گفتاردرمانی تداوم و شدت خشم معلمان را درپی داشته است
در گروههای مجازی معلمان چه میگذرد؟
حسین ثقفی| از اواخر دولت دوازدهم بود که تعلل در پرداخت مطالبات معلمان از سویی و باز شدن زخم رتبهبندی و نابرابریهای دریافتی از سوی دیگر موجب بروز انتقادهای شدیدی در بین فرهنگیان شد.
در این راستا، ورود زیرکانه رییس سابق سازمان برنامه و بودجه به موضوع افزایش حقوق معلمان و نتایج سست نشستهای او با تشکلهای وابسته به فرهنگیان بر آتش گلایه و نقد معلمان دمید. این روند با مداخله مجلسیان در بحث رتبهبندی خیزش و حدت عجیبی به خود گرفت و با معرفی وزیری ناتوان و بیتجربه برای این دستگاه به نهایت درجه افروختگی رسید. اکنون شاهد رویش دهها گروه مجازی در بین معلمان هستیم که تعداد آنان از ده هزارنفر تا دویست هزار نفر در نوسان است.
حال با پدید آمدن این گروهها که تقریبا همه آنان به دنبال فوقالعاده ویژه، رتبهبندی، پاداش پایان خدمت، استخدام حقالتدریسها، نهضتیها، مربیهای قرآن، حقوق اندک خدمتگزارها و معلمان مدارس غیرانتفاعی و خریدخدمت و برونسپار و… هستند، میتوان با جرات اذعان کرد که بخش اعظمی از توان فکری و روحی معلمان صرف حضور در این گروهها میشود و کمتر به مباحث علمی مرتبط با کار خود میپردازند که نهایتا تدوام اینگونه جریانها و فضاها موجب بروز حس خشونت و یأس در مجموعه میشود.
با در نظر داشتن این موارد، بسیار عجیب و دردناک است که نمایندگان مجلس و هیات دولت به سمت راهی برای پایان یافتن این مشکلات جدی پیش نمیروند و با کشدار کردن برخی مطالبات معلمان، خواسته یا ناخواسته ضرباتی مهلک بر پیکر نحیف تعلیم و تربیت کشور وارد میکنند.
امروز شاهدیم که تقریبا هر نمایندهای در مجلس، تریبون دادخواهی برای معلمان شده است بیآنکه شاهد اتفاق و تصویت طرح خاصی باشیم و این رویه (گفتاردرمانی) تا امروز تداوم و شدت خشم معلمان را درپی داشته است.نکته اینجاست که اساس دولت و مجلس باید به این نتیجه برسند که آنچه امروز در آموزش و پرورش کشور میکارند به زودی در بطن جامعه، حاصلش را برداشت خواهند کرد و مسلم است که هیچ سرزمینی به دنبال تولید نسلی ناکارآمد، بیانگیزه و خسته و ناامید نیست.
دیگر آنکه این کشتی دیگر تا غرق شدن فاصلهای ندارد و نمیتوان انتظار داشت که فقط با تدبیر یک ناخدا از ورطه هلاکت نجات یابد، بلکه باید سایر دستگاهها و بخشهای حاکمیتی به امدادرسانی همت گمارند و آرامش و بهبودی را به این وزارتخانه برگردانند.جایی شنیدیم یکی از وزرای اسبق آموزش و پرورش گفته بود که وزیر این دستگاه بدبختترین وزیر هیات دولت است! حال آنکه همان وزیر اکنون در شورای عالی آموزش و پرورش عضویت دارد و سهمی از مدارس غیرانتفاعی را نیز قبضه کرده است و اینگونه باید تعبیر کرد که وزیر این مجموعه برای خود و اطرافیانش بهترین است، اما مشغولیتهای پیرامونی از او وزیری ناتوان و بختبرگشته میسازد و این را فرهنگیان کشور به خوبی میفهمند. شرایط فعلی حکم میکند که رییسجمهور در گام نخست به دنبال معرفی وزیری باشد که تحت سلطه هیچ شخص، تیم، جناح و نهادی نباشد. به واقع معلمی دردمند و مجرب باشد و در برنامه و عملکرد او جز حل مشکلات عدیده نظام تعلیم و تربیت بر مبنای واقعیت چیزی دیده نشود. بیتردید اگر آقای رییسی نخستین قدم را درست، بجا و منطقی بردارد میتوان امید داشت که با یاری مجلس و معلمان مشکلات به حداقل برسد اما اگر چنین اتفاقی نیفتد باید شاهد روزهای دردناک و پرالتهابی برای مدارس باشیم. گروههای مجازی معلمان را میتوان با تدابیر ارزشمند به سمت تزریق علم، دانایی، تجربه و تحولگرایی در مدارس پیش برد و از این نیروی عظیم به سوی خلاقیت و پیشرفت در یادگیری حرکت کرد تا معلمان فارغ از نگاههای تبعیض آمیز و مشقتهای اقتصادی به فکر تعلیم وتربیت نسلی توانمند و موفق باشند نه چیزی که امروز شاهد آنیم و مداوم باید در این گروهها فریاد تظلم و دادخواهی و اعتراض بشنویم و عمیقا نگران آینده آموزش و پرورش شویم.
منبع:روزنامه اعتماد 24 مهر 1400 خورشیدی