«اعتماد» از آخرين اعتراضهاي فردي و گروهي روزنامهنگاران نسبت به دخالت نهادهاي غيرصنفي گزارش ميدهد
حزن زنان و مردان قلم
وقتي در آخرين روزهاي خردادماه 1400 بالاخره هياتمديره جديد و بازرسان انجمن سراسري روزنامهنگاران ايران موفق به تشكيل جلسه شد تا نسبت به انتخاب رييس و اعضاي هياترييسه اين انجمن صنفي اقدام كند، منتخبان احتمالا ميدانستند باتوجه به نتيجه و مهمتر از آن، رويهاي كه در جريان برگزاري انتخابات رياستجمهوري سيزدهم شاهد بوديم، نبايد چندان اميدوار باشند كه روزهايي توام با آرامش و شكوفايي در انتظار انجمن صنفي روزنامهنگاران و مجموعه مطبوعات ايران باشد.
اما آنچه طي هفتهها و ماههاي پس از برگزاري نشست هياتمديره انجمن سراسري روزنامهنگاران ايران رقم خورد و رويكردي كه علاوه بر دولت جديد از سوي برخي از ديگر نهادهاي غيرصنفي و بعضي نهادهاي امنيتي به فعاليت روزنامهنگاران حاكم شد، چنان بود كه براي اهالي مطبوعات و جماعت روزنامهنگار روشن شد كه روزگاري سخت در انتظار است و بايد مهياي مواجههاي شد كه شايد دشوارتر از هميشه باشد. مواجههاي كه البته روزنامهنگاران چندان مشتاقش نبوده و نيستند اما نهادهاي غيرصنفي خيلي زودتر از آنچه انتظارش ميرفت، به امور روزنامهنگاري وارد شده و طوري در جزييات كار و بار اصحاب رسانه دخالت كردند كه كمتر از 3 ماه پيش از تشكيل دولت سيزدهم، وزارت كار دولت ابراهيم رييسي در مقام تشخيص صلاحيت حرفهاي اعضاي صنف روزنامهنگاري وارد عمل شد و درست 5 ماه پس از روزي كه انتخابات هياترييسه انجمن صنفي روزنامهنگاران برگزار شد، صلاحيت روزنامهنگاري پيشكسوت را كه به عنوان منتخب هياتمديره اين انجمن صنفي، به رياست انجمن برگزيده شده بود، «ردصلاحيت» كرد. خبري كه حالا حسن نمكدوست در حالي همزمان با آغاز واپسين ماه 1400 و در نخستين روز اسفندماه از آن پرده برداشته كه بهگفته او، اين دخالت غيرقانوني و غيرصنفي، روز 29 آبانماه صورت گرفته است.
نمكدوست كه در جريان انتخابات روز 30 خردادماه هياتمديره اين انجمن -تنها 2 روز پس از برگزاري انتخابات رياستجمهوري سيزدهم- به عنوان رياست انجمن روزنامهنگاران انتخاب شده بود، روز گذشته درحالي با انتشار بيانيهاي از رياست در اين انجمن استعفا كرد كه حدود يك هفته گذشته در پي انتشار خبرهاي جسته و گريخته از همين غائله، روزنامهنگاران-بهصورت فردي يا گروهي- رفتار دولت و نهادهاي غيرصنفي در امور روزنامهنگاري را محكوم كرده و ضمن حمايت از استعفاي توام با اعتراض رييس و برخي ديگر اعضاي هياتمديره انجمن سراسري روزنامهنگاران ايران، خواستار توقف اين دخالتها شدهاند. آنچه با اين مقدمه در ادامه ميخوانيد متن برخي از اين بيانيههاي انفرادي و گروهي روزنامهنگاران و اهالي مطبوعات است كه البته تا زمان نگارش اين گزارش هنوز با واكنش و پاسخي درخور ازسوي مسوولان در وزارت كار يا ديگر نهادها مواجه نشده است.
