متن کامل سخنان خاتمی در دیدار با منتخبین کنگره سازمان معلمان ایران
به مناسبت سالروز تولد هدایت
صداقت صادق
محسن آزموده
«هدایت همان چیزی را که در مقیاس تاریخ ایران، آن هم برای مدتی مدید، میبایست تحقق یابد روی خودش و در خودش تحقق داد. نومیدی ریشه بارزترین نشان الزامها و روشنبینی بیکران وی بود: جرات این را داشت که امکانات آینده را با چسبیدن به دلخوشکنکهای حقیر سبک نکند و به هدر ندهد.» (یوسف اسحاقپور، بر مزار صادق هدایت، ترجمه: باقر پرهام، تهران: 1380، ص 48)
28 بهمنماه، سالروز تولد صادق هدایت
(1330-1281) است، مشهورترین نویسنده معاصر ایرانی در سطح ایران و جهان که در یکصد سال گذشته، بهرغم محدودیتها، بیش از بقیه نویسندگان داستانهای ایرانی، آثارش هم موردتوجه عموم خوانندگان و علاقهمندان به قصه و داستان قرار گرفته و هم پژوهشگران و تحلیلگران از حوزههای مختلف درباره آنها قلمفرسایی کردهاند. قطعا یکی از علل این اقبال گسترده به آثار هدایت، هنر نویسندگی، دید وسیع و عمیق و جذابیت آثاری است که خلق کرده، نگاهی طناز، هوشمند و دغدغهمند. هدایت متفکری چندبعدی است، روانشناسی تیزبین و ژرفنگر، محققی آشنا با ادبیات و هنر معاصر و تا حدودی فلسفه جدید، پژوهشگری پیشگام در زمینه فرهنگ و آداب عامیانه و مترجمی آگاه به زبانهای اروپایی و باستانی ایرانی.
قطعا گردهم آمدن این خصال در نویسندهای جستوجوگر که تا پایان عمر نسبتا کوتاهش، علاقه فراوان به یادگیری و خواندن و دیدن داشت، در ارتقای نوشتههای او تاثیری فراوان داشت. در روزگار معاصر کمتر نویسندهای مثل هدایت چنین چندبعدی و عمیق بوده و هست. اما به نظر نگارنده، آنچه آثار صادق هدایت را اینچنین بر صدر نشانده و بهرغم گذشت یکصد سال، همچنان پرمخاطب ساخته، سه ویژگی تحسینبرانگیز دیگر اوست.
نخست باید از جسارت و شجاعت هدایت سخن به میان آورد. بیتردید او اگر نگوییم شجاعترین، یکی از جسورترین نویسندگان و روشنفکران معاصر ایرانی است که تیغ تیز قلمش با هیچ فرد و گروه و قشری تعارف نداشت و همه را-حتی و شاید بتوان گفت بیش از همه خودش را- مورد انتقادهای تند و بیپروا قرار میداد. هدایت در این زمینه، تفاوتی میان دولت و ملت و کوچک و بزرگ قائل نمیشد و همه را به یک نحو مینواخت. او همچنین در بیان این انتقادات صریح و بدون لکنت است و نظرات خود درباره جامعه و فرهنگ و سیاست را روشن و روان و بدون ابهام بیان میکند؛ طوریکه عموم مخاطبان از اقشار و گروههای مختلف آنها را میخوانند و منظور او را درمییابند.
اما در کنار این دو فضیلت و مهمتر از آنها صداقت و روراستی صادق هدایت است، خصلت نیکو و در عین حال هولناکی که در همه آثار او اعم از داستانها، آثار پژوهشی و تحقیقی و نامهها و یادداشتهای شخصیاش بارز است و با زیست شرافتمندانهاش هماهنگ. انسجام و تعادل شخصیتی و انطباق ظاهر و باطن یکی از مهمترین عواملی است که باعث میشود مخاطبان آثار هدایت با او احساس راحتی و صمیمیت کنند و از خواندن نوشتههایش لذت ببرند. متنهای هدایت، مثل آینهای صاف و شفاف، خود خواننده را به او نشان میدهد و نقاط قوت و ضعفش را بر او عیان میسازد، همچنان که زندگی بیپیرایه و نجیب او، الگوی آرمانی زندگی یک انسان اخلاقی است. به تعبیر زیبا و روان داریوش آشوری در واپسین سطرهای مقاله بحثبرانگیزش درباره احمد فردید با عنوان «اسطوره فلسفه در میان ما»: «بزرگترین صفت هدایت راستگویی و روشنبینی او بود که بدبینی او نامیده شده است. هدایت وضع تباهیزدگی تاریخی و فرهنگی ما را ژرفتر و دردناکتر از هر کس دیگری درک کرده و با قدرت و هنرمندی درنوشتههای خود بازتابانده است. عظمت او در این است که هیچگاه حساب شخص خود را از این درماندگی و تباهیزدگی جدا نکرد، بلکه دردمندانه آن را به صورت تجربه بیمیانجی زندگی کرد و همین در ادبیات مدرن ما این جایگاه بلند بیهمتا را به او بخشیده است.»
منبع:روزنامه اعتماد 30 بهمن 1400 خورشیدی