1

پایان مرکلیسم در آلمان

آنگلا مركل صدراعظم آلمان بعد از 16 سال از قدرت خداحافظي مي‌كند

بعد از شانزده سال، آنگلا مركل، قدرتمندترين رهبر قدرتمندترين كشور اروپا قرار است از قدرت كناره‌گيري كند. مركل از سال 2005، در طول سال‌هايي كه قدرت را در دست داشت موفق شد آلمان را از بحران‌هايي نظير ركود اقتصاد جهاني در سال 2008، بحران پناهجويان و در نهايت بحران همه‌گيري ويروس كرونا، به سلامت عبور دهد. حالا كه مركل به روزهاي پاياني صدارت خود نزديك شده است بسياري از تحليلگران به بررسي ميراث او پرداخته‌اند. در تمامي سال‌هايي كه مركل قدرت را در آلمان در اختيار داشت بسياري از  اروپايي‌ها آلمان را به عنوان قدرت برتر اروپا و رهبر قاره سبز مي‌شناختند اما حالا به نظر مي‌رسد كه در دوران پس از مركل، آلمان مجبور است وارد دوره‌اي از تغييرات گسترده شود.

براساس نتايج مطالعه‌اي كه شوراي روابط خارجي اروپا منتشر كرده، «مركل آلمان را به كشوري قدرتمند و با ثبات تبديل كرد و توانست خودش را به مدت بيش از يك دهه به عنوان شخصيت محوري اروپا مطرح كند. اما مركليسم در آلمان و اروپا به پايان خود رسيده است. ممكن است كسي بگويد كه مركل در حفظ وضعيت موجود قاره سبز بسيار موفق عمل كرد اما چالش‌هايي نظير همه‌گيري كرونا، تغييرات آب و هوايي و رقابت‌هاي ژئوپولتيك كه اين روزها اتحاديه اروپا با آنها مواجه است نيازمند يك راه‌حل جامع و كامل است نه يك تغيير سطحي و مسكن. در اين چارچوب اروپا به آلماني نياز دارد كه چشم‌انداز گسترده‌تري داشته باشد».
اين مطالعه كه براساس نظرسنجي‌ها در 12 كشور عضو اتحاديه اروپا انجام شده نشان مي‌دهد كه حمايت از نقش رهبري آلمان در اتحاديه اروپا همچنان قوي است و محبوبيت مركل نيز كه قرار است قبل از برگزاري انتخابات فدرال در آلمان از قدرت كناره‌گيري كند، همچنان بالا است. به‌طور ميانگين 41 درصد از كساني كه در اين نظرسنجي شركت كرده‌اند به شمول 58 درصد در هلند، 57 درصد در اسپانيا و 52 درصد در پرتغال گفته‌اند كه بين آنگلا مركل و امانوئل مكرون، رييس‌جمهوري فرانسه، از مركل حمايت خواهند كرد. اكثريت شركت‌كنندگان در نظرسنجي اعلام كرده‌اند كه اگر قرار باشد كشوري را انتخاب كنند كه از منافع اقتصادي‌شان دفاع كند، آن كشور آلمان خواهد بود. هر چند شركت‌كنندگان در نظرسنجي انتقاداتي هم در خصوص سياست‌هاي آلمان در خصوص موضوعاتي نظير توازن بودجه و سياست‌هاي رياضتي داشته‌اند. حتي 50 درصد شركت‌كنندگان در نظرسنجي در كشورهايي نظير اسپانيا كه سياست‌هاي متفاوتي با آلمان دارند نيز از رهبري اقتصادي آلمان در اتحاديه اروپا حمايت كرده‌اند. 50 درصد شركت‌كنندگان در مجارستان كه در حوزه يورو نيست هم از آلمان حمايت كرده‌اند. در اين ميان اما تنها 24 درصد از شركت‌كنندگان در نظرسنجي در ايتاليا از رهبري اقتصادي آلمان در اتحاديه اروپا حمايت كرده‌اند كه اين هم به اختلافات ميان آلمان و ايتاليا در خصوص سياست‌هاي مالي و نحوه مديريت بانك مركزي اتحاديه بازمي‌گردد. نكته جالب اين است كه 35 درصد از شركت‌كنندگان در اين نظرسنجي اعلام كرده‌اند كه آلمان بهترين كشوري است كه مي‌تواند در حوزه دفاع از حقوق بشر در اتحاديه اروپا، رهبري را در دست بگيرد. حتي در كشورهايي نظير مجارستان و لهستان كه به لحاظ قوانين شهروندي اختلافاتي با اتحاديه اروپا دارند به ترتيب 49 درصد و 23 درصد از نقش رهبري آلمان حمايت كرده‌اند. اكثريت كساني كه در اين نظرسنجي شركت كرده‌اند معتقدند كه بدون رهبري آلمان در اتحاديه اروپا، اختلافات در جهان بيشتر خواهد شد.