رسانه با يك كلمه تعريف ميشود؛ آزادي بيان!
شماري از استادان پيشكسوت روزنامهنگاري با امضاي بيانيهاي اعلام كردند: «رسانه با يك كلمه تعريف ميشود» و «آزادي بيان»! علياكبر قاضيزاده، فريدون صديقي، مهدي فرقاني، مجيد رضاييان، بيژن نفيسي، بهروز بهزادي و سيدفريد قاسمي كه اين بيانيه را امضا كردهاند، همچنين در ادامه آوردهاند: «لطمه به استقلال حرفهاي صنفي روزنامهنگاران، اين مهم -آزادي بيان- را به محاق ميبرد كه نص صريح قانون اساسي است. لذا، بدينوسيله مخالفت خود را با دخالت نهادهاي فراقانوني در مخدوشسازي استقلال حرفهاي روزنامهنگاران اعلام ميداريم و از متن اعتراض جناب آقاي دكتر حسن نمكدوست حمايت ميكنيم.
علياكبر قاضيزاده، فريدون صديقي، مهدي فرقاني، مجيد رضاييان، بيژن نفيسي، بهروز بهزادي و سيدفريد قاسمي
در دفاع از روزنامهنگاري مستقل و آزاد
ماشاالله شمسالواعظين، از روزنامهنگاران كهنهكار و پيشكسوت مطبوعات با دفاع از روزنامهنگاري مستقل و آزاد، از استعفاي توام با اعتراض رييس انجمن صنفي روزنامهنگاران حمايت كرد و نوشت: «به اطلاع همكاران روزنامهنگار در سراسر كشور ميرسانم اينجانب ماشاالله شمسالواعظين با متن اطلاعيه جناب آقاي دكتر نمكدوست رييس منتخب انجمن روزنامهنگاران استان تهران موافقم و صداي خود را در اعتراض به دخالت نهادهاي حكومتي در نهاد صنفي روزنامهنگاران بلند ميكنم.»
ماشاالله شمسالواعظين
نقض استقلال روزنامهنگاري در پي دخالت حكومت
بهروز بهزادي، روزنامهنگار پيشكسوت با انتشار بيانيهاي كوتاه از استعفاي اعتراضي رييس انجمن صنفي روزنامهنگاران حمايت كرد. اين استاد پيشكسوت روزنامهنگاري نوشت: «دخالت حكومت در وظايف مصرحه انجمن صنفي مطبوعات، بهويژه آراي انتخاباتي در نهاد صنفي روزنامهنگاران كه از مصاديق حق راي و آزادي و دموكراسي است، به هيچوجه قابل قبول نيست و نتيجه آن نقض استقلال حرفهاي روزنامهنگاران است. به همين سبب به عنوان يك روزنامهنگار، موافقت خود را با متن اعتراضيه جناب آقاي دكتر نمكدوست اعلام ميكنم.»بهروز بهزادي
استقلال حرفهاي روزنامهنگاران را بايد محترم شمرد
احمد ميرعابديني، روزنامهنگار پيشكسوت با انتشار بيانيهاي مختصر با تاكيد بر اينكه «استقلال حرفهاي روزنامهنگاران را بايد محترم شمرد»، اعلام كرد: «من، به عنوان روزنامهنگار و مدرس ارتباطات و روزنامهنگاري، موافقت خود را با متن اعتراص جناب آقاي دكتر نمكدوست تهراني، در زمينه محترم شمردن استقلال حرفهاي روزنامهنگاران اعلام
ميكنم.»
