1

معلمان چه می‌خواهند؟

محمد داوري

اين روزها كه صداي معلمان بيش از هميشه شنيده مي‌شود نگراني از اين وجود دارد كه سخن آنها خوب شنيده نشود يا به عبارتي نگذارند سخن آنها خوب شنيده شود. جامعه ميليوني معلمان شاغل و بازنشسته كه با خانواده‌هاي آنها جمعيت قابل ملاحظه‌اي را تشكيل مي‌دهند خود به خوبي مي‌دانند كه چه مي‌خواهند اما بسياري از افراد ديگر به ويژه آنهايي كه با خانواده‌هاي فرهنگيان ارتباط مستقيمي ندارند و شرايط زندگي يك خانواده فرهنگي را از نزديك درك نكرده‌اند احتمال مي‌رود از مطالبه اصلي معلمان آگاهي دقيقي نداشته باشند به ويژه اينكه اگر متاثر از رسانه‌هايي باشند كه فقط برخي از مطالبات معلمان را برجسته مي‌سازند. براي پاسخ به اين پرسش كه معلمان چه مي‌خواهند، بايد كمي عقب‌تر رفت و كمي هم عميق‌تر كنشگري‌هاي معلمان را مورد بررسي قرار داد تا دچار خطاي زاويه ديد نشويم. به‌طور مشخص معلمان بيست سال است كه پس از تحمل دوره جنگ و به انتظار نشستن دوره سازندگي، از دوره دوم اصلاحات مطالبه‌گري خود را آغاز كردند و نوع كنش‌هاي آنها هم متنوع بوده چه در قالب تشكل‌ها و چه به صورت توده‌اي و خودجوش، هم كنش رسانه‌اي داشتند و هم تجمع برگزار كردند و هم فرصت‌هاي مذاكره را از دست ندادند و هم تعامل كردند و اگر هم كارد به استخوان‌شان رسيد از تقابل هم نهراسيدند و هزينه‌هايش را هم پرداخت كردند.
بنابراين با اين گستره زماني و با اين تنوع كنشگري اگر خواسته‌هاي معلمان را بربشماريم، مي‌بينيم وجه مشترك همه خواسته‌ها و فصل مشترك همه كنشگران يك مطالبه كليدي و اساسي است و آن چيزي نيست جز «كارآمدي نظام آموزشي» . شايد گفته شود كه مثلا مطالبه معيشتي چه ربطي به كارآمدي نظام آموزشي دارد اما به نظرم پاسخش ساده است اول اينكه معلمان در كنشگري‌هاي‌شان فقط مطالبه معيشتي ندارند بلكه هميشه در نوشته‌ها و گفته‌هاي‌شان دو كليدواژه مقدم بر همه‌چيز است يكي «كيفيت آموزشي» و ديگري «عدالت آموزشي»، دومطالبه‌اي كه بي‌ترديد دانش‌آموزمحور است و متاسفانه كاهش كيفيت آموزشي و تهديد عدالت آموزشي بيش از گذشته به دانش‌آموزان آسيب زده است. نكته ديگر اينكه ترديدي نيست كه نظام آموزشي ما معلم‌محور است و حرفه معلمي مبتني بر ويژگي‌هاي شخصيتي، مهارت‌هاي معلمي و دانش تخصصي است كه برخورداري از آنها براي ايفاي نقش معلمي كافي نيست بلكه يك معلم داراي اين سه شاخص لازم است كه از معيشت مناسب برخوردار باشد و احساس منزلت كند و انگيزه و انرژي براي ايفاي نقش خود را داشته باشد و رضايت شغلي و اميد به آينده او را براي داشتن عملكردي كارآمد ترغيب نمايد. لذا وقتي صداي مطالبه معيشتي معلمان به گوش مي‌رسد بايد با دقت به سخن آنها گوش سپرد تا درك كرد كه در واقع معلمان آينده كودكان و نوجوانان اين مرز و بوم را مطالبه مي‌كنند و آنها چيز زيادي نمي‌خواهند بلكه خواستار اجراي عدالت و قانون و خواستار برخورداري از منزلت و معيشت براي ايفاي نقش موثر به منظور تحقق كيفيت و عدالت آموزشي و كارآمدي نظام آموزشي هستند

منبع: روزنامه اعتماد 18 اسفند 1400 خورشیدی