1

مسوولیت اجتماعی نقد و انگ

اصغر ميرفردي

يكي از ويژگي‌هاي جامعه داراي فرهنگ شهروندي پويا، مسووليت‌پذيري اجتماعي همگاني شهروندان در موضوعات گوناگون جامعه است. واكنش بهنگام و سازنده به وضعيت‌هاي گوناگون، ويژگي ماهوي شهروند آگاه است. مسووليت‌پذيري همگاني پيوست راستين زندگي اجتماعي با رويه خردورزانه است، 
به گونه‌اي كه خير جمعي از رهگذر اين مسووليت‌پذيري و خردورزي دست‌يافتني مي‌شود.  مشكلات محيط‌زيستي، آن‌هم در جامعه‌اي چون ايران كه از وضعيت مناسبي در زمينه منابع زيستي، اقليمي و تنوع زيستي برخوردار نيست، مي‌تواند فرصت‌ها و منابع اندك زيستي را به نابودي زودهنگام بكشاند. در دهه‌هاي گذشته با وجود فعاليت نهادهاي متولي محيط‌زيست و منابع طبيعي، روند تخريب محيط‌زيست و به خطر افتادن تنوع زيستي شدت گرفته و منابع طبيعي و محيط زيستي در گونه‌هاي مختلف آن در معرض تهديد جدي قرار گرفته‌اند.  امروزه در هر جامعه‌اي كه توسعه پايدار به معناي واقعي را دنبال مي‌نمايد، داشتن و به‌كار بستن پيوست‌ها و استانداردهاي محيط‌زيستي گامي محوري در همه برنامه‌ها و فعاليت‌هاي توسعه‌اي است، زيرا حفظ منافع نسل‌هاي آينده و كيفيت زندگي نسل‌هاي كنوني در پرتو چنين رويكردي شدني است. به گفتاري، «محيط‌زيست، ثروتي نيست كه از گذشتگان به ارث رسيده باشد، بلكه امانت آيندگان است و بايد به آنها سپرده شود.» در چنين روزگاري كه حفظ پايداري محيط‌زيست اولويت نخست برنامه‌هاي خرد و كلان است و كشور ما نيازمند حفظ اندك منابع زيستي است؛ پروژه‌اي چون پتروشيمي اميرآباد در ميانكاله با ادله‌ها و رويه‌هاي مبهم و متعارض با شرايط پيش گفته، محدوده زيستي‌اي كه در نوع خود كمياب است را هدف قرار داده است. چنين پروژه‌اي با هر انگيزه و ادعايي دنبال شود، اقدامي نسنجيده و در تعارض با سياست‌هاي حفظ محيط‌زيست است.

شوربختانه، برخي كارگزاران به‌ويژه كارگزاران استاني در استان مازندران، به‌جاي توجه به نقد دلسوزانه كنشگران اجتماعي و كارشناسان، با رويه ناپسندي اقدام به انگ‌زني به منتقدين نموده و با عبارات سخيف و دور از شأن يك مسوول يا كارگزار، منتقدين را آماج ادبيات نامناسب و توهين‌آميز نمودند. حفظ تنوع زيستي ميانكاله، حفظ رگه‌هاي زندگي سالم براي اجتماعات انساني مناطق پيراموني آن است و هرگونه اقدامي كه به نابودي چنين منابعي بينجامد، خيانت به منافع نسل‌هاي كنوني و آينده اين سرزمين است.  شوربختانه، برخي به جاي تقدير از منتقدين دلسوز و ترغيب شهروندانِ ديگر براي مسووليت‌پذيري در موضوعات مشابه، آنها را به انواع انگ‌ها متهم مي‌كنند. چرا برخي به جاي توجه به نقد دلسوزان، جسورانه آنها را آماج تهمت‌هاي ناروا قرار مي‌دهند؟ طرح تاسيس پتروشيمي كه با هدف ايجاد شغل ولي به گونه تك‌بعدي دنبال شود و زيان‌هاي جبران‌ناپذيري در بر داشته باشد، چه توجيهي دارد؟ آيا پسنديده و منطقي است كه براي ايجاد شغل و «ثروت اقتصادي»، ذخيره‌گاه ناياب زيستي به نابودي كشانده شود؟ جامعه‌اي كه در آن منتقد دلسوز، به جاي قدرشناسي، انگ‌هاي ناروا دريافت كند؛ چشم‌انداز خوبي در توسعه همه‌جانبه به ويژه توسعه پايدار نخواهد داشت. مسووليت‌پذيري اجتماعي از پيش‌زمينه‌هاي توسعه واقعي است، چنين ويژگي‌اي با نقد دلسوزانه‌ در مواردي كه نياز به نقد باشد، مي‌تواند خود را نشان دهد. پاسخ نقد دلسوزانه، اقناع‌سازي افكار عمومي از سوي افراد مورد نقد است و نه انگ‌زني. انگ‌زني توسط كساني به‌كار گرفته مي‌شود كه پاسخ مناسب و مستدل براي اقناع افكار عمومي ندارند. با بها دادن به نقد، مسووليت‌پذيري اجتماعي را براي دستيابي به توسعه پايدار واقعي تقويت نماييم.

منبع: روزنامه اعتماد 1 اردیبهشت 1401 خورشیدی