1

دختران نترسند ان‌شاءالله دیگر ورزشی ممنوع نمی‌شود

ناگفته‌هاي معاون وزير ورزش در دولت روحاني از ۴۰ سال فعاليت در حوزه ورزش زنان

سلطاني‌فر مي‌گفت نمي‌دانم چرا به من مي‌گويند پرسپوليسي

علي ولي‌اللهي

دكتر مهين فرهادي‌زاد جزو اولين مديران ورزش زنان بعد از انقلاب است. از سال ۶۳ مسووليت داشته و در دولت دوازدهم بالاترين سمت خود يعني معاوني وزير ورزش و جوانان را هم تجربه كرده است. خودش مي‌گويد از همان شروع كار تا زماني كه معاون مسعود سلطاني‌فر شد با چالش‌هاي متعددي روبه‌رو بوده؛ چالش‌هايي كه گاهي او را در تنگنا قرار داده‌اند. مي‌گويد عمرش را در ورزش زنان سپري كرده و به خاطر اين از بسياري امتيازاتي كه مي‌توانسته به دست آورد چشم‌پوشي كرده.   پاي صحبت‌هاي ايشان نشستيم و آنچه از دهه ۶۰ تا سال ۱۴۰۰ بر ورزش زنان گذشته را مرور كرديم. لازم به ذكر است متن پيش رو چكيده‌اي از گفت‌وگوي تفصيلي «اعتماد» با خانم دكتر فرهادي‌زاد است. گفت‌وگوي مفصل تصويري با ايشان امروز در خبرگزاري «اعتمادآنلاين» و صفحات مربوطه در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر شده است. 

