بزرگداشت «سعدی شیرازی»
گزارش «اعتماد» از مراسم بزرگداشت «سعدي شيرازي»
چه از اين به ارمغاني كه تو خويشتن بيايي
صدرا صدوقي
ابومحمد مشرفالدين مصلح بن عبدالله بن مشرف (606-690 ه.ق.) ملقب به سعدي، بيشك يكي از اركان شعر و ادب و به تعبير دقيقتر زبان فارسي است. شاعر و نويسندهاي چيرهدست كه با قلم سحارش تلخ داروي پند را به شربتي سودمند تبديل كرده است، برآميخته به شهد ظرافت و بيخته به پرويزن معرفت. بيدليل نيست كه نه فقط همه ايرانيان بلكه عموم شيفتگان زبان فارسي، سعدي را دوست دارند و كوچك و بزرگ در گلستان او ميآسايند و بهرهمند ميشوند. انجمن آثار و مفاخر فرهنگي به مناسبت فرارسيدن روز بزرگداشت سعدي شيرازي، مراسم بزرگداشت اين شاعر پرآوازه ايراني را با همكاري سفارت ايران در تاجيكستان در فضاي مجازي برگزار كرد. در اين برنامه حسن بلخاري رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، غلامعلي حداد عادل رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي، محمدتقي صابري سفير فوقالعاده و نماينده تامالاختيار جمهوري اسلامي ايران در تاجيكستان، اصغر دادبه استاد دانشگاه علامه طباطبايي، شريف مراد اسرافيلنيا استاد دانشگاه آموزگاري تاجيكستان، مهدي محبتي استاد ادبيات دانشگاه زنجان، سيد نجمي حسن زيدي دانشيار دانشكده دولتي آموزشي كراچي پاكستان، غاليه قنبربكوا استاديار بخش ايرانشناسي دانشكده شرقشناسي دانشگاه ملي قزاقي فارابي، عابد شكورزاده نويسنده و سعدي پژوه تاجيكي و آرتيق قادراف هنرمند و مجري سرشناس تاجيك سخنراني كردند. گزيدهاي از سخنراني برخي استادان حاضر در اين برنامه را ميخوانيد.
سعدي؛ استاد مسلم سخن
حسن بلخاري
يكي از دلايل اشتهار وسيع سعدي در عرصه ادبيات فارسي و در عرصه فرهنگ ايراني به ويژه فرهنگ عامه، زبان بسيار شيرين، نغز و ساده او است. برخلاف آثار ديگر كه به تكلف و تتوع سخن يا بسيار طولاني سخن گفتهاند يا چنان پيچيده كه مردمان امكان ايجاد نسبت و ارتباط با ان مطالب و معاني را نداشتند. جناب سعدي، عميقترين و ژرفترين حقايق عرفاني و به ويژه اخلاقي را به زبان بسيار ساده و شيرين بيان كرده است. اينكه ابن بطوطه ذكر ميكند كه مثلا در درياي چين از ملاحان شنيده شعر سعدي را ميخوانند يا در اطراف و اكناف ايران اسلامي، اشتهار وسيع او جريان داشته است؛ به ويژه در ميان مردم كوچه و بازار، اشعار و حكايتها و روايتهاي او زبان به زبان ميشده است؛ يكي به دليل قصر كلام اوست، يعني كلام داراي اختصار و دوم به دليل شيريني و جذابيت. يعني علاوه بر عظمت معنا، دو صفت اختصار و زيبايي را هم دارد. اين دو در حقيقت از جمله علل محبوبيت فوقالعاده شيخ اجل در پهنه ادبيات و فرهنگ ايراني است. تصور ميكنم اين را به نحوي از قرآن گرفته است. چون بنا بر رواياتي كه در زندگي سعدي وجود دارد، او چيزي در حدود 30-25 سال، در بغداد زيسته و بغداد در قرن هفتم مهمترين شهر علم يا مهمترين مرجع و مخزن دانشها و علوم در تمدن اسلامي بوده است. نمونه بارز آن وجود بسيار جدي مدارس نظاميه است. او مدت طولانياي را در آن شهر به تحصيل علم و فقه و فضيلت پرداخته است. در محضر شيخ شهابالدين سهروردي (ابوحفص) تلمذ كرده و در دو، سه قسمت از كليات خود نيز از او نام برده است.
