1

با اجرای دقیق رتبه‌بندی معلمان، پویایی به کلاس و مدرسه برگردد

چرا طرح رتبه‌بندي معلمان اجرايي نمي‌شود؟

حسين ثقفي|ماجراي رتبه‌بندي كه بيش از بيست سال از طرح آن مي‌گذرد و عملياتي نمي‌شود، مي‌تواند ريشه‌ها و علت‌هاي گوناگوني داشته باشد كه ما قصد داريم به اين عوامل بپردازيم.

۱- نبود باور ايماني به كاركردهاي آموزش و پرورش در جامعه: ما در گفتمان زباني از همه مسوولان كشور مي‌شنويم كه آموزش و پرورش تاثير وافري در پيشرفت و سلامت روحاني جامعه دارد اما اين بيشتر ذكري لساني است كه فاقد يقين قلبي است، چون اگر كسي حرفي را كه باور داشته باشد، بگويد بدون ترديد و فوت وقت براي به ثمر رسيدنش برنامه مي‌ريزد، مي‌كوشد و كار را به نتيجه مي‌رساند.پس سخن از رتبه‌بندي تاكنون لقلقه زبان بوده است و اميدواريم زين پس نباشد.
۲- نگاه اقتصادگرا و دولت‌هاي تحصيلگرا: متاسفانه تا امروز اغلب دولت‌ها صرفا بر مبناي نفع مادي به بخش‌هاي مختلف چشم دوخته‌اند و نتوانسته‌اند غير از نفت، براي كشور سرمايه‌اي ديگر متصور شوند. حال آنكه سرمايه انساني است كه سبب رسيدن به مدنيت، همدلي و شرافت مي‌شود.نگاهي به اختلاس‌ها، رشوه‌ها، پرونده‌هاي گوناگون اقتصادي نشان مي‌دهد كه ايران در توجه به سرمايه انساني به ‌شدت ضعيف عمل كرده و غرقاب نفت، چشم انديشه دولت‌ها را چنان كور كرده است كه نتوانسته‌اند افراد انساني و نيازهاي آنان را ببينند و به همين دليل بخش اعظمي از اين سرمايه به خاطر نفت، سوزانده شده است و برخي ديگر هم كه عده اندكي هستند به برج و بارو دست يافته‌اند.
۳- غفلت از آثار تربيتي آموزش و پرورش: اينكه ما در آمارهاي طلاق، دزدي، حبس و بزه در خاورميانه و گاه دنيا صدرنشين باشيم، بسيار قابل تامل است. در نظر داشته باشيم كه ما در كشوري اسلامي زندگي مي‌كنيم و اين خلاف جهت رفتن جامعه از اصول اخلاقي، زنگ خطري وهمناك است. آموزش و پرورش اگر مورد توجه حاكميت قرار گيرد، مي‌تواند در اخلاق، منش و روحيات افراد انساني چنان اثر مثبتي داشته باشد كه جامعه‌اي سازنده شكل دهد و هر فرد قبل از هر چيز خود را در خدمت منافع جمع قرار دهد نه اينكه براي رسيدن به منافع فردي از هيچ نيرنگ و بي‌اخلاقي غفلت نكند.
۴- نبود ساختار علمي در آموزش و پرورش: اگر بگوييم تا امروز، آموزش و پرورش در ايران به‌طور ديمي اداره مي‌شده است، گزاف نگفته‌ايم.
خوب دقت كنيد كه در اين دهه‌ها در ابعاد تربيت نيروي انساني و تامين معلم براي مدارس، محتواي درسي، مواد آموزشي، فضاهاي مدارس، دستگاه تعليم و تربيت كشور چگونه عمل كرده است؟ به جرات مي‌توان گفت در هيچ بخشي نشان از علم و تحقيق وجود ندارد.
۵- نبود طرحي تحولي با افق كوتاه‌مدت براي آموزش و پرورش: گرچه ما سند تحول بنيادين و افق۱۴۰۴را داريم اما به واقع مي‌دانيم اين سند غالبا در همان مقام حرف و كاغذ باقي مانده و تحولي در تعليم و تربيت ايجاد نكرده است. معمولا سندهاي شعاري اين‌گونه هستند و بيشتر رنگ ايدئولوگ دارند و چون عميقا سعي مي‌كنند كه بدون هزينه پيش بروند، ناموفق هستند. ترديدي نيست كه تربيت انسان‌هاي توانمند و خلاق نيازمند هزينه‌هاي متفاوت است كه بخش اعظم آن مربوط به تعليم‌دهندگان است . وقتي طرح موسوم به رتبه‌بندي بيش از بيست سال در راهروهاي سياسي كشور معطل بماند و معلمان نسبت به ساير كارمندان كشور از دريافتي كمتري برخوردار باشند، مسلم است كه نمي‌توان در اين نهاد، اميد پيشرفت و اجراي طرح‌هاي گوناگون را داشت.
و اما پيشنهادات ما: بايد آموزش و پرورش و هزينه‌هاي آن خارج از برنامه توسعه پنج ساله كشور مورد بررسي قرار گيرد و افق آن نيز نبايد مدت‌دار باشد.ديگر آنكه بايد براي اجراي سند تحول زمانبندي توام با هزينه در نظر گرفته شود و نهايتا اينكه در هر سال با نظرخواهي از كارشناسان و متخصصان امر ميزان توفيق يا عدم توفيق طرح‌ها و برنامه‌ها سنجيده شود و براي هر كدام چاره‌انديشي لازم صورت گيرد. اكنون آنچه لازم به نظر مي‌رسد، اجراي طرح رتبه‌بندي و رساندن شأن و جايگاه معلمان در سطح اساتيد دانشگاه است تا ضمن رضايتمندي حقوقي، زمينه‌هايي براي ارزيابي عملكرد او فراهم شود كه بدين‌ترتيب پويايي به كلاس و مدرسه برگردد؛ در آن صورت مي‌توان اميد داشت كه در بخش سرمايه انساني، كشور در مسير پيشرفت و ترقي قرار گرفته است.

منبع:روزنامه اعتماد 25 شهریور 1400 خورشیدی