هشدار دو تن از اعضای فعال سازمان معلمان به ترک تحصیل و افت تحصیلی دانش آموزان
هشدار معلمان، بابت فرجام ناخوش ترك تحصيليها
«تاركان خوشبختي»
گروه اجتماعي
شيوع كرونا باعث شد پرده از آسيبهاي پنهان فرو بيفتد و چهره مشكلات معيشتي و فرهنگي خانوادهها عيانتر شود. مهمترين آسيب شيوع كرونا، تشديد فقر فرهنگي و اقتصادي در اقشار آسيبپذير بود و در اين ميان، بيشترين آسيب در اين خانوادهها بر كودكان و نوجوانان وارد شد؛ آسيبهايي از جمله سوءتغذيه تحميلي و كمبود دريافت مواد غذايي مفيد به دليل بيكاري يا كمدرآمد شدن سرپرست و نانآور خانواده، اجبار كودك به ترك تحصيل به دليل چالشهاي آموزشي متعدد و بيخبري مسوولاني كه الزام آموزش از راه دور و از طريق شبكههاي اينترنتي و پلتفرم را تصويب كرده بودند ولي حتي خبر نداشتند تعداد زيادي از كودكان و نوجوانان اين كشور، حتي گوشي تلفن هوشمند را به خواب هم نمي بينند بس كه در گودال فقر خانواده غرق شدهاند، اجبار كودك و نوجوان به كار و درآمدزايي براي خانوادهاي كه حالا فقيرتر از ايام پيش از شيوع كرونا شده بود….. مشهودترين و قابل اندازهگيريترين آسيبها از اين حجم گسترده، همان تعداد ترك تحصيلكردهها و به قول مسوولان آموزش و پرورش «تارك تحصيلها»ست. بسيار تلخ است وقتي فكر كنيم كودكي كه براي آينده خود، با همان انديشههاي ناپخته و كودكانه، دورنمايي متصور بوده و اين دورنما را به مدد همان ساعات حضور در كلاس درس و چشماندازهاي جديدي كه معلم برايش ميگشوده و روشن ميكرده، در ذهن خود ساخته بوده، حالا ميشنود و ناچار است بپذيرد كه «درس و مدرسه، تعطيل.» مگر چند كودك اين توانايي را دارند كه خودجوش و خودآموخته، گوشه خانه با همان كتابهاي عاريتي مدرسه درس بخوانند و مطابق قصهها و معدود واقعيتهايي كه ميشنويم و ميبينيم، مثلا به درجه استاد تمامي دانشگاه برسند؟ شخصيت و هويت و سرنوشت يك كودك، در مدرسه و در كلاس درس و در نعل به نعل شدن با همسالان و در شناخت دنيا از طريق آموزههاي معلم شكل ميگيرد و آبديده ميشود. كودكي كه مجبور به ترك تحصيل ميشود، از همان اولين روزي كه پا به كلاس درس نميگذارد، سرنوشتش به سراشيبي ناهنجاريها سقوط خواهد كرد. از روياپردازي و شعار دست برداريم. در اين دنياي رقابت و حسادت و فقر و ناداري كه دولتهاي بيتدبير و نابلد ساختهاند، كودكي كه مجبور به ترك تحصيل ميشود، تا پايان عمر يك «تارك موفقيت» خواهد بود.
اكبر ظريفي
بنا بر برخي آمارها در گوشه و كنار مسائل آموزش و پرورش، ميان فقر و مشكلات اقتصادي و ترك تحصيل دانشآموزان رابطه مستقيمي وجود دارد، يعني بسياري از دانشآموزان-به ويژه در مقطع متوسطه اول و دوم- در شهرها و روستاها به عنوان كمككننده تامين معيشت خانواده، به كار مشغول شده و امكان ادامه تحصيل نخواهند داشت. اين متغير در همه جغرافياي جمعيتي كشور فراواني دارد و مختص منطقه يا محدوده خاص جغرافيايي نميشود. همچنين اين متغير بيشتر براي پسران تاثيرگذارتر است و در مورد دختران بنا به اهميت يك متغير ديگر قابل بررسي است. در برخي نقاط كشور، ازدواج زودهنگام دختران، متغير مهمي براي ترك تحصيل است و نقش مشكلات اقتصادي و فقر مالي در ازدواج زودهنگام دختران بسيار مهم است. بسياري از خانوادهها در برخي مناطق كمبرخوردار، با عروس كردن دخترانشان، هم هزينههاي زندگي خود را كم ميكنند و هم در انتظار كمك داماد و خانواده او براي رهايي از مشكلات مالي خود خواهند بود.
