مذاکرات سرنوشتساز
احمد زيدآبادي
روندي كه در وين آغاز شده است، بيهيچ مبالغهاي براي جامعه ايراني سرنوشتساز است. به عبارت روشنتر، نتيجه مذاكرات وين جهتِ آينده كشور ما را بهطور بنيادي رقم ميزند. اين نكته را به تلويح در يادداشتي در بهار سال 1400 در يكي از نشريات كشور يادآور شدم و اكنون لازم است كه به صراحت مورد تأكيد قرار گيرد. به احتمال بسيار، مذاكرات وين فراز و فرودهاي متناوبي خواهد داشت و چهبسا در مراحلي، ادامه آن به مويي بند شود. مهم اما اين است كه در زمانبندي مورد نظرِ طرفهاي ذيربط، اين مو قطع نشود و مذاكرات تا دستيابي به توافقي محكم و متوازن ادامه يابد. اين همه تأكيد بر لزوم دستيابي به توافق، به اين علت است كه شكست احتمالي مذاكرات، ايران را وارد يكي از دشوارترين مراحل تاريخ خود خواهد كرد؛ وضعيتي كه شايد از زمان ظهور دولت مادها در اين سرزمين فقط بهطور انگشتشمار پديد آمده است. برخي نيروهاي متنفذِ اصولگرا در دوره رياستجمهوري حسن روحاني، چشماندازي از اين دشواري نداشتند و تا اندازهاي به همين علت، به موفقيت مذاكرات وين به دست هيات مذاكرهكننده قبلي، تمايلي نشان نميدادند يا نسبت به آن بيتفاوت بودند. در واقع انتخابات رياستجمهوري خرداد سال جاري با همه حرف و حديثهاي مربوط به آن، در تحولي به ظاهر منفي اما به باطن مثبت، همان نيروهاي متنفذ را در معرضِ امور اجرايي كشور قرار داده است. آنها در چهار ماه اخير، پارهاي از معضلاتِ ژرف و بيسابقه اقتصادي و اجتماعي جامعه ايراني را از نزديك لمس كردهاند و به احتمال زياد، چشمانداز دشوار شرايط كشور در صورت شكست مذاكرات، برايشان عيان و آشكار شده است. در حقيقت، عمدهترين دليلِ خوشبيني راقم اين سطور به نتيجه مذاكرات نيز همين نكته است! در روند تحول و تطور دولتها، معمولاً دورنماي بديلهاي خطرناك است كه غريزه عملگرايي و واقعبيني را در بين زمامداران بيدار ميكند و آنان را به تجديدنظر در راه و روشهاي مرسومشان واميدارد.
با اينهمه، «تجديدنظر» هميشه و به خصوصدرجاييكه ايستايي و انجماد به نوعي ارزش تبديل شده باشد، با دشواري و احساس شرمندگي و سرافكندگي همراه ميشود و اين درست همان چيزي است كه سرنوشت مذاكرات وين را تهديد ميكند. در چنين وضعيتي، مكانيسمِ ذهني خودفريبي فعال ميشود و نيروهاي شريك در تصميمگيري به جاي مشاهده واقعيات عيني و تعبير و تفسير واقعبينانه آنها، به تحليلهاي دلخوشكننده مشاوراني منفك از واقعيت اجتماعي پناه ميبرند و بدين وسيله بين ذهنيتِ خود و عالم واقع پرده و حجابي ضخيم پديد ميآورد، بهطوري كه اگر فردي درصدد بازگشايي چشم آنان به روي واقعيات برآيد با انواع تهمتها و برچسبها رانده و مطرود ميشود. چنين شيوه و رويكردي بدون ترديد سر از فاجعه در ميآورد و موجبات پشيماني را فراهم ميكند. پشيماني اما هرگز سودي نداشته و نخواهد داشت. متأسفانه در شرايط امروز ايران همچنان محافل تأثيرگذاري به سختي ميكوشند تا اوهام و خيالات خود را به اسم تحليلهاي واقعبينانه به مراكز تصميمگيري منتقل كنند و عملاً خاكستر به چشم تصميمگيران و مذاكرهكنندگان بپاشند. براي بياثر كردن اين نوع كوششها، بسيار لازم است در جريانِ مذاكرات، فضاي باز و امني براي اظهارنظر صريح عموم كارشناسان و صاحبنظران و علاقهمندان به اين موضوع در كشور فراهم شود تا از تبادل آزاد آراء و نظرات مختلف با يكديگر، حقايق مكشوف و تهديدها و فرصتهاي پيش روي كشور تبيين شود. تا اين لحظه بدبختانه هنوز هم نميتوان از مخاطراتي كه در صورت شكست مذاكرات وين دامن كشور را خواهد گرفت به روشني سخن گفت و درباره آنها استدلال كرد. در واقع، همان محافلي كه قصد خودفريبي يا ديگرفريبي دارند، اخطارها و هشدارها را به معناي خالي كردن دل مردم و تضعيف روحيه آنان و نوعي اعمال فشار عليه هيات مذاكرهكننده و «بازي در زمين دشمن» تعبير و تفسير ميكنند و عملاً راه آن را مسدود ميسازند. در حقيقت، اين رفتار به خودي خود، نشانه احساس ضعفِ مفرط و عدم اعتماد به نفس است و طرفِ مقابل نه فقط ضعف نهفته در پشت آن را سريع درمييابد بلكه بيشترين بهرهبرداري را هم در جهت تأمين منافع خود از آن ميكند. در هر صورت در حالي كه رسانههاي امريكا به عنوان كشورِ مقابل جمهوري اسلامي در مذاكرات وين، با كمترين محدوديتي براي بازتاب نظرات كاملاً مغاير درباره نوع مواجهه دولت جو بايدن با اين ماجرا و هشدار نسبت به پيامدهاي شكست يا موفقيت مذاكرات روبرو نيستند، وسوسه اعمال فشار به رسانههاي ايراني درباره نوع پوشش روند مذاكرات و تحليلهاي مربوط به آن، از هر جهت زيانبار و به ضرر نتيجه مذاكرات است. خلاصه كلام اينكه، هيات ايراني در هيچ شرايطي نبايد دست خالي ميز مذاكرات وين را ترك كند، زيرا شرايط داخلي و منطقهاي و بينالمللي كشور پس از شكست احتمالي مذاكرات خيليخيلي متفاوت از شرايط كنوني آن خواهد شد؛ فعلاً چيزي بيش از اين نميتوان گفت.
منبع: روزنامه اعتماد 9 آذر 1400 خورشیدی