احمد ميرعابديني
در دفاع از منزلت نهاد صنفي روزنامهنگاران
محمد بلوري از استادان پيشكسوت مطبوعات و روزنامهنگاري در بيانيهاي كوتاه ضمن حمايت از استعفاي اعتراضي رييس انجمن صنفي روزنامهنگاران، ضمن دفاع از آنچه منزلت نهاد صنفي روزنامهنگاران خوانده، نوشته است: «دخالت حكومت در انجام وظايف مربوط به انتخابات انجمن صنفي روزنامهنگاران تحت هيچ شرايطي پذيرفتني نيست. نتيجه چنين اقداماتي از سوي حكومت باعث از بين رفتن استقلال مطبوعات ميشود كه جايز نيست. بنابراين اينجانب به عنوان روزنامهنگار حمايت خود را با متن اعتراضيه آقاي دكتر نمكدوست اعلام ميكنم.»محمد بلوري
استقلال حرفهاي روزنامهنگاران را محترم شمريم
رضا قويفكر از استادان پيشكسوت روزنامهنگاري با انتشار بيانيهاي خطاب به مسوولان حاكميتي نوشت: «استقلال حرفهاي روزنامهنگاران را محترم
شمريم.»
اين روزنامهنگار پيشكسوت همچنين در حمايت از استعفاي توام با اعتراض رييس انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران نوشته است: «دخالت حكومت در امور صنفي روزنامهنگاران بهويژه مداخله در امر انتخابات اين صنف را به هيچوجه نه به صلاح حكومت ميدانم و نه به نفع مطبوعات.
لذا به عنوان يك روزنامهنگار موافقت خود را با متن اعتراض جناب آقاي دكتر نمكدوست در اين زمينه اعلام ميدارم.»
رضا قويفكر
روزنامهنگاران حقيقتخواه بينديشند كه به كجا ميرويم؟
عميد ناييني، روزنامهنگار پيشكسوت در بيانيهاي كوتاه از روزنامهنگاران حقيقتخواه خواست كه بينديشند ادامه مسيري كه به دليل دخالتهاي نهادهاي غيرصنفي در امور روزنامهنگاري از سالها پيش آغاز شده، به كجا خواهد انجاميد. اين استاد روزنامهنگاري نوشته است: «اصل ششم قانون اساسي كشور تاكيد ميكند: «در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد به اتكاي آراي عمومي كشور اداره شود». اكنون پس از چهل و سه سال انجمن روزنامهنگاران حتي نميتواند به اتكاي آراي اعضايش در مجمع عمومي، اداره شود و منتخبانش با دخالت نيروهاي امنيتي يا فراقانوني ردصلاحيت ميشوند. مداخله نابجا و دستكاري در امور يك انجمن صنفي و مخدوش كردن استقلال راي حرفهاي روزنامهنگاران به جاي خود، روزنامهنگاران حقيقتخواه بينديشند كه به كجا ميرويم؟ در ضمن از همكاران عزيزي كه تاكنون اين انجمن را سر پا نگهداشتهاند، قدردانم.»عميد ناييني
170 روزنامهنگار و خبرنگار نسبتبه دخالت نهادهاي غيرصنفي در امور روزنامهنگاران اعتراض كردند
در محكوميت ردصلاحيت منتخبان روزنامهنگاران
