1

امتناع تفاهم و گفت‌وگو

عباس عبدي

اين روزها برخي تغيير مواضع در اصولگرايان ديده مي‌شود كه ذهنيت عمومي را نسبت به امكان نزديك شدن ديدگاه‌ها به يكديگر و كاهش تنش‌هاي سياسي در جامعه كم مي‌كند. از سوي ديگر فضاي عمومي به گونه‌اي است كه كسي حرف ديگري را نمي‌شنود، بلكه ابتدا مواضعي را نسبت به هم منتسب مي‌كنند، سپس آن مواضع مجعول را نقد و رد يا تخطئه مي‌كنند. نمونه اين ادعا را در تغيير مواضع اصولگرايان حاكم در موضوع واكسيناسيون و از آن مهم‌تر در برجام و به‌طور مشخص توافق با آژانس اتمي مي‌توان ديد. اين تفاوت نگاه در مساله واكسيناسيون بسيار آشكار است. كساني كه مستقيم يا غيرمستقيم مخالف واردات واكسن بودند، اكنون يكي از افتخارات خود را صعودي شدن ميزان واكسن وارداتي مي‌دانند. البته كه اين اقدام خيلي خوب است ولي تفاوت مسوولان جديد با ديگران يا قبلي‌ها در چيست؟ در كارآمدي براي واردات بيشتر؟ اگر چنين است چرا همان زمان بر افزايش واردات واكسن تاكيد نمي‌كردند؟ مگر چه ايرادي داشت كه اين موضع منطقي را بگيرند؟ سهل است كه به‌طور نسبي مخالف واردات بودند و حتي از وزير متهم به كم‌كاري در واردات نيز دفاع مي‌كردند.

در واقع تنها وزيري كه در كابينه روحاني مورد حمايت آنان بود، وزير بهداشت و درمان است. البته اين نوع دوگانگي‌هاي رفتاري در سياست و رقابت‌هاي سياسي در همه جا معمول است ولي نه تا اين حدي كه در ايران مي‌بينيم. به ويژه در مسائل مهم مثل برجام و واكسن كه با جان و زندگي مردم در ارتباط است نبايد تا اين حد غيرمسوولانه رفتار كرد. اين امر موجب مي‌شود كه نسبت به همه مواضع اعم از درست يا غلط، بدبيني ايجاد شود و شكل‌گيري سياست‌ورزي مفيد را غيرممكن مي‌كند.
اين تفاوت در موضوع برجام برجسته‌تر بود. همين چند مدت پيش بود كه توافق دولت قبلي را با آژانس محكوم مي‌كردند و آن را خلاف قانون مجلس مي‌دانستند و اكنون همان را تاييد مي‌كنند. ظاهرا اين نيروها براي طرفداران خود نيز احترام چنداني قائل نيستند و الا چگونه ممكن است كه تا اين حد از بي‌ثباتي را توجيه كرد. البته ما از مواضع اخير حمايت مي‌كنيم و كاري هم  نداريم كه در گذشته چه كسي چه موضعي گرفته است. اين سياست‌ها به نفع مردم و جامعه است بايد از آن حمايت كرد در حالي كه اين رفتارها نوعي تخريب ذهنيت سياسي و تخريب فضاي عمومي را نيز رقم مي‌زند كه مهم است.
نمونه ديگر درباره طالبان است. طرفين بيش از آنكه بر مواضع واقعي يكديگر انگشت بگذارند، ذهن‌خواني مي‌كنند. مثلا مي‌گويند كه اصلاح‌طلبان خواهان دخالت نظامي به نفع پنجشير هستند!! در حالي كه معلوم نيست چه كسي چنين حرف بي‌ربطي را زده است. بعد هم روي اين گزاره غلط و غيرواقعي ايده‌پردازي مي‌كنند كه يك تيپ يا گردان از آنان تشكيل دهند، بروند پنجشير! گويي كه خودشان خط مقدم جاهايي بوده‌اند كه دخالت نظامي كرده‌اند! يكي نيست از آنان بپرسد كه وزن شما در جنگ و انقلاب يك‌پنجم اصلاح‌طلبان هم نمي‌شود، ولي اين ارجاع دادن وقت و بي‌وقت به اين سوابق و آن را تبديل به عاملي براي كاسبي كردن جزو خصلت‌هاي گروه‌هاي داراي شخصيت و اعتبار نيست. آنان نمي‌دانند يا مي‌دانند و اشاره نمي‌كنند كه بخش مهمي از بدبيني‌هاي موجود نسبت به گذشته و انقلاب و جنگ و دين محصول تبديل شدن ارزش‌ها به ماديات و امتيازات است. براي ورود به دانشگاه يا كسب پست و مقام، يا هر چيز ديگري به اين سوابق ارجاع داده مي‌شود. در حالي كه مي‌دانيم اين نوع تبعيض‌ها مخالف فرهنگ شيعي است. شواهد تاريخي نشان مي‌دهد كه پيش از امام علي(ع) منطق بهره‌مندي و سهم افراد از بيت‌المال بر اساس امتيازبندي بود كه براي افراد حضور در جنگ‌ها و مهاجرت و نزديكي و دوري به پيامبر(ص) متفاوت بود، ولي با آمدن امام علي(ع) اين تبعيض‌ها برداشته شد. چنين تمايزگذاري‌ها در حقيقت ارزش‌زدايي از سابقه‌هاي ارزشمند آنان است. نكته جالب اينكه به رخ كشيدن اين افتخارات و تبديل آنها به امتيازات مادي و قدرت، بيشتر از طرف كساني است كه خودشان يا در آن نبوده‌اند، يا خيلي صوري و ظاهري شركت داشته‌اند. در هر صورت اصلاح و تغيير اين‌گونه رويكردها براي بهتر شدن فضاي سياسي ضروري است.

منبع: روزنامه اعتماد 28 شهریور 1400 خورشیدی