تربیت معلم و دبیری ،مسیر درست ، ناهموار یا اشتباه ؟
گزینش و پرورش دانشجویان تربیت معلم و دبیری ،مسیر درست ، ناهموار یا اشتباه ؟
داود ارشدی
مسئول کمیته جوانان و دانشجویی سازمان معلمان فارس
در نظام آموزش عالی هر کشور، «تربیت معلم» یکی از حوزههای بسیار مهم و تاثیرگذار محسوب میشود و نقش مهمی در آینده هر کشوری ایفا می کند. تربیت معلم (دانشگاه فرهنگیان)، جایی است که در آن «معلمان آینده»ای تحصیل میکنند که نقطه آغاز هر تحول آموزش و پرورش هستند و تربیت نسل آینده در دستان آنها قرار دارد.
در کشور ما نیز فرایند گزینش و آموزش دانشجویان تربیت معلم ساختار بخصوص خود را دارد .داوطلبان پس از شرکت در کنکور سراسری و کسب حداقل امتیاز علمی در صورت احراز صلاحیتهای عمومی، اختصاصی و سایر شرایط و ضوابط مندرج میتوانند پس از انتخاب رشته و موفقیت در مراحل بررسی صلاحیتهای عمومی، اختصاصی و کسب بالاترین نمره علمی در مقایسه با سایر داوطلبان آزمون در کد رشتههای انتخابی، در صورت اعلام قبولی نهایی ادامه تحصیل دهند
به نظر می رسد فرایند قابل اعتمادی در این مسیر جریان دارد ولی با نگاهی دقیق تر به آفت های این مسیر میتوان به صورت بهتری در این مورد تصمیم گیری کرد. در ادامه به بیان خلاصه و جمع بندی نظرات همکاران محترم در سازمان معلمان فارس در جلسه ای که در همین مورد برگزار شد می پردازیم:
* به نظر می رسد عدم قرار دادن حداقل نمره ی علمی برای گزینش اولیه باعث شده است که رتبه های بالای چند هزار در کنکور در رشته هایی که متقاضی کمتری در این مراکز دارند برای مرحله ی گزینش فراخوان شوند .
بر اساس شواهد در دهه هاي ۶۰ و ۷۰ هر چند نیروی تربیت شده ی مراکز تربیت معلم و دبیری بسیار توانمند و دلسوز و کم نظیر هستند ولی حداقل معیار علمی برای انتخاب رشته ی تربیت معلم و دبیری وجود نداشت ومصاحبه وگزینش حرف اول را می زد،گرچه نیروهای شایسته فراوانی هم در همین سالها با جلب نظر مسولان وارد شدند که قابل انکار نیست. در بعضی موارد در انتخاب رشته نيز،نه از روي علاقه و رغبت، بلکه با نگاه به ظرفيت پذيرش رشته ها و از سر ناچاري اقدام به ثبت نام در اين رشته مي کردند ولی در حال حاضر با توجه به افزایش بیکاری در کشور مشتاقان ورود به این رشته ها بیشتر شده است و معیاری برای ورود به این رشته ها (رتبه های بالای ۶۰۰۰ هزار) در نظر گرفته شده است.
* در فرایند گزینش مراکز تربیت معلم و دبیری در بعضی موارد فرایند شایسته سالاری اجرا نمیگردد و بعضا سفارش و توصیه های آشنایان و اقوام اعمال می شود.
* در فرایند مصاحبه و گزینش بیشتر از سوالات و تست های سنجش صلاحیت اخلاقی استفاده می شود و توانمندی های ذاتی مورد نیاز یک معلم سنجیده نمی شود.
يکي از تفاوتهاي نظام تربيت معلم ايران با برخي کشورهاي پيشرفته در اين است که در کشور ما به محض قبولي در آزمون سراسري، شخص قبول شده، بدون آنکه هنوز توانايي هاي لازم و صلاحيت هاي حرفه اي در وي به اثبات رسيده باشد به عنوان معلم پذيرفته شده و متعهد به خدمت در آموزش و پرورش مي شود.
* از نظر امکانات و تجهیزات دانشگاهی مراکز تربیت معلم و دبیری در حد اندازه های سایر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی نیست و بیشتر شبیه یک دبیرستان بزرگ شبانه روزی می باشد زمان کم آموزش و عدم امکان کارورزی مطلوب در مدارس نیز به نحوی در این مورد اثر گذار می باشد.
* در بعد رفاهی با توجه به اینکه خود دانشجویان تربیت معلم مبلغی به عنوان حقوق دریافت می کنند خدمات ارائه رفاهی شده مورد رضایت این دانشجویان نبوده است و شاهد اعتراض فراوان دانشجویان در این مورد هستیم.
* در بعد مشارکت دانشجویان تربیت معلم و دبیری در زمینه های سیاسی ،اجتماعی و… به نظر می رسد با توجه به ترس دانشجویان از گزینش و از دست دادن کار در این مورد دانشجویان محافظه کارانه عمل کرده و از بیان نظر و دیدگاههای خود طفره می روند.
* از نظر آموزشی با توجه به استفاده ی این مراکز از دانشجویان دکتری و فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و عدم استفاده از امکانات دانشگاهی بروز (حداقل در سطح ایران) در سطح پایین تری از سایر دانشگاهها قرار دارد ، ولی مصیبت واقعی استفاده از دانشجویان لیسانس یا فوق لیسانسی هست که با یک دوره ی کوتاه مدت ضمن خدمت معلم می شوند.
* در کشورهای پیشرفته ی دنیا برای انتخاب معلم در هر سطح و پایه معیارهای مشخصی وجود دارد که به نظر می رسد این مورد در ایران به صورت کلی و بدون تفکیک انجام می شود.
اگر چه در دوره هاي تربيت معلم سعي شده منابع و کتاب هايي در خصوص روش ها و فنون تدريس، روانشناسي تربيتي، روانشناسي يادگيري و… براي دانشجويان در نظر گرفته شود و آنها نيز درطول دوره اين منابع را در قالب واحد هايي مي گذرانند اما کاربرد آنها در ميدان عمل با ابهام و عدم شفافيت روبهروست و کارايي آنها ناپيداست.
بنابر اين از آنچه که در مدارس اتفاق ميافتد تسهيل کنندگي و يا هدايت آموزشي توسط معلم ديده نمي شود. انعطافپذيري از ويژگي هاي کساني است که از يک ذهن فلسفي برخوردارند و اين امر يک تمايل رواني است.
از آنجا که کلاس درس به منزله يک ميدان عملياتي به حساب مي آيد که در آن انتزاعي ترين و عيني ترين مباحث آموزش و يادگيري به ميان کشيده ميشود، غالب معلمان حتي از انجام يک پژوهش ساده ناتوان هستند و اين از سهل گيري و يک بعدي نگري نظام تربيت معلم است که معلم را تکبعدي و به عنوان يک انتقال دهنده صرف، آموزش مي دهد.
در کشور ما سال هاست که قسمت های مختلف آموزش و پرورش، عرصه آزمون و خطاهاي مکرر برنامه ريزان، مسئولين، وزيران و مديران مي شود.
با توجه به بررسی توانمندی بالای معلمان و دبیران کنونی کشور به نظر می رسد کلیت مسیر آموزش و تربیت معلم در ایران مسیر درستی هست ولی با برطرف کردن موارد و مشکلات ذکر شده قطعا شاهد بهبود عملکرد این قشر خواهیم بود. باید ناهمواریهای مسیر را اصلاح کرد تا مسیر هموار شده و هدف مشخص شود.
#اختصاصی سخن معلم