بودجهای که رکود را تعمیق میکند
مرتضی افقه
روز گذشته، لایحه بودجه 1401 به مجلس تقدیم شد. اگرچه این لایحه در مجلس مورد بازبینی و احتمالا اصلاح و تغییر قرار میگیرد اما باتوجه به ایرادات جدی و تاثیرگذاری که در این لایحه وجود دارد، لازم است مورد بررسی و نقد قرار گیرد تا در صورت لزوم نمایندگان نیز در بررسی خود این ملاحظات را درنظر بگیرند. مهمترین ویژگی لایحه 1401 اینگونه بیان شده است:
1- رشد اقتصادی 8 درصدی با تمرکز بر بهرهوری
2- ثبات اقتصادی
3- عدالتمحوری
4- تغییر ساختار بودجه و تامین مالی اقتصاد
1- رشد 8درصدی آنهم با تمرکز بر بهرهوری اکیدا قابل تحقق نیست، زیرا بهبود بهرهوری به عوامل اقتصادی، اجتماعی، تخصصی و مدیریتی متعددی بستگی دارد که انجام آن کار یکسال و دو سال نیست. بنابراین، این هدف تا حد زیادی رویایی و متوهمانه است. البته نزدیک شدن به این هدف تنها با رفع تحریمها و آنهم به دلیل وجود ظرفیتهای خالی ناشی از فشار تحریمی چندسال گذشته میسر است، آنهم بافرض عملکرد مطلوب دولت و سایر دستگاهها و قوای تاثیرگذار. برای نیل به این هدف، علاوه بر تاکید بر امر نشدنی بهبود بهرهوری، در این لایحه روی تزریق سرمایه برای فعالیتهای تولیدی در سطح استانها تاکید شده است. این شیوه نگاه تکراری به امر رشد اقتصادی سالهاست که تجربه شده و با شکست مواجه شده است. نگاه مکانیکی و مهندسی به اقتصاد باعث شده که کارگزاران حکومتی تصور کنند که اگر پول و سرمایه تزریق کنند، مشکل تولید و رفاه مردم را میتوانند حل کنند. این تفکر کهنه از دهه هفتاد میلادی تاکنون از ادبیات توسعه کنار گذاشته شده است. هرچند سرمایه و پول شرط لازم برای رشد اقتصادی هستند اما شرط کافی، وجود ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی مناسب در کنار نیروهای انسانی متخصص و کارآمد و وجود بروکراسی روان و چابک خواهد بود که در ایران این شروط وجود ندارد. ندیده گرفتن این واقعیت، باعث اتلاف منابع وسیع و فرصتسوزیهای جبرانناپذیر طی سه دهه گذشته شده است، به همین دلیل هدف رشد 8درصدی که در اغلب برنامههای توسعه مورد تاکید بوده و حتی در سالهای وفور درآمدهای نفتی هم محقق نشده است، در شرایط تحریمی فعلی، تحریمی میسر نیست.
2- ثبات اقتصادی: یکی از اهداف درنظر گرفتهشده در این لایحه ایجاد ثبات اقتصادی از طریق کنترل تورم است. اگرچه کاهش تورم هدف ضروری و اجتنابناپذیری است اما مواد متناقضی در این لایحه وجود دارد که امکان تحقق این هدف را دشوار میکند. یکی از ابزار درنظر گرفته شده برای نیل به این هدف، افزایش جزیی در حقوق و دستمزد است. درحالیکه طبق قانون، دستمزدها باید معادل نرخ تورم افزایش یابند و تورم فعلی بیش از 40درصد اعلام شده، افزایش دستمزد به میزان متوسط 10درصد حاصلی جز کاهش قدرت خرید انبوه کارکنان و مردم کشور نخواهد داشت. استدلالی که برای این تصمیم بیان شده، قابل نقد است اما پرداختن به آن در این مطلب کوتاه میسر نیست. با وجودی که این اقدام منجر به کاهش تقاضا و بنابراین کاهش تورم خواهد شد، تعیین نرخ تسعیر 23000 تومانی برای ارز و نیز حذف ارز 4200 تومانی بهشدت تورمزا خواهد بود. حذف ارز 4200 تومانی برخلاف تصور بسیاری از کارشناسان و