‌توجهي كرده است و ستاد ملي كرونا هم تصميم قطعي در اين زمينه نگرفته است، لذا بي‌تصميمي بيش از هميشه 110 هزار مدرسه و 28 ميليون پدر و مادر را سرگردان و نگران كرده است. پيشنهاد مي‌كنم براي يك‌بار هم كه شده وزارت آموزش و پرورش دست از اين مديريت متمركز و دستوري و كليشه‌اي بردارد و بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌هاي صد صفحه‌اي هم ارسال نكند فقط در نصف برگه به تمام مدارس اعلام كند كه انجمن اوليا و مربيان مدارس به عنوان بالاترين مرجع هر مدرسه و شوراي مدرسه اختيار تصميم‌گيري دارند و تمام پرسنل پشتيباني‌كننده در استان‌ها و شهرستان‌ها موظف هستند نقش حمايتي و پشتيباني و نظارتي خود را ايفا كنند. بي‌ترديد با اعلام اين تصميم و خروج از بي‌تصميمي، نخست مدارس حق ندارند منتظر بمانند و فرصت از دست برود و دوم اينكه چون تصميم مشترك اوليا و مربيان بوده است تصميم متناسب با شرايط مدرسه و خانواده‌ها خواهد بود و تقابل بين مديران و كادر مدرسه و معلمان و مربيان و خانواده‌ها ايجاد نخواهد شد و خود آنها هم پاسخگوي تصميم خود خواهند بود. ممكن است اين تصميم در نگاه نخست براي مديراني كه به سيستم متمركز عادت كرده‌اند سخت و ترسناك باشد اما اگر به تجربه دو سال گذشته نظري انداخته شود، مي‌بينيم در عمل همين اتفاق افتاده اما چون اين اختيار رسما به مدارس واگذار نشده بود و حتي برعكس مديران تهديد مي‌شدند كه بايد حتما از فلان سامانه استفاده كنند يا حق ندارند از فلان شبكه اجتماعي استفاده كنند متاسفانه بسياري از مدارس فعاليت حداقلي را هم انجام ندادند. انتظار مي‌رود امسال مسوولان به اين بي‌تصميمي پايان بدهند و مدرسه محوري را با اعتماد به مديران و پرسنل و والدين عملي سازند تا شايد تلنگري باشد براي اين واقعيت كه در راستاي تحول مديريتي براي هميشه نگرش مديريتي متمركز و دستوري خاتمه يابد آن هم در يك دستگاه تمام انساني كه هم ورودي اين دستگاه انسان است و هم فرآيند فعاليت‌ها انسان‌محور است و هم خروجي آن.

منبع:روزنامه اعتماد 18 شهریور 1400 خورشیدی