علم كلام و فقه و حتي ورود به غوامض فلسفي را به صورت مسلط و به صورت غالب طي كرده و با برجستهترين سطوح علمي و موضوعات علمي در آن روزگاران تمدن اسلامي آشنا شده است. فلذا وقتي تقريبا در حول و حوش سال 655 هجري قمري به شيراز بازميگردد يك كوه استوار از تجربه، علم، عرفان، اخلاق، فقه، كلام و ديگر علوم رايج در تمدن اسلامي است و آن كس كه به اين عقبه قدرتمندِ نظري تكيه بزند و در عين حال شيرين سخن و فوقالعاده بهرهمند از قريحه ذوق و شيدايي باشد، ميتواند گلستان و بوستان را توليد كند، زيرا ظهور و زيبايي هم در فرم است و هم در معنا. كساني ميتوانند مروج و منتشركننده زيبايي باشند كه هم از يكسو نسبت وسيع و وثيقي با حضرت معنا داشته باشند و از سوي ديگر ديگر زباني شيرين، بياني زيبا و ذوقي زيبا و زيباپرداز كه بتوانند با تلفيق اين دو، آثاري جاودان و ماندگار بيافرينند و «سعدي» بهرهمند از هر دو صفت بود! تحصيلش در بغداد و آن زبان شيرينش، اين جايگاه و مكانت عظيم را به او در پهنه فرهنگ ايران زمين داد.
گلستان و بوستان؛ فرهنگساز و فرهنگ گستر
غلامعلي حداد عادل
اول ارديبهشت هر سال روز سعدي ناميده شده است. اين روز و تاريخ از خود سعدي گرفته شده است؛ چون در گلستان در مصرعي «اول ارديبهشت ماه جلالي» را آورده و در اشعار ديگر خود نيز از ارديبهشت ماه ياد كرده است. اگر كاخ شعر فارسي را به يك بناي بزرگ و باشكوه تشبيه كنيم، اين كاخ داراي چند ستون است: يعني فردوسي، مولوي، نظامي، سعدي، حافظ، صائب و… سعدي يكي از ستونهاي كاخ بلند و باشكوه زبان و ادب فارسي است.
سعدي از جهات مختلف به زبان و ادبيات فارسي خدمت كرده است و گنجينهاي از خود به يادگار گذاشته است كه مانند شاهنامه فردوسي فناناپذير است. يعني مانند يك رودخانه جاري از نسلي به نسل ديگر جريان دارد و محل استفاده فارسيزبانان و غيرفارسيزبانان است. نقش سعدي در زبان و ادب فارسي از جهات مختلف قابل بررسي است. از جهاتي چون: ذوق شاعرانه و قريحه شاعري، فصاحت و بلاغت، شيرين زباني، دلنشيني سخن كه در غزل عاشقانه دستي بالاي همه دستها دارد و در اشعار تعليمي و اخلاقي مانند آنچه در بوستان آورده است. همچنين در قصايد خود داراي برجستگيهاي ويژهاي است.
وقتي تاريخ ادبيات فارسي را ميخوانيم و به سعدي ميرسيم متوجه ميشويم كه زبان فارسي بعد از سعدي سليس، شفاف و هموار شده است و پستي و بلندي در آن ديده نميشود و اين حاكي از جهش رو به جلويي است كه با سعدي در زبان و ادبيات فارسي ايجاد شده است.
جامعترين شخصيت تاريخ ادبيات ايران
محمدتقي صابري
نكوداشت شايسته بزرگمردان عرصه علم و معرفت و تكريم و تجليل از شاعران و انديشمندان ايران زمين كه هر كدام از آنان چون خورشيدي بر تارك آسمان فرهنگ و علم ادبيات جهان ميدرخشند، افتخاري بس بزرگ براي ما ايرانيان و تاجيكان و همه دوستان معرفت و ادب در تمام اعصار و در همه كشورهاي جهان است.
شيخ مصلحالدين سعدي يكي از سخنوران تراز اول شعر و ادب فارسي است و در بين مردمان سه كشور پارسي زبان: ايران، تاجيكستان و افغانستان محبوبيت زيادي دارد و به همين خاطر فارسي زبانان از سعدي به عنوان يك شخصيت بزرگ و برجسته نام ميبرند و قريب به هشتصد سال است كه شهرت سخنش به اطراف و اكناف عالم ميرود و ذكر جميلش در هر انجمني به گوش ميرسد و تا جهان باقي است دردانههاي پندآموز نظم و نثرش زينتبخش روزگار بني بشر است. لذا تا در شريان انسانيت جوشش ميل و عشق به زيبايي جريان دارد، نياز به كلام عاشقانه اين شاعر شيرين كلام وجود دارد.