مدیران دولتی و نمایندگان مجلس و پرداخت مبلغی برای جبران قدرت خرید ناشی از حذف ارز 4200 تومانی درنظر گرفته شده است بسیار قابل نقد است. استدلال طرفداران حذف این نرخ آنهم در شرایط فعلی چندان واقعبینانه و علمی نیست که توضیح آن نیز به نوشتهای دیگر نیاز دارد. اما ذکر این نکته اهمیت دارد که این افراد به افزایش شدید قیمتها بعد از حذف ارز 4200 تومانی اذعان مینمایند (این درحالی است که مرتب ادعا میکنند این نرخ مانع افزایش قیمت کالاهای اساسی نشده است) اما برای جبران قدرت خرید ناشی از تورم این اقدام، پیشنهاد میکنند که بخشی از درآمدها از طریق کارتهای الکترونیک به حساب دهکهای درآمدی پایین واریز شود. اینگونه اقدامات سطحی و کوتاهنگرانه، فقط در یکی، دو سال اول میتواند بخشی از کاهش قدرت خرید ناشی از حذف ارز 4200 تومانی را جبران نماید. از آنجا که این میزان پرداخت ماهانه (که ظاهرا بین 100 هزار تا 150 هزار تومان درنظر گرفته شده است) در تمام سالهای بعد ثابت است ولی تورمهای دورقمی همچنان تداوم خواهند یافت، درنهایت این طبقات متوسط و اقشار کمدرآمدند که در سالهای بعد با کاهش شدید قدرت خرید و فرو افتادن در فقر درآمدی مواجه خواهند شد. لابد تجربه حذف یارانهها در دوره احمدینژاد و پرداخت 45000 تومان جبرانی و تاثیر مخرب آن بر قدرت خرید مردم طی سالهای بعد فراموش شده یا نسبت به آن بیاعتنایی میشود؟ بنابراین مجموعه این مواد ضدونقیض در لایحه، مانع ثبات اقتصادی یا کنترل تورم خواهد شد.
دلیل دیگری که برای تاکید بر کاهش نرخ تورم بیان میشود آن است که میخواهند از این طریق سرمایهگذاری در کشور را افزایش دهند. اینگونه سطحینگری به مسائل پیچیده اقتصادی- اجتماعی همچون دهههای گذشته حاصلی جز فرصتسوزی و اتلاف منابع ندارد. اگرچه کاهش تورم بسیار ضروری است اما همه میدانند میل به سرمایهگذاری تحتتاثیر عوامل متعددی همچون ثبات سیاسی (در داخل و خارج)، ثبات مدیریتی، ثبات تقنینی و ثبات اقتصادی است. اتفاقا متغیر فعال در کاهش سرمایهگذاری و در شرایط فعلی بیش از آنکه ناشی از بالابودن نرخ تورم باشد، ناشی از تنش در روابط بینالملل و بیثباتیهای مدیریت و اجرایی داخلی است. بنابراین، حتی با فرض کاهش تورم، در صورتی که بیثباتی سیاسی در روابط خارجی حل نشود، بعید است تاثیر چندانی بر میزان سرمایهگذاری حتی در بین سرمایهگذاران داخلی داشته باشد.
3- عدالتمحوری: قرار است از طریق افزایش پلکانی حقوق و دستمزدها و نیز توزیع بودجهها در استانها از طریق صندوقی به نام پیشرفت و عدالت، عدالت را تامین کنند. اینکه حقوق افراد متخصص، تحصیلکرده و با تجربه را با حقوق افراد تازهکار و غیرمتخصص برابر کنند ضدعدالت است نه عدالت. در اینکه حقوق افراد کمدرآمد باید به حد تامین نیازهای یک زندگی شایسته افزایش یابد تردیدی وجود ندارد، اما به همان نسبت هم باید حقوق افراد باتجربه و متخصص افزایش یابد تا فاصله بین تخصص و تجربه در کار معنیدار گردد. نزدیک شدن همه حقوقها به هم یا منجر به نارضایتی و در نتیجه به کاهش بهرهوری نیروهای متخصص و با تجربه خواهد شد، یا ممکن است به خروج این نیروهای تاثیرگذار از دستگاههای دولتی شود که حاصل آنهم کاهش بهرهوری و کارآمدی خواهد بود.