اما در حوزه رهبري ژئوپولتيكي، حمايت از نقش‌آفريني آلمان به طرز قابل توجهي كم بوده است. تنها 25 درصد از شركت‌كنندگان در نظرسنجي با نقش‌آفريني آلمان در مديريت روابط اتحاديه اروپا با امريكا موافق بوده‌اند. همچنين حمايت از نقش‌آفريني آلمان در مديريت روابط اروپا به كشورهايي نظير روسيه و چين به ترتيب 20 درصد و 17 درصد بوده است.
با نگاهي به نتايج اين مطالعه كاملا مشهود است كه تفاوتي عمده ميان نگاه مردم اروپا به آلمان و نگاه مردم خود آلمان به رهبري‌شان، وجود دارد. اكثريت آلماني‌ها معتقدند كه كشورشان مي‌تواند و بايد نقش پررنگ‌تري در اتحاديه اروپا برعهده بگيرد. البته مردم آلمان نسبت به آينده آلمان بدون مركل نگاه بدبينانه‌اي دارند و 52 درصد شركت‌كنندگان در نظرسنجي معتقدند كه عصرطلايي آلمان گذشته است. 34 درصد جمعيت اروپا نيز معتقدند كه آلمان از دوران طلايي خود فاصله گرفته است و تنها 10 درصد اعتقاد دارند كه عصر طلايي آلمان همچنان در پيش است.
دست‌اندركاران اين پژوهش معتقدند آلمان براي اينكه بتواند اعتبار و اعتمادي را كه در دوران رهبري به دست آورده حفظ كند بايد در سياست‌هايش در قبال اروپا و همچنين سياست‌هاي اتحاديه اروپا در مقياس فراتر از ديدگاه‌هاي مركل تجديد نظر كند تا بتواند با چالش‌هايي كه از سوي برخي اعضاي اتحاديه اروپا نظير لهستان و مجارستان ايجاد شده، مقابله كند. همچنين آلمان بايد در حوزه سياست ‌خارجي خود نيز دست به تغييرات گسترده‌اي بزند تا به اين ترتيب بتواند از منافع سياسي و اقتصادي اتحاديه اروپا دفاع كند. براي اين منظور همكاري با دولت جو بايدن در چارچوب همكاري‌هاي ترانس‌آتلانتيك در مواجهه با چين مي‌تواند آغاز خوبي باشد. البته نتايج اين مطالعه نشان مي‌دهد كه افكار عمومي آلمان مانعي سر راه رهبري جديد اين كشور محسوب مي‌شود. اصلي‌ترين چالش براي هر كسي كه در انتخابات هفته‌ آينده آلمان به پيروزي مي‌رسد اين است كه افكار عمومي آلمان را قانع كند كه كشور به تغييرات جدي در كيفيت رابطه‌اش با اتحاديه اروپا نياز دارد. رويكرد ارجح دانستن انسجام و پيوستگي اتحاديه اروپا به ديگر منافع كه در طول دوران رهبري مركل بر آلمان سياست اصلي اتحاديه اروپا بوده است، مي‌تواند مسير پرچالشي براي جانشين مركل باشد. اما در مواجهه با بحران‌هاي بين‌المللي و نگراني‌هاي داخلي درباره نقش آلمان در اتحاديه اروپا، بعيد است اتفاق بيشتري نسبت به آنچه هست، رخ دهد. براي اينكه آلمان بتواند جايگاه خود را در رهبري سياست‌گذاري‌هاي اتحاديه اروپا حفظ كند نخست بايد در مسائلي كه براي شهروندانش اهميت دارند ورود كرده و به ديگر شركايش در اتحاديه اروپا ايده‌هاي صريحي درباره چگونگي رقابت اتحاديه اروپا با ديگر كشورها در جهاني كه بحران‌زده و چند وجهي است، ارايه كند. علاوه بر اين جانشين مركل بايد اهميت رهبري آلمان در اتحاديه اروپا را براي افكار عمومي آلمان جا بيندازد. آلمان ديگر نمي‌تواند در موضوعات مختلف بي‌طرف بماند و صرفا به فكر حفظ وضع موجود باشد. ديگر زمان آن فرا رسيده است كه آلمان در موضوع مورد اختلاف، در يك طرف ماجرا بايستد.
