مطالبات معلمان هرگز خودخواهانه و خودمدارانه نیست
چالشهای مطالبات معلمان در ایران -4
سید حسن الحسینی
تلقی خودمدارانه بودن مطالبات
هر چند نوع شعارها و خوانش غالب از مطالبات معلمان احساس تبعیض و ناکافی بودن دریافتی آنان است، اما مطالبات آنان هرگز خودخواهانه و خودمدارانه نیست. جدای از برخی شایعات، مطابق بررسیهای انجام شده؛ شاید در نقاط کمی از دنیا حقوق معلمان بیشتر از سایر مشاغل باشد؛ اما حتما در بسیاری از کشورها منزلت معلمان و اساتید، از بسیاری از مشاغل بالاتر و بعضا برترین است.
معلمان معمولا از نظر رفتاری و اخلاقی و سطح مقبولیت اجتماعی، شایستگی چنین منزلتی را دارند. اگر چنین کسانی احساس تبعیض ناروا با همسانان شغلی خود در دیگر دستگاهها بکنند، در آن صورت بر آشفته و نگران میشوند. به ویژه اگر منطق این تفاوتها برای آنها آشکار نشود یا از پایه فاقد منطق اقناعگر باشند؛ آن را عینیت بیعدالتی تلقی میکنند و آن را بر نمیتابند. همزمان با رشد بیسابقه سرمایهداران وابسته در کنار دولتهای رانتیر و افزایش فاصلهها در نظام طبقاتی کشور در بدنه دولت بزرگ و ناکارآمد؛ البته فضای مجازی، در آشکارسازی این تبعیض و گسترش این احساس منفی موثر بوده است و این هر چند تلخ میکند، اما این نمایاندن حقایقی است که قوام عدالت لرزان را شاید استوارتر میسازد. چنانکه به تعبیر بلند پاپ فرانسس «اینترنت و فضای مجازی به رفع اختلافها و نزدیکتر شدن انسانها کمک میکند.» به هر حال جامعه فرهنگی همانگونه که نشان داده است، در شرایط ایثار وظیفه خود را به خوبی میداند. اما بسیاری از آنان فکر میکنند، نباید اجازه سوءاستفاده از نجابت آنان فراهم آید. در کنار احساس تبعیض، فقر واقعیتی فراگیر برای معلمان است (من به عمد از ارایه آمار و ارقام ملالآور خودداری میکنم). آنها همانند سایر مردم از سیاستهای منتهی به فقر مردم و از فساد گسترده و بعضا غارت بیتالمال؛ بیش و پیش از بسیاری آگاهند و آن را بر نمیتابند. اعتراض آنها در این مورد نیز چند پیام اساسی به همراه دارد و هرگز خودمدارانه نیست:
1- ناپسند تلقی کردن فقر و تبعیض برای کشور و همه مردم اهالی آن.
2- نادرست قلمداد کردن فقر مدارس و نازل بودن تراز آموزش و سطح تربیت در آن.
3- ناپسند تلقی کردن فقر و تبعیض برای خود و دفاع از تعادلی که در زندگی او به هم خورده است.
معلمان عموما اقرار دارند که خواسته آنها نه فهم و نه شنیده شده است. این میتواند از ضعف تشکلهای مربوط یا از فقدان فضای گفتوگوهای روشنگر به وجود آمده باشد. شاید توقع این باشد از راهحلها هم گفته شود. هر چند اشاراتی شد، اما شایسته است تا تفصیل آن را تشکلها، سیاستمداران، کارشناسان مختلف و معلمان فرهیخته در گفتوگوهای متقابل بر آن اجماع کنند. ما نیز در اولین فرصت سخن خواهیم گفت.
منبع:روزنامه اعتماد 23 آذر 1400 خورشیدی