1

ظرفیت محدود فرافکنی

عباس عبدي

گفته مي‌شود كه چند وزير از كشورهاي منطقه عازم تهران هستند. يكي از مواردش حل مساله ذخاير بلوكه شده ايران در كره جنوبي است، بنابراين خبر را مثبت و خوشحال‌كننده توصيف مي‌كنند. اين يادداشت در مقام توضيح اين نكته است كه حل پول‌هاي بلوكه شده ايران به شرطي مفيد است كه در ذيل يك برنامه اجرايي مهم‌تر يعني حركت به سوي كم شدن تنش‌ها در روابط خارجي كشور باشد. البته در همين ابتدا توضيح دهم كه تنش‌هاي روابط خارجي كشورهاي منطقه رو به تزايد است و اين وضعيت، اثرات زيانباري بر توسعه كشورهاي منطقه دارد. به علاوه دست‌هاي فرامنطقه‌اي نيز در تشديد اين تنش‌ها فعال هستند، ضمن آنكه تنش موجود ميان غرب و روسيه و تا حدي با چين به اندازه كافي بر روابط خارجي كشورها اثرات منفي دارد. بنابراين قصدم ناديده گرفتن اين حقايق نيست، ولي وظيفه هر دولتي است كه فارغ از اين مسائل كوشش كند، آثار و عوارض منفي اين شرايط را در كشور خود به حداقل برساند، زيرا ناپايداري در روابط خارجي نقش مهمي در توقف رشد اقتصادي دارد و به لحاظ روحي و رواني نيز اثرات منفي بر مردم دارد. ايران اكنون همچنان درگير مناقشات گوناگوني است. تحريم‌ها و برجام، مسائل خاورميانه و سوريه و لبنان، جنگ يمن، مسائل عراق و كردستان عراق، بحران افغانستان و مهاجران، احتمالا مشكلات پاكستان، همچنين تا حدودي غيرمستقيم درگير منازعه اوكراين نيز هست. به علاوه هر لحظه ممكن است ميان باكو و ارمنستان نيز مشكلاتي پيش آيد و ايران را متاثر كند. روابط با كشورهاي جنوبي خليج فارس جز عمان و قطر در شرايط پايدار نيست، با تركيه هم مشكلات خاص خود را داريم. صادرات نفت و مبادلات اقتصادي نيز مي‌تواند روي دريا و نفتكش‌ها مشكل‌آفرين باشد. خلاصه اين است كه مجموعه اين شرايط موجب افزايش شاخص ريسك كشوري مي‌شود و با پرداخت ۴۷۰ ميليون دلار بدهي بريتانيا يا هفت ميليارد دلار كره‌جنوبي و… در ازاي آزادي چند زنداني، مشكل اين ريسك حل نمي‌شود. ريسكي كه زيان‌هايش در برگه‌هاي حسابداري مالي دولت‌ها نوشته نمي‌شود، ولي آن ۴۷۰ ميليون دلار فوري ثبت و درج مي‌شود. 
پس از انتخابات خرداد ۱۴۰۰ و با يكدست شدن كامل قوا يكي از مهم‌ترين موانع براي اتخاذ سياست‌هاي خارجي و داخلي، فراتر از اختلافات جناحي برداشته شد. آثار اين فرآيند در سياست خارجي تا حدودي مشهود است، از جمله سكوت نسبي نظاميان در مسائل خارجي است. اگر برخي سخنان وزير خارجه فعلي را ظريف مي‌زد، توپخانه‌هاي رسمي و غير رسمي عليه او آتش به‌پا مي‌كردند، ولي اكنون همگان يا سكوت مي‌كنند يا حمايت. با اين حال به نظر مي‌رسد كه اين همسويي كامل قوا هنوز نتوانسته است به مراحل ثمربخش برسد و نمونه‌اش برجام و اوضاع منطقه است. البته آنچه اميد ما را به نتايج اين يكدستي كاهش مي‌دهد، مشاهده تفرق نيروهاي حكومت در حوزه‌هاي داخلي است كه در ماجراي ورود زنان به ورزشگاه مشهود بود. در اين ماجرا انتظار مي‌رفت كه دولتِ يكدست، تصميم شفاف و روشني بگيرد و آن را قاطعانه اجرا كند و اجازه ندهد برخي افراد غيرمسوول اين وضعيت تاسف‌بار را ايجاد كنند. شايد اين رويداد درسي باشد تا پس از اين شاهد موارد مشابه نباشيم. 
در سياست‌هاي اقتصادي احتمال كمي وجود دارد كه در كوتاه‌مدت چنين رويكرد هماهنگي را اتخاذ كنند. براي اينكه اصولا رسيدن به درك روشني از برنامه اقتصادي زمانبر است و نيازمند مقدماتي است كه ظاهرا وجود ندارد. تازه مي‌خواهند كارشناسان اقتصاد اسلامي!! را براي رسيدن به يك برنامه واحد بسيج كنند.
 اگر چه يكدستي حكومت بيشترين اثر مثبت خود را در سياست خارجي گذاشته، ولي حتي در اين زمينه هم هنوز به نتايج ملموسي نرسيده است. انتظار مي‌رفت كه يكدستي قوا در ايران از تنش‌هاي درون قدرت كم كند و اجازه ندهد كه واقعيت مشكلات در پس پرده رقابت‌هاي جناحي پنهان شود. مجموعه ساختار قدرت خوب مي‌دانند كه فرافكني ظرفيت محدودي براي توجيه ضعف‌ها دارد. ظرفيتي كه تمام شده است. بايد هر چه زودتر سياست روشني را در روابط خارجي، اقتصادي، داخلي و فرهنگي به نمايش بگذارند و آماده پذيرش هزينه‌ها و منافع اين سياست‌ها باشند.

منبع:روزنامه اعتماد 24 فروردین 1401 خورشیدی