1

وضعیت (غیر) اخلاقی

براي مردم اوكراين، اكثريتي كه نمي‌خواهند قهرمان مرده باشند

محسن آزموده

تصوير بزرگراه‌هاي شلوغ و رديفي بي‌انتهاي ماشين‌ها را نشان مي‌دهد و مي‌گويد، ببين مردم اوكراين در حال گريز هستند! مقاومت نمي‌كنند! مي‌گويم: كدام مقاومت؟ در برابر چه چيزي؟ مردم عادي، كارمند و معلم و فروشنده و خانه‌دار و دانشجو، با دست خالي و بدون پشتوانه، در برابر تانك و موشك و بمب چه كار مي‌تواند بكند؟ فرانسه هم در جنگ جهاني دوم عليه تهاجم نظامي هيتلر سقوط كرد و شمار زيادي از مردم گريختند، مثل افغانستاني‌ها در برابر يورش نظاميان طالبان. از هفته‌ها پيش همه مي‌گفتند كه روسيه قصد حمله به اوكراين دارد و براي اين كار برنامه‌ريزي كرده. مي‌گفتند به حرف‌هاي ولاديمير پوتين توجه نكنيد، او راست نمي‌گويد، بهانه‌تراشي مي‌كند، تاريخ‌سازي مي‌كند، مي‌خواهد در سايه جنگ ضعف و فتور خود و دولتش را پنهان كند، با اقدامات پوپوليستي مي‌خواهد مردماني را تحريك كند كه از ناكامي‌هاي سياسي و اقتصادي دهه‌هاي اخير ناراضي هستند و سوداي خام احياي مجد و شكوه خيالي پيشين را در سر مي‌پرورانند. مخالفان مي‌گفتند اينها «تحليل» است و «غلط»! به تبليغات رسانه‌اي توجه نكنيد!
حالا جنگ شروع شده و اوكراين در آستانه سقوط است، بدون تعارف و بي‌هيچ پرده‌پوشي. نيروها و ادوات نظامي روس از مرزهاي اين كشور گذر كرده‌اند و يك به يك شهرهاي آن را در مي‌نوردند، هر جا با مقاومت مواجه شوند، بي‌اغماض آن را در هم مي‌كوبند و از هيچ خشونتي فروگذار نمي‌كنند. هيچ كس نمي‌تواند تحليل درست و دقيقي از آنچه قرار است رخ بدهد ارايه كند، چراكه همه ‌چيز موقوف است به آنچه در كله يك نفر مي‌گذرد، پيرمردي تقريبا هفتاد ساله كه بيش از بيست سال است به عناوين مختلف در راس قدرت روسيه است و همه نشانه‌ها گواه آنكه بعيد است هيچ‌ وقت قصد كنار رفتن داشته باشد، به هر قيمتي و حالا احتمالا جنگ. اين يعني سرنوشت ميليون‌ها آدم به روانشناسي و زيست‌شناسي يك نفر بستگي دارد، يك نفر كه هيچ كس را هم‌رديف خودش و شايسته گفت‌وگو  و  مذاكره  نمي‌بيند. 
از دست مردم عادي، به ويژه در كشوري كه مورد تهاجم و حمله قرار گرفته كاري بر نمي‌آيد. اقليتي كه مي‌توانند، چندي مي‌گريزند و آواره مي‌شوند و اگر وطن‌خواه باشند، احتمالا از سرزمين‌هاي ديگر، عليه كشور مهاجم اعتراض مي‌كنند و كمپين راه مي‌اندازند و راهپيمايي مي‌كنند و نشريه منتشر مي‌كنند و… اكثريتي هم كه راه گريز ندارند، ناگزير از سكوت و مقاومت خاموش هستند. مجبورند كشته شدن سربازان و شهروندان‌شان را ببينند، تخريب ساختمان‌ها و خانه‌هاي‌شان را شاهد باشند و حضور مزاحم و آزارنده و تحقيرآميز تانك‌ها و نظاميان كشور مهاجم را تحمل كنند. جوان‌ترها و جان بر كف‌ها احتمالا گروه‌هاي كوچك و مخفي مقاومت تشكيل بدهند و در برابر نيروهاي اشغالگر ايستادگي كنند. اكثريت اما ناگزير از سكوت و بغض و زيستن زير سايه زور بيگانگان هستند، آنها زندگي را دوست دارند و نمي‌خواهند قهرمان مرده باشند. 
شرايط بغرنج است. سكوت در برابر آنچه در اوكراين رخ مي‌دهد، مثل وضعيت‌هاي مشابهي چون فلسطين و افغانستان و چچن و وضعيت اويغورها در چين و مسلمانان ميانمار، به لحاظ اخلاقي جايز نيست. از نقش مقصران پديد آمدن اين وضعيت و همه نيروهاي دخيل در آن خواه ناتو باشد يا روسيه يا دولت خود اوكراين، نبايد غفلت كرد. اينها بحث‌هاي سياسي است، آنچه از آن مي‌گوييم، يك وضعيت غيراخلاقي است، كودكان و زنان و غيرنظامياني كه در برابر توپ و گلوله و تانك، بي‌پناه رها شده‌اند و چاره‌اي جز صبر و رضا ندارند. نگارنده به عنوان خبرنگار حوزه انديشه و تاريخ، كاري به مناسبات سياسي ندارد، سواد و تخصص ورود به اين مسائل را هم ندارد. اما مي‌داند كه جنگ تحميلي و تهاجم نظامي با هر بهانه و مستمسكي، از سوي هر كسي، در هر نظام ارزشي و فرهنگي، غيراخلاقي و نادرست است و قرباني اصلي آن مردماني بي‌گناه و بي‌پناه!

منبع:روزنامه اعتماد 7 اسفند 1400 خورشیدی