در حالي كه شماري از استادان پيشكسوت روزنامهنگاري و همچنين برخي از اين چهرههاي شاخص در مطبوعات طي روز و روزهاي گذشته با انتشار بيانيههاي فردي و جمعي نسبتبه آنچه طي مدت گذشته در انجمن سراسري روزنامهنگاران ايران رقم خورد، اعتراض كرده و با حمايت از آنچه روز گذشته منجر به استعفاي رييس اين انجمن از ادامه عضويت در هياتمديره اين انجمن شد، نسبتبه عواقب تداوم دخالت نهادهاي غيرصنفي در امور روزنامهنگاري هشدار دادند، يكصد و هفتاد نفر از روزنامهنگاران و خبرنگاران فعال در عرصه مطبوعات نيز با امضاي بيانيهاي از اين حركت اعتراضي صنفي حمايت كردند. اين 170 روزنامهنگار و خبرنگار شاغل در روزنامهها، خبرگزاريها، پايگاههاي خبري-تحليلي و ديگر نشريات و رسانهها در اعتراض به «دخالت نهادهاي غيرصنفي و امنيتي در نهاد صنفي روزنامهنگاران» آوردهاند: «آقايان حسن نمكدوست و ماشاالله شمسالواعظين در بيانيهاي ردصلاحيت منتخبان هياتمديره انجمن صنفي روزنامهنگاران را محكوم كردهاند. ايشان دراين بيانيه متذكر شدهاند كه «همكاران روزنامهنگارمان خانمها نفيسه زارعكهن، اعظم ويسمه و آقاي پژمان موسوي، سه منتخب مجمععمومي انجمن روزنامهنگاران با انتشار متني اعلام كردهاند كه مقامات امنيتي صلاحيت آنان را براي حضور در هياتمديره (به صورت مطلق يا مشروط) رد كردهاند و آنان را از حق مشروعشان محروم» و به دنبال آن اعلام كردند كه به اين رويه بهشدت معترض هستند. به اطلاع همكاران روزنامهنگار درسراسر كشور ميرسانيم ما نيز همصدا با ماشاالله شمس الواعظين و حسن نمكدوست رييس هياتمديره منتخب انجمن روزنامهنگاران استان تهران اعتراض خود را به دخالت نهادهاي غيرصنفي و امنيتي در نهاد صنفي روزنامهنگاران اعلام ميكنيم.» ۱- ليلي فرهادپور ۲- مهدي فخرزاده ۳- محمد آقازاده ۴- احسان قلمچي ۵- زهرا مشتاق ۶- مينا اكبري ٧- احمد غلامي ٨- الهه خسروي يگانه ٩- نسرين تخيري ١٠- محمدرسول صادقي ١١- زينب كاظمخواه ١٢- صادق زيباكلام ١٣- ميلاد علوي ١۴- صدرالدين كاظمي ١۵- ثمر فاطمي ١۶- سعيدصفارايي ١٧- مرجان زهراني ١٨- مهدي افروزمنش ١٩- شهرزاد همتي ٢٠- وحيده كريمي ٢١- محمود پوررضايي ٢٢- علي زادمهر ٢٣- سيروس علي نژاد ٢۴- سميرا عالم پناه ٢۵- صالح نيكبخت ٢۶- امير اثباتي ٢٧- علي وراميني ٢٨- محسن آزموده ٢٩- الهام نداف ٣٠- مهران فرجي ٣١- مهري رفعتي ٣٢- رضا قوي فكر ٣٣- فريد قاسمي ٣۴- بهار سرلك ٣۵- آزاده محمدحسين ٣۶- ليلا رستگار ۳۷- سعيد شريعتي ٣٨- مريم باقي ٣٩- صبا آذرپيك ۴٠- مرجان شهرياري ۴١- معصومه شهرياري ۴٢- مجيد اعزازي ۴٣- بهروز بهزادي ۴۴- هادي حيدري ۴۵- مريم مجد ۴۶- احمد هاشمي ۴٧- زينب همتي ۴٨- ميترا فردوسي ۴٩- رضا جميلي ۵٠- مهدي خاكي فيروز ۵١- ابراهيم رستميان مقدم ۵٢- صدف فاطمي ۵٣- مهدي اميرپور ۵۴- نسرين وزيري ۵۵- فرزانه آييني ۵۶- آرزو فرشيد ۵۷- علياصغر سيدآبادي ۵۸- سما بابايي ۵۹- داريوش آرمان ۶۰- حسين نقاشي ۶۱- مهدي افشارنيك ۶۲- محسن احمدي ۶٣- فرهاد فرزاد ۶۴- پانيد فاضليان ۶۵- ميثم سعادت ۶۶- علي اكبر قاضيزاده ۶۷- فريدون صديقي ۶۸- محسن احمدي ۶۹- شكوفه حبيبزاده ۷۰- مسعود مهاجر ۷۱- شاهد حلاج نيشابوري ۷۲- محمدبلوري ۷٣- حسين كريمزاده ۷۴- مژگان فرجي ۷۵- شهابالدين طباطبايي ۷۶- فرزانه بنيهاشمي ۷۷- علي كريمي ۷۸- محمد امامي ۷۹- فاطمه كريمخان ۸۰- سيدعلي پورطباطبايي ۸۱- ناصر تجاره ۸۲- اميلي امرايي ۸٣- ابوالحسن مختاباد ۸۴- احمدعلي ساعتنيا ۸۵- ساجده عرب سرخي ۸۶- علي مسعودينيا ۸۷- صادق روحاني ۸۸- سيما سعيدي ۸۹- پيام برازجاني ۹۰- مهدي الياسي ۹۱- بسيم لاله ۹۲- شادي مكي ۹٣- زهرا خوشحالي ۹۴- نزهت بادي ۹۵- شادي وطنپرست ۹۶- ليدا اياز ۹۷- عاطفه ميرزا ۹۸- عليرضا خوشبخت ۹۹- نرگس ناظمي نيا ۱۰۰- ياسر مختاري ۱۰۱- نسرين نيكنام ۱۰۲- نجمه جمشيدي ۱۰۳- عليرضا كيانپور ۱۰۴- احسان بداغي ۱۰۵- عليرضا نجفي ۱۰۶- ژوبين صفاري ۱۰۷- زهره حاجيان ۱۰۸- آرزو شهبازي ۱۰۹- شهرام شريف ۱۱۰- سعيد برآبادي ۱۱۱- مريم شاهسمندي ۱۱۲- ندا لهردي ۱۱۳- سميه جاهدعطاييان ۱۱۴- نيره خادمي ۱۱۵- فرهاد اسماعيلي ۱۱۶- محمدامين صالحي ۱۱۷- الياس براهويي نژاد ۱۱۸- سونيتا سرابپور ۱۱۹- سيما صراف ۱۲۰- محمود اشرفي ۱۲۱- جواد صالحي ۱۲۲- حامد سياسي راد ۱۲۳- مرتضي شادماني ۱۲۴- احمد نرجهپور ۱۲۵- ايمان بيك ۱۲۶- محمدرضا مهاجر ۱۲۷- رضا باريپور ۱۲۸- محمود اختياري ۱۲۹- مسعود شهاميپور ۱۳۰- مجتبي عمراني ۱۳۱- تقي خلج ۱۳۲- حوريه دهقانشاد ۱۳۳- عليرضا مستوفي ۱۳۴- امير پسندهپور ۱۳۵- سيدعبدالجواد موسوي ۱۳۶- محبوبه آبريران ۱۳۷- علي بزرگيان ۱۳۸- نازيلا معروفيان ۱۳۹- يغما فشخامي ۱۴۰- محمودهجرت ۱۴۱- محمدحسن هجرت ۱۴۲- محمد حميدي ۱۴۳- سميه عظيمي ۱۴۴- منوچهر شميراني ۱۴۵- فرزين محمدي ۱۴۶- ساسان گلفر ۱۴۷- محمد سياح ۱۴۸- ثمين مهاجراني ۱۴۹- فيروزه مظفري ۱۵۰- امير جديدي ۱۵۱- صوفيا نصراللهي ۱۵۲- سميه عليپور ۱۵۳- زهرا نجفي ۱۵۴- محمد بيات ۱۵۵- محيا رضايي ۱۵۶- داود اسماعيلي ۱۵۷- نيوشا مزيدآبادي ۱۵۸- علي پيرولي ۱۵۹- سعيده اسلاميه ۱۶۰- سعيده عليپور ۱۶۱- سجاد خداكرمي ۱۶۲- احمد زرساو ۱۶۳- شقايق آرمان ۱۶۴- علي شروقي ۱۶۵- خاطره وطنخواه ۱۶۶- ساناز صفايي ۱۶۷- آيدا اورنگ ۱۶۸- مهدخت اكرمي ۱۶۹- بهرنگ تنكابني۱۷۰- شيما بهرهمند
در دفاع از استقلال روزنامهنگاري
به نام مهربانترين
