مدرسه بدون علی
اگر همه چيز مثل هميشه پيش ميرفت اصلا قرار نبود كسي نامش را بداند، چه رسد به اينكه وزرا و روساي سازمانهاي مختلف بخواهند به خانوادهاش تسليت بگويند. علي لندي، نوجوان 15 ساله اهل ايذه خوزستان بايد مثل ميليونها دانشآموز ديگر اين روزها در پي اين ميبود كه مدرسه را يا از طريق شاد دنبال كند يا اينكه شرايط براي رفتن و نشستن سر كلاس مهياست؟ اما آنچه روز 18 شهريور ماه رخ داد هم نامش و بعد چهرهاش را به مخاطبان خبرها شناساند و هم سبب شد كه عاقبت درست يك روز پيش از آغاز سال تحصيلي خبر برسد كه علي لندي، نوجوان فداكار ايذهاي آسماني شد.
«۱۸ شهريورماه بود. پنجشنبه صبح علي به خانه خالهاش رفت. همبازي پسرخاله و دخترخالهاش است. معمولا با هم بازي ميكنند. تا غروب در خانه خاله بود. خاله و شوهرخالهاش در خانه نبودند. سر كار ميروند. در حال بازي بودند كه صداي فرياد زن همسايه، علي را به آپارتمان روبهرويي ميكشاند. مادر ۸۰ سالهاي به همراه دخترش در خانه تنها بودند. گاز پيكنيكي را روشن كرده بودند اما پيكنيكي گويا نشتي داشته است. شعلهور ميشود. همان موقع بود كه علي صداي فريادهاي زن همسايه را ميشنود. بيمحابا براي كمك ميرود.» اين توصيف واقعه از زبان داود لندي، پدر علي بود كه ماجرا را در گفتوگو با روزنامه شهروند شرح داده بود. تا نيروهاي امداد برسند علي خودش جديترين مصدوم حادثه شده بود. او پس از اقدامات اوليه در بيمارستان طالقاني اهواز براي سير مراحل درمان خود به بيمارستان امام موسي كاظم(ع) اصفهان اعزام شد. روز قبل خبر رسيد كه علي نوجوان بر اثر جراحات وارده و سوختگي بالاي 80 درصد جان باخته است. سيل پيامهاي تسليت از سوي معاون اول رييسجمهور و سرپرست آموزش و پرورش و وزير بهداشت و هلالاحمر و غيره سرازير شده. علي جانش را براي نجات جانهاي ديگر گذاشت و حالا جايش در مدرسه خالي است.
منبع:روزنامه اعتماد 3 مهر 1400 خورشیدی