سعدي و راه دور ميان درد و بيان
اصغر دادبه
سخن من درباره سعدي زير عنوان سعدي و راه دور ميان درد و بيان است. در اين بحث ميخواهم نشان بدهم كه همه كارهاي سعدي شاه كارند و دومي شاهكارتر است.
در يكي از غزليات سعدي ميخوانيم:
خبرت خرابتر كرد جراحت جدايي
چو خيال آب روشن كه به تشنگان نمايي
تو چه ارمغاني آري كه به دوستان فرستي
چه از اين به ارمغاني كه تو خويشتن بيايي…
در اينجا به دو اصطلاح مهم، بينندگان و مخاطبان را توجه ميدهم! اصطلاحي از مقولات عشر، يعني كميت و كيفيت! در حقيقت كميت امري تجربهپذير و قابل اندازهگيري است و انسان چيزي را بيشتر ميتواند بداند كه قابل اندازهگيري براي او باشد، اما كيفيت عكس كميت است. مخصوصا اگر به قول حكم، كيف نفساني باشد!
احساسات و عواطف كه به هيچ روي قابل اندازهگيري نيستند و تبديل آنها به كميت نيز بسيار دشوار است، اما بشر به ناگزير در كار اين تبديل است و از كودكي براي انتقال مفاهيم كوشش ميكند كه كيفيت را به كميت تبديل كند!
كار علم هم همين است كه به شكلي بتواند موضوعات خود را اندازهگيري كند و از طريق تجربه حسي موضوع خود را بررسي نمايد.
اما كار شاعر و شعر چيست؟ شعر ترجمان چيست؟ گاهي ما گزارشگر ادراكات خودمان هستيم كه اين امر جنبه علمي پيدا ميكند. اما گاهي گزارشگر واكنشهاي ادراكي خودمان هستيم، چيز را ميبينيم و ميشنويم و احساس ميكنيم و واكنش نشان ميدهيم! كار و شاعر در حقيقت گزارش عواطف و احساسات است كه امري كاملا كيفي است و در حقيقت ميخواهد همه اينها را انتقال دهد و دشواري كار و ميزان توفيق يك شاعر در انتقال عواطف و احساسات، پايگاه و جايگاه او را معين ميكند.
سعدي ميگويد:
وگر حديث كنم تندرست را چه خبر
كه اندرون جراحت رسيدگان چونست
كسي كه با من تجربه مشتركي ندارد، اگر بخواهم درد خودم را به او بگويم متوجه نخواهد شد! بنابراين بايد سخن خودم را به كسي بگويم كه اهل درد باشد و تجربه مشترك با من داشته باشد، به عبارتي بايد همدلي ايجاد شود تا طرف مقابل بتواند پيام مرا درك كند.
يا وقتي ميگويد:
به زخم خورده حكايت كنم ز دست جراحت
كه تندرست ملامت كند چو من بخروشم
يعني كسي كه زخم خورده است، او را درك ميكند و ميفهمد
يا هنگامي كه ميگويد:
تو كه گفتهاي تأمل نكنم جمال خوبان
بكني اگر چو سعدي نظري بيازمايي
بيان ميكند كه بايد تجربه مشترك با من داشته باشيد تا متوجه شويد چه ميگويم لذا اگر همدلي باشد پيام شعر و شاعر منتقل خواهد شد.
كار شاعران است كه از طريق واژهها و جملهها درون يا كيفيت را به كميت تبديل كند. يعني سوز آتشِ دل را نميتوان بيان كرد اما سوزي كه در سخن هست، پيامآور همان سوز است! كه همان تبديل كيفيت از طريق واژههاست به كميت.
سعدي و تربيت انسان
شريف مراد اسرافيلنيا
سعدي از شاعران تراز اول تمدن بشري است. او با دو اثر خويش به نامهاي بوستان و گلستان و ديوانهايش، به عنوان معلم اخلاق، متفكر، حكيم زندگي و سراينده عشق و زيبايي شناختهشده است. از آنجا كه پند و اندرز، يعني تربيت انسان با معرفت، محور اساسي آثار سعدي است، او را پدر اخلاق نيز ناميدهاند. آثار او منبع الهام بزرگترين سخنواران عالم گشته است.
مبناي آثار سعدي، آدميت و تربيت انسان است. از نظر اين شاعر، انسان به خودي خود انسان نيست، بلكه اين آدميت است كه انسان را انسان ميكند. در دوره معاصر كه دوره زوال اخلاق است، نياز بيشتري به كتابهاي تربيتي از جمله گلستان و بوستان داريم.