اگر نقطه روشني در زندگي راقم اين سطور وجود داشته باشد، همانا شاگردي پيشكسوتان و استادان عزيز و همكاري با جامعه گرانقدر روزنامهنگاري ايران است. اين افتخار و قدرداني نسبت به آن، آشكار و بينياز از توضيح و توصيف است. پس، از اين موضوع ميگذرم و به استحضار ميرسانم:
۱- سنديكاي نويسندگان و خبرنگاران مطبوعات، نهادي افتخارآفرين در تاريخ مطبوعات ايران است؛ خانه اميد روزنامهنگاران حرفهاي كه زندگي خود را وقف اعتلاي جامعه و سربلندي ايران عزيز كردهاند. من اين بخت را داشتهام كه در مقام يك خبرنگار كارآموز، از نزديك شاهد دو اعتصاب دورانساز مطبوعات ايران، به مديريت سنديكا و با هدف آزادي بيان، مخالفت با سانسور و دفاع از حقوق ملت باشم، تلاشهايي سرشار از احساس مسووليت، شجاعت و مردمدوستي.
سنديكاي نويسندگان و خبرنگاران مطبوعات به ناحق، به دست حكومت، به تعليق درآمد و نتيجه اين اقدام، جز زيان و خسران عليه روزنامهنگاري ايران و مهمتر، جامعه ايران نبود. اگر فعاليت سنديكا ادامه مييافت قطعا ايران عزيز و همه ما، امروز در موقعيتي به مراتب بهتر قرار داشتيم، چرا كه مطبوعات و رسانههاي آزاد و نهادهاي حرفهاي قدرتمند و متكي به اراده اعضا، به درستي و همواره، عامل، شاخص و ثمره توسعه و پيشرفت همه جوامع به شمار ميروند.
۲- انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران، پس از حدود ۱۸ سال تعليق فعاليت سنديكاي نويسندگان و خبرنگاران، شكل گرفت و از لحظه تولد، به اعتلا و ارتقاي حرفه روزنامهنگاري و ترويج و تحكيم ارزشهاي بنيادين حرفه و حرفهايگري، از جمله آزادي و استقلال رسانهها و ارتقاي دانش و تجربيات روزنامهنگاري، انديشيد و همت گماشت. در عمل و به راستي نيز چنين كرد. وجدانهاي منصف و بيدار اين تلاش از دل و جان را به رسميت ميشناسند و به حق بزرگ ميشمرند.
انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران نيز از سال ۱۳۸۸ به ناروا به حالت تعليق درآمده است و همين امر آسيبهاي فراواني را متوجه رشد و توسعه حرفهايگري در ايران و اميد و دلبستگي روزنامهنگاران به شغل خود كه بنمايه آن جز اطلاعرساني، آگاهيبخشي و خير اجتماعي نيست، كرده است.
۳- انجمن صنفي روزنامهنگاران (تهران/ سراسري) ماحصل اميد و تلاش جامعه روزنامهنگاري از پس سالها تحمل كژرفتاري و ناروايي حكومت نسبت به اين حرفه اصيل، آزاديگرا، مردمي و توسعهخواه است؛ آنهم در روزگاري كه تمامي نابهنجاري تحميلي از سوي قدرتمندان در ۱۸۰ سال گذشته عليه فعاليت آزاد، مستقل و بسامان رسانهها، عوارض و مصائب خود را يكجا و همهجانبه بروز داده است.