  ‌گفته شده اوايل انقلاب برخي ورزشكاران زن كه در رژيم سابق فعاليت مي‌كردند حذف شدند. 
من از سال ۶۳ مسووليت داشتم. بچه انقلاب هم بودم. من زمان شاه هم چادري بودم. از زماني كه مسووليت داشتم اين چيزي كه شما مي‌گوييد نه من و نه ساير همكارانم كه در بحث مديريت ورزشي زنان حضور داشتند كسي را با اين نگاه نديديم. اما بالاخره انقلاب شده. در اين تغيير و تحولات افرادي هستند كه اعمال سليقه در بخش‌هاي مختلف دارند؛ به درست يا به غلط. بنابراين احتمالا برخي آدم‌ها گرفتار اعمال سليقه‌ها شدند. بسياري از چهره‌هاي مهم ورزشي قبل از انقلاب بودند كه بعد از انقلاب مسوول شدند. اصلا ما حق نداشتيم چون امام اشاره داشتند ملاك حال افراد است. ممكن است يك جايي هم يك كسي اشكالي ايجاد كند كه بايد كمكش كنيم. توي همان دوران يك نفر به من پيشنهاد داد بيا مسوول استخر منطقه ۶ شو. من رفتم. بچه‌ها مي‌رفتند شنا مي‌كردند و همه‌چيز مرتب بود. يك روز يك خانمي آمد از همين‌هايي كه اعمال سليقه مي‌كرد. گفت عه! اينها چرا با حجاب توي آب نيستند؟ خب ببينيد اين چيزها بود! من گفتم بله شما درست مي‌گوييد و ايشان را به بيرون هدايت كرديم. اين جزو همان افرادي است كه ما بايد كمكش كنيم ارزش‌هاي انقلاب را بفهمد و ببيند و بنابراين نمي‌شود اينها را تعميم داد. 
 ‌آيا درست است كه عده‌اي قصد تعطيلي ورزش زنان را داشتند؟
آنها متوجه نبودند. آن اهميت ورزش زنان در ايجاد ارتباط با دنيا را الان تازه دارند ياد مي‌گيرند. اين‌قدر كه ورزش زنان توانسته در صدور ارزش‌هاي انقلاب كمك كند، ورزش آقايان اصلا نتوانسته. شما دختر قهرمان‌مان را در بازي‌هاي جاكاراتا ببينيد كه در همان روز اول رفت و مدال طلا را گرفت. رييس‌جمهور اندونزي رفت مدال طلاي دختر ما را بدهد. اين دختر ما با پوشش اسلامي روي سكو قرار گرفته. رييس‌جمهور بعد از اهداي مدال و هدايا رفت كه با سبك خودش تشكر كند و دست بدهد. دختر ايراني جمهوري اسلامي ايران با عفاف، با احترام به آنها گفت من مسلمانم و نمي‌توانم با شما دست بدهم. او بسيار زيبا و عفيفانه اين كار را انجام داد كه طرف متوجه شد، چون مي‌دانيد در عرف بين‌الملل ممكن بود ناراحت بشود و برود، اما متوجه شد اين دختر با ارزش‌هاي نظامش است كه زندگي‌ مي‌كند. اين كار يك روز دو روز نبود. اين كار يك نفر دو نفر نيست. كار يك‌سري آدم‌هاي زن و مردي است كه در بخش‌هاي مختلف كار كردند و اين بچه توي اين شرايط رسيده به اينكه مدالش را بگيرد و بگويد من يك زن مسلمان جمهوري اسلامي هستم. 
 ‌برخي مي‌گويند اين از سر اجبار است. 
يك وقت هست موضوع حجاب را مطرح مي‌كنيد. حجاب پوششي است كه در واقع ورزشكار ما با شرايط جمهوري اسلامي دارد. يك وقت هست بحث عفاف است و اين عفاف و فضاي فكري كه ورزشكار ما داشته باشد به او گفته نشده دست نده ولي در تمام طول اردوهاي او و مسابقات او با شرايط نظامش جلو مي‌رود. مثل چيزي كه از ورزشكار آلماني مي‌بينيد. او هم با شرايط نظام خودش جلو مي‌رود و ممكن است توي سالن جلوي همه لباسش را عوض كند ولي شما امروز مي‌بينيد كه ورزشكار پسر ما هم با توجه به شرايط عفاف و ارزش‌هايي كه به او داده شده رعايت مي‌كند. 
 ‌از بازي‌هاي آسيايي پكن بگوييد. شما اولين سرپرست اولين كاروان اعزامي زنان ايران به مسابقات بين‌المللي بعد از انقلاب بوديد. 
آن زمان در كميته ملي المپيك سه نفر عضو بودند. خانم هاشمي، خانم طاهريان و من. تيراندازي زنان هم پوشش كاملي داشت و جزو رشته‌هاي اولي بود كه پيشنهاد شد. براي حضور زنان در بازي‌هاي آسيايي بالاخره بايد از يك جايي شروع مي‌شد. صحبت شد توي جلسه با استدلال‌هايي كه آمد متقاعد شدند كه تيم تيراندازي زنان به بازي‌هاي آسيايي اعزام شدند.