باري اگر دولت بتواند قانون اساسي را در بخش آموزش پياده كند و نهادهاي فرهنگي و آموزشي تاثيرگذار ديگر در شكلگيري فرهنگ عمومي بتوانند نقش بايسته خود را ايفا كنند، هرگز هيچ كودكي به خاطر مشكلات اقتصادي از تحصيل باز نخواهد ماند. دبير و فعال صنفي
تقي درخشانفر
توسعه اقتصادي معمولا منجر به افزايش رفاه در اغلب زمينهها از جمله در مواردي همچون كاهش فقر، آموزش بهتر و با كيفيتتر در جامعه ميشود و در مقابل، مشكلات اقتصادي نتيجهاي معكوس در هر يك از اين زمينهها در پي دارد. در حالت عادي، فقر و فشار اقتصادي، عدم دسترسي به فضاي آموزشي به علت بعد مسافت و… موجب ميشود كه خانواده قيد تحصيل فرزند خود را بزند و به جاي گماشتن او به تحصيل، به فكر استفاده از او به عنوان نيروي كار و كسب درآمد به خصوص در مناطق محروم روستايي و عشايري باشد. شرايط خاص تحريمي و فشار مضاعف اقتصادي موجب شده است كه دولت در بسياري از بخشها صرفهجويي اقتصادي و انقباضي اختيار نموده و صد البته متاسفانه يكي از اين بخشها آموزش و سرانه آموزشي مدارس است. با تخصيص بودجه كمتر به عنوان سرانه مدارس، مديران مدارس ناگزير شدند كه دست به دامان اولياي دانشآموزان شده و براي تامين مخارج مدرسه، اوليا را تحت فشار قرار دهند. ظهور كرونا مشكلات را حادتر كرد و اقشار ضعيف كه تحت تاثير تحريمها ضعيفتر هم شده بودند، با محدوديتهاي درآمدي جديد از يكسو و هزينههاي تحميل شده جديد از سوي ديگر مواجه شدند. كلاسهاي مدارس مجازي شد و مجازي شدن آموزش نياز به تبلت و گوشي هوشمند و بستههاي اينترنت را در پي داشت. در اين شرايط، با توجه به عملي نشدن وعدههاي مسوولان در زمينه تامين تبلت و گوشي هوشمند براي دانشآموزان نيازمند، در بحث تحصيل و آموزش براي خانوادهاي با مشكلات معيشتي و درآمد كم، همه مسيرها به ترك تحصيل منتهي ميشد. متاسفانه در برخي موارد به دليل عدم تهيه گوشي هوشمند توسط خانوادهها، شاهد خودكشي دانشآموزان سرخورده و نااميد از وضع موجود بوديم و هر از گاهي اخباري از اين دست خصوصا در مناطق محروم كشور مخابره ميشد. در حالي كه كاظمي، سرپرست وقت وزارت آموزش و پرورش خبر از ترك تحصيل يك ميليون دانشآموز به دليل مجازي شدن كلاسها ميداد اما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه آمار ترك تحصيل كردهها بسيار بيشتر از يك ميليون نفر بوده است. آموزش مجازي، نظارت و كنترل تخصصي معلمان بر آموزش و يادگيري دانشآموزان را بهشدت كاهش داد. در مناطق محروم كشور به دليل سطح سواد پايينتر اوليا، تعداد بيشتر فرزندان و عدم امكان رسيدگي و نظارت بر تك تك آنان، دانشآموزان به حال خود رها شده و چه بسا فرزند بزرگتر، تكاليف برادر يا خواهر كوچكتر خود را انجام داده و ارسال مينمود يا دانشآموزان سوالات را از روي منابع در دسترس پاسخ داده و به جاي آموختن و يادگيري صرفا به رونويسي پرداختهاند. در سايه اين عدم نظارت بسياري از دانشآموزان در مناطق محروم، درس نخوانده ارتقا يافتند و به عبارتي در حالي كه ترك تحصيل كرده بودند مدرك قبولي خود را دريافت كردند. دبير و فعال صنفي
علي ذكوي
بر اساس اصل سيام قانون اساسي دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفايي كشور بهطور رايگان گسترش دهد. گويا متوليان آموزش و پرورش اين اصل فاخر را تا حدِ يك چارديواري به نام كلاس، چندبرگ كاغذ به نام كتاب (كه همان هم رايگان نيست) و يك نفر به نام معلم پايين آوردهاند. ترك تحصيل و بازماندن از تحصيل دانشآموزان كه در سالهاي اخير دوباره بازار نهضت سوادآموزي را پر رونق كرده تبديل به يكي از معضلات اساسي جامعه امروز ما شده است. آمارها نشان ميدهد حدود يك ميليون دانشآموز از ۱۵ميليون دانشآموز در سال جاري ترك تحصيل كردهاند. عليرضا كاظمي، سرپرست وقت وزارت آموزش و پرورش در ۱۵آبان امسال، در گردهمايي مشترك اعضاي شوراي