طبيعي است اعمال چنان نارواييها و پديد آمدن چنين موقعيت بحراني نامطلوبي، به بروز مشكلات در فرآيندهاي تصميمسازي، تصميمگيري و اجرايي انجمن صنفي روزنامهنگاران، همانند همه نهادهاي حرفهاي ديگر، دامن ميزند، اما مسائل هرچه باشند و هرقدر پيچيده، انجمن صنفي، خانه روزنامهنگاران است و صاحبان آن روزنامهنگاران ايران. مديران و هياتهاي مديره انجمن ميآيند و ميروند، آنچه بايد باقي بماند ارزشها و آرمانهاي قطعي و هميشگي روزنامهنگاري است كه صورتبندي و تحقق آنها نيازمند مشاركت، همدلي و تفاهم جمعي است؛ ارزشهايي چون آزادي انديشه، آزادي بيان، آزادي اطلاعات، استقلال حرفهاي، خدمت به مردم، پايبندي به حقيقت، حرفهايگري، اطلاعرساني، آگاهيبخشي، خير اجتماعي و… .
اميدها و آرمانهايمان وقتي چنين است، پس چراغ اين خانه بايد روشن بماند و اين سخني روحنواز است كه من به گوش خود بارها از زبان استادان پيشكسوت در سنديكا شنيدهام و اين صحبتي است كه از زبان استادان و همكارانم در انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران با فروتني و مهرباني بيان شده است. بهزعم بنده، بروز اختلاف در يك خانواده امري كاملا عادي است و ويژگي يك خانواده همدل و دلسوز اين است كه از تلخيها درس ميگيرد و خود را اسير و محصور در موقعيتهاي تلخ نميكند؛ به گذشته مينگرد، اما حيات واقعي و راستين خود را در امروز و فردا ميجويد و تحقق ميبخشد. بر اين اساس است كه جسارتا عرض ميكنم گرهاي را كه با دست ميتوان گشود نبايد به دندان سپرد و گرهاي كه ميتوان با دندان باز كرد نبايد به دست تيغ داد.
در اين وضعيت، وظيفه خود ميدانم، با اعلام استعفا از عضويت در هياتمديره انجمن صنفي (تهران/ سراسري)٭به محضر استادان، پيشكسوتان و همكاران عزيزم سهم ناچيزي را در گشوده شدن اين گره ادا كنم. به اين اميد كه همدلي و همصدايي بينظير اجتماع روزنامهنگاران در دفاع از استقلال حرفهاي چراغي فرا راه همهمان قرار داده باشد كه بدانيم مسائل درونصنفي را بايد با سازوكارهاي اجماعگرايانه درون صنفي و از طريق گفتوگو و مفاهمه حل كرد و لاغير. و به مراتب مهمتر اينكه اولويت و ارزش اصلي و هميشه حرفه و اجتماع روزنامهنگاري ايران قطعا و بدون ترديد اعتلاي حرفه روزنامهنگاري و حفظ استقلال آن، بهخصوص در برابر دخالتهاي حكومت و اصحاب قدرت است و لاغير.
با احترام قلبي و اميد هميشگي
حسن نمكدوست تهراني – روزنامهنگار
يكم اسفند ۱۴۰۰
٭ پ.ن. در تاريخ ۲۹ آبان ۱۴۰۰ از سوي مقامات وزارت كار رسما و بهصورت مستقيم اعلام شد كه «صلاحيت» اينجانب براي عضويت در هياتمديره انجمن صنفي روزنامهنگاران مردود دانسته شده است. مرا به آن به اصطلاح «صلاحيت» نيازي نيست. استعفايم را با افتخار تقديم استادان، پيشكسوتان و روزنامهنگاران ايران و همكاران بزرگوارم در انجمن صنفي ميكنم كه صاحبان هميشگي و عزتمند صلاحيتند.
منبع:روزنامه اعتماد 2 اسفند 1400 خورشیدی