 ‌تفاوت زنان ايراني در بازي‌هاي آسيايي تهران و پكن واكنشي به همراه نداشت؟ 
ما بعد از مدت‌ها كه زن‌ها در مسابقات آسيايي غايب بودند راهي مسابقات شدند و ما در دهكده اسكان داده نشديم. رفتيم داخل يك هتل. روز ششم مراسم افتتاحيه بازي‌ها انجام شد. من به همراه بچه‌هاي دختر رفتيم خدمت آقاي غفوري‌فرد و ايشان دستور دادند ما برويم دهكده و گفتند آماده شويد براي مراسم افتتاحيه. آن ۶ نفر كه در مراسم رژه هستند بچه‌هاي تيراندازي هستند و در يك عكس كه ايراني‌هاي حاضر در استاديوم را نشان مي‌دهد يك زن چادري هست و آن هم من هستم. ما در آن ۶ روز هرجا مي‌رفتيم و در هر زمين تمرين همه با تمام وجود اين ۶ نفر را تشويق مي‌كردند به ويژه كشورهاي مسلمان. جملاتي كه مي‌گفتند اين بود كه بچه‌هاي سنتي‌تان را آورديد و ما اين‌قدر از اين بچه‌هاي سنتي داريم كه بالاتر از اعضاي فعلي تيم‌هاي‌مان كار مي‌كنند اما ما نمي‌توانيم بياوريم‌شان چون فكر مي‌كردند مجامع بين‌المللي اجازه حضور نمي‌دهند. اين كار ساده‌اي نيست.
 ‌پس فضا مثبت بود.
من مي‌دانم شما با اين تفكر آمده‌ايد مصاحبه كه قبل از انقلاب توي بازي‌هاي آسيايي تهران بچه‌ها بدون پوشش بودند الان اين تغيير و تحول چه تفكري ايجاد مي‌كند. خداي نكرده بيننده‌اي كه مي‌بيند فكر كند اين حجاب و باورهاي انقلاب ما را به قرن گذشته برگردانده. اتفاقا ما جلو رفتيم. ورزش زنان بسيار جلو هم آمد و رشد كرد. نكته اين بود كه كشورها نمي‌خواستند جلو بيايند و خودشان را در اين زحمت بيندازند. از تلاشي كه جمهوري اسلامي كرد و زنان در مسووليت‌هاي مختلف كردند كه زنان مسلمان هم حق دارند در مسابقات مختلف شركت كنند. در مجموع سختي بود. فشارهاي زيادي بود اما وقتي بچه‌هاي ما براي اولين‌بار در بازي‌هاي آسيايي با پوشش اسلامي حاضر شدند تمام اين ملت بلند شدند و آنها را تشويق كردند و همه وزرا و مسوولان كشورهاي آسيا بلند شدند و از آقاي غفوري‌فرد تشكر كردند. فرداش چند تا ماشين آمدند. سفرا و مقامات حاضر شدند و تبريك گفتند و اظهار داشتند كاري كه جمهوري اسلامي با ميلياردها تومان نمي‌توانست انجام دهد در صدور ارزش‌ها شما انجام داديد. از فرداش ما ديديم در هر سالني در دهكده‌اي عكس دختران ما با حجاب زده شده. تمام روزنامه‌ها عكس دختران ايراني بودند. 
 ‌براي بچه‌ها لباس فرم رژه طراحي نشده بود؟
بچه‌ها كت و شلوار تيراندازي پوشيده بودند. لباس يك فرم داشتند اما روي آن چادر پوشيده بودند، چون بحث لباس شد و مي‌دانم در ادامه مي‌خواهيد در مورد شوراي مجوز لباس بپرسيد همين حالا بگويم گاهي سوال مي‌شود شما اينجا جلسه شوراي مجوز لباس داريد چرا اين كار را مي‌كنيد؟ ما نداريم! ما به دليل اينكه در واقع بايد مجوز لباس از خارج از كشور بگيريم بايد يك جايي شرايط گرفتن لباس را فراهم كنيم. مسابقات ورزشي استاندارد لباس خودش را دارد. ما مي‌گوييم با توجه به مباني اعتقادي‌مان بايد لباس‌هايي تن ورزشكار كنيم كه بتوانند در مسابقات حاضر شوند. اين لباس‌ها بايد استاندارد ورزش را به هم نزند پس بايد برويم مجوز لباس را از مجامع بين‌المللي بگيريم. براي اينكه آن مجوزها را بگيريم بايد اينجا كار كنيم تا آن مطلوب را فراهم كنيم. گاهي ما را متهم مي‌كنند كه شما اينجا داريد تصميم مي‌گيريد. اين‌طور نيست. ما براي اينكه سرخود عمل نكنيم و نگاه فني بخش خودش را بگيريم، بعد نگاه پزشكي را بگيريم كه بچه‌هاي ما آسيب نبينند. گرمازده نشوند. چيزي را تهيه كنيم بچه ما در آن هم كيف كند هم كارش را بكند هم رفتار يك زن مسلمان را داشته باشد.
 سرعت رشد ورزش زنان در ایران تحت تاثیر دولت‌ها قرار گرفته یا خیر؟

