1

نزول یک رسانه

محمدصادق جوادي‌حصار

ماجرايي كه دوشنبه شب در شبكه افق صداوسيما با حضور خانم‌ها شهيندخت مولاوردي و زهرا شجاعي رخ داد و بازتاب فراواني در فضاي عمومي كشور و شبكه‌هاي اجتماعي داشت، مي‌تواند از منظر عمومي و رسانه‌اي واجد آموزه‌هاي فراواني براي افكار عمومي باشد. هرچند يك چنين برخوردهاي سياسي و جناحي در صداوسيما مسبوق به سابقه است، اما ضروري است ابعاد و زواياي گوناگون ماجرا از منظر تحليلي مورد بررسي و كنكاش قرار بگيرد تا افكار عمومي از چرايي بروز يك چنين برخوردهايي آگاه شوند. براساس اطلاعاتي كه تا به امروز بازتاب پيدا كرده، مدتي قبل، خانمي ظاهرا كارشناس، اتهاماتي را در خصوص عملكرد معاونت زنان حوزه رياست‌جمهوري دولت قبل ايراد مي‌كند. بعد از طرح اين اتهامات كه ظاهرا پايه و اساس درستي هم نداشته‌اند، خانم‌ها مولاوردي و شجاعي به شبكه افق صداوسيما دعوت مي‌شوند تا به اتهامات ايرادشده، پاسخ دهند. در واقع هرگز بحث مناظره در بين نبوده و اطلاعي در اين زمينه به ميهمانان داده نشده بود. يعني اعلان نشده بود كه قرار است فرد ديگري در ميانه بحث به اين گفت‌وگو بپيوندد و توضيحاتي را ارايه كند. بنابراين از آنجا كه توضيحات كارشناس منتقد قبلي، يك‌طرفه بوده است، خانم‌ها مولاوردي و شجاعي، حق خود مي‌دانستند كه در وقت درنظر‌گرفته توضيحات مقتضي را ارايه كنند تا نهايتا افكار عمومي قضاوت خود را داشته باشد. اما در كمال تعجب و به‌رغم زمان موسعي كه در نوبت قبل در اختيار اتهام‌زنندگان قرار گرفته بود، باز هم تريبون يك‌طرفه‌اي در اختيار او قرار گرفت تا اتهامات قبلي خود را تكرار كند. زماني كه گردانندگان برنامه باز هم فرصت را در اختيار فرد اتهام‌زننده قرار دادند و اتهامات قبلي تكرار شد، خانم‌ها مولاوردي و شجاعي به نشانه اعتراض نسبت به شيوه مديريت جلسه و ايراد اتهامات بي‌پايه و اساس، برنامه را ترك كردند. در اين ميان چند احتمال بر اين ماجرا مترتب است كه بايد به آنها توجه كرد.  
نخست اينكه: احتمال اصلي آن است كه به ميهمانان برنامه درباره برگزاري مناظره اطلاع‌رساني نشده بود. اگر گفته نشده بود، حق ميهمانان است كه اعلام كنند، نه براي برگزاري مناظره بلكه در راستاي اداي پاره‌اي توضيحات راهي اين برنامه شده‌اند و حاضر به گفت‌وگو با فرد مورد نظر گردانندگان برنامه نيستند. اين حقي است كه هر فردي مي‌تواند از آن برخوردار باشد. يعني تنها در دادگاه‌هاي صالحه است كه مي‌توان افراد را وادار به ارايه توضيحات كرد.  بحث بعدي مربوط به چگونگي برخورد صداوسيما به موضوعي است كه طيف‌هاي مختلف درخصوص آن ديدگاه‌هاي مختلفي دارند. طبيعتا رسانه‌‌اي كه عنوان «ملي»را بر تارك خود مي‌نشاند، بايد بدون قضاوت و داوري به‌طور عادلانه فضا را دراختيار دو طرف قرار دهد تا نظرات خود را مطرح كنند. قضاوت نهايي نيز با افكار عمومي خواهد بود كه درخصوص ابعاد و زواياي گوناگون موضوع داوري كنند. رويكرد عاقلانه و حرفه‌اي اين است كه صداوسيما قبل از برگزاري نشست در اتمسفري شفاف به هر دو طرف اعلام كند كه مثلا قصد برگزاري مناظره را دارد. اگر هر كدام از طرف‌ها نمي‌پذيرفتند، صداوسيما اعلام مي‌كرد كه براي برگزاري مناظره دو طرف را دعوت كرده، اما يك‌طرف پذيرفته يا نپذيرفته است. اين رويكرد كه بدون اطلاع قبلي يك صحنه‌آرايي جناحي را ترتيب دهند و افراد را در معرض عمل انجام‌شده قرار دهند با هيچ منطقي سازگار نيست. اين واقعيت كه در افكار عمومي ايران جا افتاده است كه صداوسيما در پاره‌اي از موضوعات مشابه، بي‌طرف نيست و همواره جانبدارانه و جناحي عمل مي‌كند، امري پذيرفته‌شده و مبرهن است. واقع آن است كه صداوسيما هرگز در جايگاه رسانه ملي و بي‌طرف قرار نداشته و همواره منشا انتقادات فراواني بوده است. 

متاسفانه صداوسيما طي دهه‌هاي اخير از جايگاه رسانه ملي به جايگاه يك رسانه جناحي نزول كرده است. صداوسيما به شكل تصويري روزنامه كيهان بدل شده است. همان‌طوركه روزنامه كيهان خود را تريبون يك نگاه خاص سياسي مي‌داند، صداوسيما هم شكل غيرمكتوب يك چنين رسانه‌اي است. به هيچ عنوان نمي‌توان رويكردها و جهت‌گيري‌هاي جناحي اين رسانه را منكر شد. همين رويكرد جناحي است كه باعث شده، طيف وسيعي از ايرانيان به جاي صدا‌و‌سيما اخبار را از طريق رسانه‌هاي ماهواره‌اي و… دنبال كنند. وضعيتي كه بدون ترديد منشا آسيب‌هاي فراواني به گفتمان انقلاب اسلامي بوده است و بايد به آن پايان داده شود.

منبع:روزنامه اعتماد 14 بهمن 1400 خورشیدی