چه كساني جانشين مركل خواهند شد؟
تا پيش از اين تصور مي‌شد كه آرمين لاشت از حزب دموكرات مسيحي و آنالنا بائربوك از حزب سبز دو رقيب اصلي هستند كه در انتخابات هفته آينده بر سر تصدي صندلي صدراعظمي آلمان با هم رقابت خواهند كرد. نظرسنجي‌هايي كه در ماه مه انجام شد نشان داد كه آنالنا بائربوك رهبر حزب سبزها از حمايت حدود ۲٩ درصد مردم برخوردار است و بعد از او آرمين لاشت در جايگاه دوم قرار داشت. اما نتايج نظرسنجي تازه‌اي كه توسط شبكه اول تلويزيون آلمان انجام شده نشان مي‌دهد نامزد سومي هم در كار است و اولاف شولتس، قائم‌مقام آنگلا مركل از حزب ائتلافي سوسيال‌دموكرات، از حمايت ۵۵ درصدي شركت‌كنندگان در نظرسنجي برخوردار است و بخت بالايي براي تصدي صندلي صدراعظمي آلمان دارد. نتايج اين نظرسنجي نشان داد كه حمايت از آرمين لاشت تنها از حمايت 14 درصد راي‌دهندگان برخوردار است و آنالنا بائربوك نيز به سقوطي عجيب به عدد 7 درصد رسيده است.
حدود ۶٠ ميليون از ٨۲ ميليون جمعيت آلمان در انتخاباتي شركت مي‌كنند كه اين‌بار به لحاظ تاريخي از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. در اين روز، بيش از ۷٠٠ نماينده مجلس فدرال از سوي اعضا و هواداران ۴۷ حزب و راي‌دهندگان مستقل برگزيده مي‌شوند. حزبي كه در اين روز بالاترين آراي مردم را كسب كند، ماموريت تشكيل دولت را به نامزد مقام صدراعظمي خود مي‌دهد. بيشتر روند انتخابات در روز برگزاري آن يعني ۲۶ سپتامبر انجام مي‌شود: شهروندان ايالت‌هاي مكلنبورگ-پومرانيا غربي و تورينگن در همان روز به پارلمان ايالتي رأي مي‌دهند و برلين انتخابات مجلس نمايندگان را برگزار مي‌كند. طبق قوانين موجود كساني مي‌توانند در انتخابات پارلماني جديد راي دهند كه گذرنامه آلماني داشته باشند، در روز انتخابات فدرال در سال ۲۰۲۱ حداقل ۱۸ ساله باشند، حداقل سه ماه سال را در كشور حضور داشته باشند و مقيم آلمان باشند. رأي‌دهندگان واجد شرايط و بدون محل اقامت دايم در جمهوري فدرال آلمان، فقط در صورت درخواست شخصي در ليست انتخابات قرار مي‌گيرند. در صورت بروز برخي تخلفات سياسي، حق راي افراد به‌طور موقت سلب مي‌شود.آلماني‌هاي مقيم خارج از كشور تنها در صورتي مجاز به راي دادن در انتخابات فدرال ۲۰۲۱ هستند كه پس از ۱۴ سالگي حداقل سه ماه متوالي در آلمان زندگي كرده باشند. هر كسي كه بيش از ۲۵ سال در آلمان زندگي نكرده باشد يا در آن اقامت نداشته باشد، از انتخابات حذف مي‌شود، مگر اينكه بتواند ارتباط شخصي خود با جمهوري فدرال آلمان را نشان دهد.
در هر صورت به نظر مي‌رسد انتخابات سراسري 26 سپتامبر در آلمان يك رخداد تاريخي باشد. آلمان قرار است شاهد خداحافظي زني از قدرت باشد كه توانست اين كشور را به مدت 16 سال از گرداب بحران‌هاي مختلف عبور دهد. آنگلا مركل كه ساليان متمادي در رسانه‌هاي جهان از او به عنوان قدرتمندترين زن جهان ياد مي‌شد حالا قرار است به صورت خودخواسته از دايره قدرت خداحافظي كند.

ترجمه: آرمين منتظري 

منبع:روزنامه اعتماد 24 شهریور 1400 خورشیدی