معاونان و مديران كل آموزش و پرورش استانهاي كشور گفته است: «۲۱۰ هزار دانشآموز دوره ابتدايي و در حدود ۷۶۰ هزار دانشآموز دوره متوسطه، تارك تحصيل داريم كه اين يك آسيب جدي است و بايد براي آن برنامه داشته باشيم و بر آن تمركز كنيم.» ترك تحصيل دانشآموزان علل و عوامل متعددي دارد كه از جمله اين عوامل ميتوان به موارد زير اشاره كرد: بيانگيزگي دانشآموزان و نبود افق روشن براي ورود به بازار كار پس از اتمام دوره تحصيل، اختلالات يادگيري، مانند اختلال در خواندن و نوشتن و ناتواني در حفظ جدول ضرب، فرمولهاي رياضي و كسب خلاقيتهاي لازم در اين درس، رفتارهاي آموزگاران، معلمان و مربيان مدرسه، بيسوادي اوليا و الگوبرداري دانشآموزان از آنان. اما همچنان، سنگيني كفه عوامل ترك تحصيل دانشآموزان در سمت مشكلات اقتصادي اوليا و آموزش و پرورش است. رييس سازمان نهضت سوادآموزي در دي ماه ۹۷ با اشاره به مشكلات خروج زودهنگام دانشآموزان دوره ابتدايي از تحصيل گفت: 60 درصد خروج اين دانشآموزان به دليل مشكلات معيشتي و اقتصادي و 30 درصد آن مربوط به وضعيت اجتماعي و آسيبهاي اجتماعي؛ مهاجرت و طلاق است. همچنين سخنگوي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در مهر۹۷ گفته است: علت ترك تحصيل دانشآموزان روستايي در دوره متوسطه اول و دوم كمبود معلم نيست، بلكه مشكلات اقتصادي خانوادهها و آموزش و پرورش است. جالب اينكه تاريخ اين نقلقولها پيش از شيوع همهگيري كرونا بود و اين در حالي است كه در سالهاي اخير علاوه بر افت محسوس و فاجعهآميز تحصيلي دانشآموزان، روند ترك تحصيل دانشآموزان قوت گرفته است و البته اگر آمار دانشآموزاني كه عملا از درس و مدرسه كاملا جدا شدهاند ولي همچنان در آمار دانشآموزان ثبتنامي هستند را به آمار ترك تحصيليها اضافه كنيم آن وقت عمق اين بحران بيشتر مشخص ميشود. دانشآموزاني كه حتي نام معلمانشان را نميدانند و چهره بسياري از آنان را هرگز از نزديك نديدهاند و خانوادههايي كه نميدانند فرزندانشان كلاس چندم هستند آن روي سكه ترك تحصيل غير رسمي دانشآموزان است كه تاثيرات بيسوادي اين دانشآموزان در آينده نزديك در معضلات و ناهنجاريهاي اجتماعي و مشكلات اقتصادي نسلهاي آينده خودش را نشان خواهد داد. در دو سال اخير، ناتواني خانوادهها و آموزش و پرورش در خريد تبلت و موبايل براي استفاده دانشآموزان در زمان آموزش غيرحضوري، استفاده چند برادر و خواهر از يك گوشي همراه، استفاده فرزندان از گوشي پدر و مادر (مخصوصا در مورد اولياي شاغل كه مدرسه دانشآموز و كار اوليا هم شيفت است) هزينه بستههاي اينترنتي، خريد كفش و لباسهاي ورزشي و رسمي متنوع براي دانشآموزان (تا در مقايسه با همكلاسيهاي متمولِ خود احساس حقارت نكنند)، ناتواني در پرداخت هزينه سرويسهاي اياب و ذهاب، به خصوص در مناطق صعبالعبور و روستايي، شهريهها و مبالغ حاشيهاي مانند هزينه نوشتافزار و كتابهاي كمك آموزشي (در مدارسي كه تكاليف متنوع به دانشآموزان داده ميشود) تنها بخشي از مشكلات اقتصادي دانشآموزان و علت سوق دادن آنها به سمت و سوي عدم استمرار وضعيت تحصيلي آنان است. در كنار اينها دانشآموزاني را تصور كنيد كه يكي از والدين آنها (مخصوصا پدر) فوت شده است يا از هم جدا شدهاند و فرزند آنها در كنار تحمل اين وضع، بايد نانآور خانواده باشد يا لااقل در نداري و فقر همپاي ساير همكلاسيهايش تحصيل كند. در همين رابطه لازم است آموزش و پرورش و نهادهاي حمايتي، خانوادههاي بيبضاعت، بدسرپرست و بيسرپرست را شناسايي كرده، مستقيما آنها را زير نظر گيرند و كف نيازهاي دانشآموزان اين خانوادهها را در اعتبارات جاري خود لحاظ كنند و با به كارگيري مشاوران توانمند و مديران دلسوز موجبات حضور دوباره اين دانشآموزان را به دامان تعليم و تربيت فراهم كنند. دبير و فعال صنفي
منبع: روزنامه اعتماد 22 اسفند 1400 خورشیدی