تمرکززدایی: از جمله اهداف دیگری که در تدوین این لایحه مطرح شده، تمرکززدایی است. باز هم این شیوه نگاه مکانیکی به موضوعات پیچیده اقتصادی اجتماعی تکراری و شکست خورده است. افزایش بودجه استانها به خصوص استانهای محروم، در شرایطی که اغلب مدیران و کارکنان آنها از ضعیفترین افراد انتخاب میشوند، جز تعویق توسعه مناطق محروم و آمایش سرزمین حاصلی ندارد. برای تمرکززدایی و آمایش سرزمین، بیش از افزایش بودجه استانهای محروم، انتخاب مدیران و کارکنان قوی و باتجربه اهمیت دارد، در غیراینصورت با وجود مدیران کمتجربه و ناکارآمد برای استانهای کوچک و محروم تزریق بودجه و سرمایه بیشتر حاصلی جز اتلاف سرمایههای کشور و تداوم عقبماندگی این مناطق ندارد. باز هم تجربه شکستخورده سفرهای استانی آقای احمدینژاد و پولپاشی همراه با تبلیغات ایشان در استانهای محروم گواه این ادعاست.
4- تغییر ساختار بودجه و تامین مالی: در این بودجه به بهانه کثرت ردیفهای بودجه، قرار شده است که تعداد زیادی از ردیفها ادغام شوند. اینکه ردیفها کاهش یابند امر مطلوبی است، اما نام آن اصلاح ساختاری نیست. اصلاح ساختاری یعنی حذف انبوه ردیفهای هزینهای که هیچ کمک مستقیم و غیرمستقیمی به افزایش تولید ملی و رفاه جامعه نمیکنند. در طول سالهای گذشته افراد و دستگاههای ذینفوذ و با اعمال قدرت، ردیفهای متعددی به بودجه تحمیل کردهاند که تنها اثرشان افزودن تعدادی نانخور به بودجه عمومی کشور بدون تاثیرگذاری بوده است. اگرچه به دلیل تبعات اجتماعی و سیاسی، کاهش این ردیفهای هزینهای در یک سال و دو سال میسر نیست اما تصمیم به انجام تدریجی آن میتواند اصلاح ساختار تلقی شود نه ادغام ردیفهای بودجه.
علاوه بر نکات فوق، برخی ویژگیهای دیگر این لایحه قابل بررسی و نقد است. مثلا قرار است میزان درآمدهای مالیاتی افزایش یابد تا شاید جبران کاهش درآمدهای نفتی ناشی از تحریم شود. این هم میتواند اقدام مطلوبی باشد اما با اقدامات سطحی و با وجود سیستم اداری و اجرایی و بروکراسی ناکارآمد موجود، قابل انجام نیست. مثلا رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته است که «9 میلیون کارتخوان وجود دارد که فقط یک میلیون کارتخوان به سازمان مالیاتی وصلند.» لابد ایشان تصور کردهاند که اتصال تمامی این کارتخوانها به سازمان مالیاتی منبع عظیم درآمدی برای دولت ایجاد خواهد کرد. اما کیست که نداند بخش قابلتوجهی از این کارتخوانها در اختیار دستفروشان، دورهگردها، سبزیفروشها، فروشندههای مترو و… است که نهتنها درآمدی برای دولت ایجاد نمیکنند بلکه افراد جدیدی که مشمول دریافت یارانه هستند از این طریق شناسایی میشوند. به هر حال اخذ مالیات از فعالیتهای غیرمولد و نهادهایی که معاف از پرداخت مالیات هستند و نیز کاهش فرار مالیاتی میتواند مطلوب باشد اما طبعا با وجود بروکراسی و سیستم ناکارآمد اداری اجرایی بعید است این هدف هم قابل تحقق باشد.
همچنین پیشبینی شده که در سال آتی یک میلیون و دویست هزار بشکه نفت به فروش برسد. با توجه به شرایط سیاسی در روابط خارجی، اگر مذاکرات فعلی مرتبط با برجام به نتیجه نرسد بعید است که دولت بتواند این میزان نفت صادر کند. به علاوه، حتی در صورت فروش این میزان نفت، در صورت عدم توافق در FATF و عدم امکان جابهجاییهای مالی، دریافت وجوه ناشی از این میزان صادرات با دشواری زیادی مواجه خواهد بود.