چهره شاداب شعرِ سعدي
مهدي محبتي
يك جنبه در چهره شاداب شعر سعدي، شكل ذهني شعر اوست. شكل دروني شعر سعدي، نوعي پنجره گشودن به آفاق است. امروزه بين محتوا و فرم نميتوانيم تفاوتي قائل شويم. هر فرم موفقي، محتواي خودش را خلق ميكند و هر محتواي موفقي، فرم خاص خودش را دارد. از آنجا كه شعر سعدي برخاسته از يك جان شكفته است كه خيلي اندوههاي خاص مصيبتگرانه ندارد، فرم خاصي پيدا كرده است. سعدي، با فرم خاص شعر خودش، چهار پنجره به روي ما ميگشايد: پنجرهاي رو به هستي، پنجرهاي به طبيعت، پنجرهاي به جامعه و پنجره ديگري به انسان.
سعدي برخلاف برخي شاعران كه پنچرهاي به درون انسان باز ميكنند، پنجرهها را رو به آفاق ميگشايد و از طريق آينهسازي حيات، طبيعت، جامعه و ديگران، خودمان را به ما نشان ميدهد.
شاعر مبتكر و صاحب سبك
سيد نجمي حسن زيدي
اگر در تاريخ ادبيات فارسي بخواهيم استاداني را انتخاب كنيم كه صاحب سبك و ابتكارند، بدون ترديد يكي از آنان سعدي شيرازي است. او در اقسام مختلف شعر طبعآزمايي كرده و در هر يك داد سخن داده است. نقطه قابلتوجه در قصايد ساده و روان سعدي آن است كه هرگز طول و تفصيل و مضموننگاري متقدمين خود را ندارد و در مديحهها هم پادشاهان و اميران زمان را به عدل و نيكوكاري ميخواند و حتي توجه آنان را به سپري شدن روزگار و گذرا بودن جاه و جلال و دگرگوني احوال جلب ميكند. اين اندرز دليرانه تا آن زمان در ادبيات ايران سابقه نداشته است. برجستگي ديگر شعر سعدي، توجه به غزلسرايي است. پيش از او شاعران نامي غزلهايي داشتند اما شعر رسمي، قصيده بود و غزل، مقامي فرعي داشت. سعدي غزل را كه بيشتر تابع احساسات است، بر قصيده ترجيح داد و آن را ترويج كرد.
محبوبيت سعدي شيرازي
غاليه قنبربكوا
سعدي از خوشزبانترين شاعران فارسيگوي است كه محبوبيت زيادي دارد. سعدي در دوران سخت حمل مغول به ايران زندگي كرد، مولانا هم همينطور. هر دو تلاش كردند تا با قدرت زبان، با شرايط موجود مقابله كنند. در آن زمان مردم مأيوس بودند و فكر ميكردند ديگر زندگي خوب و خوشي نخواهند داشت ولي ميبينيم كه سعدي و مولانا به ما ميآموزند كه هرگز نبايد اميدمان را از دست بدهيم.
زشتي و پليدي همه جاي دنيا وجود دارد. اما قدرت زبان ميتواند با اين پليديها مبارزه كند. سعدي به ما اين را ميآموزد و ميگويد همه ما اعضاي يك بدن هستيم.
هر روز، روز سعدي است
عابد شكورزاده
در جهان معنوي ما هر روز، روز سعدي است. بارها گفته شده است كه سعدي در منطقه فرارود از جايگاه بالايي برخوردار است. تغيير جو سياسي بخارا در آغاز قرن بيستم و تسلط شوروي بولشويك بر اين منطقه باعث شد توجه نسل ما به امثال سعدي كمتر باشد.
در طول هفتاد سال تسلط شوروي، مردم تاجيكستان هيچگاه نسخه كامل گلستان را نديدند. بوستان شيخ اجل هم در آغاز دهه 1990 ميلادي به شكل كاملتري چاپ شد. در يك ابتكار بيسابقه، دانشنامه ملي تاجيكستان، سه جلد كتاب از سعدي منتشر كرد. سال گذشته كتاب گلستان مصور سعدي را به دو خط فارسي و كريلي منتشر كرديم تا نسل جديد تاجيكستان با اين كتاب آشنا شوند. همچنين متن كامل و شرح گلستان و بوستان را هم به هر دو زبان منتشر كردهايم.
منبع: روزنامه اعتماد 4 اردیبهشت 1401 خورشیدی