1

در بهاران کی شود سرسبز سنگ؟!

سيد عطاءالله مهاجراني

بهار معجزه است! ذهن انسان برحسب عادت گمان مي‌كند، هر چه «خلاف آمد عادت بود»، نشاني از معجزه را دربر دارد. اما چهار فصل سال و خورشيد و ماه و آسمان و هوا و باد صبا و شعله آتش و قطره باران و ذره خاك و… كلمه‌اي كه بر زبان ما مي‌گردد، چون همه عادي به نظر مي‌رسند، حقيقتا عادي‌اند. چنين نيست. گفته‌اند ما با بصر، صورت پديده‌ها و نسبت ظاهري آنها را شناسايي مي‌كنيم و مي‌بينيم. مثلا مراقبيم به ديوار بر نخوريم. با بصيرت نسبت بين مفاهيم و باطن امور را مي‌سنجيم. نسبت بين صدق و كذب، وفا و جفا، محبت و نفرت، دانايي و ناداني و…
بهار از جمله پديده‌هايي است كه نيازمنديم، هم صورت بهار را به خوب ببينيم. بر شكوفه‌ها و گل‌ها و تازگي و طراوت برگ و باغ چشم بدوزيم. با دم عطرآگين باد صبا نفس تازه كنيم و نيز نيازمنديم، باطن بهار را ببينيم.

ببينيم چگونه از سنگ و خاك سبزه و لاله مي‌رويد. در آستانه نوروز سال ۱۳۹۰ با طيب صالح در طنجه، در ساحل اقيانوس قدم مي‌زديم، سخن از سال نو و بهار شد. گفتم: ايرانيان نقطه تعادل زمان را در آغاز بهار شناسايي كرده‌اند. اين نقطه تعادل زمان، همراه با شكفتن شكوفه‌ها و درخشش سبزي برگ‌ها و تازه شدن نفس هواست. از اين رو سال نو در تقويم ما با تقوم ميلادي و قمري متفاوت است! گفتم، ما رسم ديد و بازديد و هديه داريم. فضاي زندگي اجتماعي دگرگون مي‌شود. مردم حتي به ديدن كساني مي‌روند كه ممكن است بين آنان كدورت‌هايي اتفاق افتاده باشد. طيب صالح گفت: «من هم به شما به عنوان يك دوست براي رسيدن سال نو و بهار هديه‌اي بدهم. اين هديه جد من است، در همان روستايي كه در رمان «موسم هجرت به شمال» روايت شده است. جدّم به من گفت: «اهل شكايت و ملامت و ملالت نباش!»
هر چه در اين باره بينديشيم، در آستانه سال نو شايسته است. گاه و بلكه بسا، خانه دل‌هاي‌مان مثل خانه تن‌هاي‌مان نياز به زدودن غبار دارد. غبارروبي دل‌ها، زدودن گلايه‌ها و كينه‌ها كه بر دل‌هاي ما و بر بال‌هاي پرواز ما سنگيني مي‌كند. به همين خاطر در معارف ديني و اخلاقي ما توصيه شده است: با كساني كه با شما قطع رابطه كرده‌اند، پيوند برقرار كنيد. كدورت‌ها را بتارانيد تا سبكبال شويد. وقتي جامعه با دشواري‌ها و زندگي تنگناهاي مختلف روبه‌رو مي‌شود، اگر دل‌هاي ما غبارزدايي نشود و بال‌هاي‌مان سبك نشود، زندگي دشوار‌تر مي‌شود. مي‌بايست در رابطه با خانواده و دوستان و آشنايان و مردم خود مثل خاك نرم بود و: 
در بهاران كي شود سرسبز سنگ
خاك شو تا گُل برويي رنگ رنگ

منبع:روزنامه اعتماد 26 اسفند 1400 خورشیدی