آخرین نکته آنکه، بودجه دولت تنها یکی از چهار جزو اصلی تولید ناخالص داخلی (GDP) که بر رفاه و زندگی مردم تاثیرگذار است، میباشد. اگرچه بودجه میتواند محرکی برای سایر اجزای تولید ناخالص داخلی تلقی شود اما با کاهش شدید بودجههای عمرانی در بودجه جاری و در سالهای گذشته به دلیل تشدید تحریمها، این بودجه قادر نیست سایر اجزای تولید ناخالص داخلی را بهبود بخشد. کاهش بودجههای عمرانی موجب کاهش فعالیتهای بخش خصوصی و در نتیجه تعمیق رکود و بیکاری در کشور خواهد شد که خود میتواند زمینهساز بحرانهای اجتماعی یا سیاسی باشد. در واقع این لایحه به دنبال تامین هزینههای جاری و پرداخت به کارکنان دولت است یعنی تنها میتواند مشکل دولت را حل کند نه الزاما افزایش تولید ملی و سطح رفاه جامعه.
افزایش 750 هزار میلیارد تومانی سقف بودجه
لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ با سقف کلی ۳۶۳۱ هزار میلیارد تومان بسته شده که نسبت به سال جاری حدود ۷۵۰ هزار میلیارد تومان افزایش دارد.
بودجه عمومی؛ 1505 هزار میلیارد تومان
بودجه عمومی شامل ۱۵۰۵ هزار میلیارد تومان است. منابع عمومی بالغ بر ۱۳۷۲ هزار میلیارد تومان و درآمدهای اختصاصی وزارتخانهها و موسسات دولتی شامل ۱۳۲ هزار میلیارد تومان است.
62 درصد بودجه برای دولتیها
بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت که حجم عمده کل بودجه سال ۱۴۰۱ را به خود اختصاص داده، حدود ۲۲۳۱ هزار میلیارد تومان است.
کل درآمدهای دولت 664.4 هزار میلیارد تومان
از کل درآمدهای دولت که در بودجه 1401 آمده حدود 408 هزار میلیارد تومان آن از طریق واگذاری داراییهای سرمایهای و حدود 300 هزار میلیارد تومان نیز از طریق واگذاری داراییهای مالی به دست میآید.
منابع حاصل از فروش نفت
با استناد به جدول شماره سه که خلاصه واگذاری و تملک داراییهای سرمایهای در سال آتی را نشان میدهد از کل 408 هزار میلیارد تومان واگذاری دارایی سرمایهای، 381.8 هزار میلیارد تومان آن مربوط به نفت و فرآوردههای نفتی است.
تمرکز روی فروش نفت
در جدول شماره چهار نشان داده شده که دولت در سال آتی حدود 88 هزار میلیارد تومان منبع از محل فروش و واگذاری انواع اوراق مالی و اسلامی از آن خود خواهد کرد. این رقم برای بودجه 1400 حدود 132.5 هزار میلیارد تومان بود. به عبارتی دولت روی فروش نفت بیشتر حساب باز کرده است.
شوک به بورس
مهمترین نکتهای که از آن به عنوان شوک بودجه به بازارها یاد میشود نرخ گاز است که به عنوان خوراک و سوخت مطرح است. نرخ سوخت صنایع برای فولادیها صددرصد نرخ خوراک درنظر گرفته شده است. البته طبق برخی شنیدهها این عدد به 50درصد خواهد رسید و سقف 2500 تومان را خواهد داشت. برخلاف خوشبینی در بازار سهام، دولت در لایحه بودجه سال آینده؛ نرخ سوخت فولادیها؛ پتروشیمیها و پالایشیها را معادل نرخ خوراک مصرفی پتروشیمیها قرار داد. این در حالی است که در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ این نرخ با تخفیف 70درصد به صنایع فروخته میشد.
حذف وام ازدواج؟
بند مشخص و رقم وام ازدواج جوانان در لایحه بودجه سال 1401 حذف شده است و ظاهرا دولت اختیار کلی برای تعیین آن در هیات وزیران را با هماهنگی دستگاهها درخواست کرده است.
استفاده از صندوق توسعه ملی
در بودجه سال آتی نیز قرار است حدود 137.3 هزار میلیارد تومان از منابع صندوق توسعه ملی استفاده شود. این رقم در بودجه 1400 حدود 36 هزار میلیارد تومان بود.
بازخرید اوراق
قرار است در سال آتی حدود 128.2 هزار میلیارد تومان به بازپرداخت اصل اوراق مالی تعلق گیرد. به بیان دیگر دولت میبایست 128 هزار میلیارد تومان در سال و 10.6 هزار میلیارد تومان در ماه برای بازخرید اوراق هزینه کند. این رقم برای سال جاری 70 هزار میلیارد تومان بود.
مالیات بر درآمد
با استناد به جدول شماره 5 لایحه بودجه کل مالیات بر درآمد حدود 85 هزار میلیارد تومان خواهد بود که نسبت به سال گذشته افزایشی 55درصدی داشته است. مالیات بر کالا و خدمات نیز با 64درصد افزایش به 205 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
نرخ دلار، 23 هزار تومان
نرخ تسعیر دلار در بودجه به بیش از 20 هزار تومان افزایش یافت. از سوی دیگر دولت در بودجه سال آتی خبری از پرداخت یا تامین کالاها با دلار دولتی نیست. بنابراین پس از چند سال به صورت تکنرخی در بودجه قید شود.
افزایش بودجه عمرانی
براساس لایحه، بودجه عمرانی با افزایشی 42درصدی در سال آتی به 251 هزار میلیارد تومان رسید. افزایش طول خطوط راه آهن از 12190 کیلومتر به 12700 کیلومتر، تکمیل 43 کیلومتر خطوط متروی درون شهری و برون شهری با همکاری شهرداریها، افزایش ظرفیت بارگیری و تخلیه از 285 به 290 میلیون تن از جمله هدفگذاریهای عمرانی سال آینده است.
بالا رفتن مالیات بر سیگار
برای فروش و مصرف سیگار دو هزار و 396 میلیارد تومان مالیات درنظر گرفته شده که نسبت به سال گذشته هزار میلیارد تومان افزایش داشته است.
مالیات از خودرو و خانههای لوکس
برای اولینبار همه خودروهای بالای یک میلیارد تومان و منازل مسکونی و ویلاهای بالای ۱۰ میلیارد تومان مشمول مالیات بر دارایی میشوند که به صورت سالانه اخذ خواهد شد.
فروش نفت، روزی 1.2 میلیون بشکه
براساس لایحه بودجه، دولت بر این باور است که در سال آتی روزانه 1.2 میلیون بشکه نفت با نرخ 60 دلار میفروشد.
افزایش سن بازنشستگی
به منظور پایدارسازی منابع صندوق بازنشستگی از ابتدای سال 1401 سنوات خدمت مورد قبول برای بازنشستگی تمامی مستخدمین مرد و زن دارای حداقل مدرک کارشناسی معتبر در تمامی صندوقهای بازنشستگی 2 سال افزایش مییابد.
حداقل حقوق، 4 و نیم میلیون تومان
حداقل حقوق در سال آتی حدود 4 و نیم میلیون تومان خواهد بود. از سوی دیگر حقوق ماهانه تا 5 میلیون تومان نیز از پرداخت مالیات معاف است. عنوان شده که افزایش حقوقها در بازه 6 تا 28درصد است.
افزایش 56درصدی بودجه صدا و سیما
در لایحه بودجه 1401، بودجه صدا و سیما نسبت به سال جاری افزایشی 56درصدی داشته و به 5 هزار و 289 میلیارد تومان رسیده است.
معافیت موسسات کنکور حذف شد
آنچه که در بودجه سال آتی خودنمایی میکند حذف مالیات موسسات کنکوری است.
یارانه به نان، گندم و دارو
افزایش اعتبارات برنامه مقابله با فقر مطلق برای افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی معادل دو برابر حقوق کارمندان برنامه یارانه نقدی و غیرنقدی و معیشت معادل 73.8 هزار میلیارد تومان، یارانه حوزه سلامت حدود 32 میلیارد تومان و یارانه نان، گندم، دارو و تجهیزات مصرفی پزشکی و نهادههای کشاورزی نیز به میزان 140 هزار میلیارد تومان منظور شده است.
درآمد دولت از عوارض خروج از کشور
در لایحه بودجه میزان درآمد دولت از محل خروج مسافر از کشور هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان پیشبینی شده، این در حالی است که برخلاف سالهای گذشته میزان عوارض خروج از کشور برای هر نفر مشخص نشده است.
وابستگی به نفت؛ 25 درصد
هزینهها شامل تملک داراییهای سرمایهای و مالی است که هر کدام به ترتیب 251 و 155 هزار میلیارد تومان درنظر گرفته شدهاند. سهم دولت از صادرات نفت ۳۸۱ هزار میلیارد تومان معادل ۲۵درصد از کل بودجه است که نسبت به سال ۱۴۰۰ رشد دارد.
مالیاتستانی از خودرو و مسکن
با استناد به جداول بودجه در سال آتی کل درآمدهای مالیاتی به رقم 526.7 هزار میلیارد تومان خواهد رسید که نسبت به لایحه بودجه سال جاری افزایشی 61درصدی داشته است. در بودجه 1400 کل درآمدهای مالیاتی 325.2 هزار میلیارد تومان بود. به نظر میرسد که دلیل این رشد مالیات اخذ مالیات از خودرو و مسکن باشد.
افزایش هزینه جبران خدمات کارکنان
هزینه جبران خدمات کارکنان دولت در بودجه 1401 رقم 279.4 هزار میلیارد تومان است که نسبت به سال گذشته افزایشی 37.2درصدی داشته است. البته که پیش از تقدیم لایحه بودجه به مجلس گمانهزنیهایی درخصوص میزان افزایش حقوقها در سال آتی منتشر شده بود.
کاهش یارانهها
در بخش دیگری از جداول مربوط به هزینهها، هزینه یارانهها در سال 1401 حدود هفت هزار و 512 میلیارد تومان درنظر گرفته شده که نسبت به سال جاری کاهشی 83درصدی داشته است. در سال جاری هزینه دولت برای یارانهها حدود 30 هزار و 700 میلیارد تومان بود.
عدم تغییر هزینههای مربوط به رفاه اجتماعی
با استناد به جدول شماره دو که خلاصه درآمدها و هزینههای دولت در سال آتی را نشان میدهد، هزینههای مربوط به رفاه اجتماعی در سال 1401 نیز بدون تغییر و 329 هزار میلیارد تومان درنظر گرفته شده است.
پیشبینی افزایش 220درصدی درآمد دولت از محل واردات
درآمد دولت از کارمزد ثبت سفارش در سال آینده ۸۰۰ میلیارد تومان پیشبینی شده است. این درحالی است که این رقم در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ معادل ۲۵۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود.
تشکیل صندوق محرومین در سال 1401
در جدول تبصره ۱۴ لایحه بودجه ۱۴۰۱ مبلغ ۵۰۰۰ میلیارد تومان به منظور تامین مسکن محرومین همچنین برای تامین اراضی طرح مسکن به استعداد ۴ میلیون واحد مسکونی تا پایان سال ۱۴۰۱ برنامهریزی شده است.
۱۵ هزار میلیارد تومان برای اجرای قیر تهاتری
وزارت نفت مکلف است معادل ۱۵ هزار میلیارد تومان دراختیار پالایشگاهها قرار دهد تا براساس تخصیص سازمان برنامه و بودجه کشور، مواد اولیه قیر (وکیوم باتوم) را تحویل دستگاههای اجرایی دهد.
وزارت نفت پالایشگاه میسازد
طبق لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ به وزارت نفت این مجوز داده شده تا نسبت به احداث پالایشگاه نفت سنگین به ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه در روز اقدام کند.
آببهای مشترکان پرمصرف ۱۵درصد گرانتر میشود
وزارت نیرو مکلف شده علاوه بر دریافت نرخ آببهای شهری، بهازای هر مترمکعب فروش آب شرب بالاتر از الگوی تعیین شده ۱۵درصد نرخ آببها را افزایش دهد.
منبع:روزنامه اعتماد 22 آذر 1400 خورشیدی