حتما همين‌طور بوده. گاهي هم دولت‌ها كاره‌اي نبودند. همان‌طور كه گفتم اوايل انقلاب عده‌اي سليقه‌هاي خودشان را مطرح مي‌كردند بدون پشتوانه علمي و…
 ‌من فكر مي‌كنم به سياست دولت‌ها ربط داشته. مثلا امروز مچ‌اندازي زنان ممنوع شده و در زمان شما ورزش‌هاي زورخانه‌اي مجوز نگرفت. 
ما بايد چند تا موضوع را حل كنيم. در ورزش زورخانه‌اي چه كار مي‌كنيم؟ بحث توانمندسازي زنان مطرح است ديگر. قدرت و استقامت و چابكي مي‌آورد. ولي مگر اينها در ورزش‌هاي ديگر نيست؟ مگر من تحصيلكرده ورزش نيستم؟ اينها را مي‌فهمم. يك بخش ماجرا اين است و هيچ اشكالي ندارد. يك بخش ديگرش اين است كه چند نفر در اين رشته‌ها فعاليت مي‌كنند؟ مرا گذاشته‌اند مسوول و بايد بررسي كنم. رييس فدراسيون وقت آمد و يك مجموعه‌اي آورد كه اين رشته تاريخي است و اينها. خب من تاريخ ورزش ايران را درس مي‌دادم. ولي باز رفتم جست‌وجو كردم. در تاريخ ورزش ايران هيچ جايي زنان در زورخانه حضور نداشتند. گفتيم عيب ندارد و شما بياييد يك‌جور ديگر دفاع كنيد. بررسي بعدي اين بود كه چند نفر در اين رشته فعاليت مي‌كنند؟ چرا اين سوال را مي‌كنم؟ براي اينكه من بايد دست در جيب آدم‌ها كنم و از پولي كه دولت به ما مي‌دهد و مال مردم است بروم براي اينها سالن بسازم و امكانات بگيريم. شما مي‌گوييد همه رشته‌ها اول ده نفر بيست نفر بودند. ما به آنها گفتيم برويد در سالن‌هاي زيرنظر فدراسيون خودتان كار كنيد اما اگر زورخانه مي‌خواهيد مخصوص بانوان و با امكانات جديد بايد تعداد ورزشكار قابل توجهي وجود داشته باشد درحالي كه من از هر استاني مي‌پرسم كسي را ندارد. الان بروم دنبال چي؟ مجوز چي بگيرم؟
 ‌مشكل اين است كه اين جور چيزها گره مي‌خورد با مسائل سياسي. 
گره مي‌خورد يا گره مي‌زنند؟ آخر بيايند به من نگاه كنند و بگويند اين فرهادي كجاش سياسي است؟ 
 ‌شخص شما نه…
اين بستگي به نفر دارد. اگر نخواهد متوجه شود خودت را بكش! فرهادي بال‌بال هم بزند سياسي‌اش مي‌كنند. ولي من كه نمي‌توانم از واقعيتي كه وجود دارد عدول كنم. من براي او توضيح مي‌دهم. خدا مي‌داند يك خانم بود فقط مي‌آمد براي ورزش زورخانه‌اي. بيشتر از يك دانه هم هيچ‌وقت نيامد. براي او توضيح دادم فرصت بدهيد و تا آن زمان در سالن‌هايي كه وجود دارد هر جا كه بگوييد فضا فراهم مي‌كنم تا فعاليت كنيد. اما بايد يك تعدادي قابل توجه بشويد و من كم‌كم فضا را باز كنم. فرهادي‌زاد بيايد هزينه‌اي كند و زورخانه‌اي بسازد اما كسي نباشد كه برود. شما نمي‌خنديد؟ خود شما مي‌پرسيد چرا دستخوش مسائل سياسي شديد؟ ما ۸۶ سالن يا داخل مدرسه يا كنار مدرسه دخترانه ساختيم. 
 ‌پس مي‌توانيد بگوييد كدام دولت خدمت بيشتري به ورزش زنان داشت. 
اساس و پايه كار ورزش زنان در دوره آقاي هاشمي‌رفسنجاني بود. ايشان زماني كه در بسياري از استان‌ها ورزش براي زن‌ها اصلا تعريف نشده بود يعني اجازه نمي‌دادند در يك استخر زنان كنار هم شنا كنند، خانم هاشمي با حمايت پدرش شرايط را فراهم كرد. در مجموع طي اين دوران سرعت رشد ورزش زنان خوب بوده. گاهي كند شده و گاهي تند. دليلش هم اين نيست كه مسوولان ارشد نظام مخالفند. آنها دنبال اين چيزها نيستند. دليلش وجود فرهادي‌زادهاست. اعمال سليقه‌ها مشكل درست مي‌كند. 
 ‌مديران رده مياني تاثيرگذار هستند ولي امروز محدوديت‌ها از بالا اعمال شدند.
بايد تلاش كنيم و كمك كنيم. جلوي ورزش زنان را نمي‌شود گرفت، ولي جايي كه ممكن بود محدوديتي ايجاد شود و يك فرهادي بيايد سر كار و مثل همين حالا كه اتفاق افتاده ما بايد بياييم كمك كنم و آگاه‌شان كنيم. بازي‌هاي المپيك در اين دوره برگزار شد براي اولين‌بار مسابقات زنان پخش شد. حتي در كاراته. خيلي تلاش شد و من واقعا از صداوسيما متشكرم…
 ‌ما مي‌خواهيم كمك كنيم و مي‌رويم سوال مي‌كنيم چرا مچ‌اندازي را ممنوع كرده‌ايد اما…
وقت بگيريد برويد با خودشان حرف بزنيد.
 ‌حرف گوش نمي‌كنند!
يك وقت هست افراد تحت پوشش من هستند و من به آنها آموزش مي‌دهم. من هميشه روي آموزش تاكيد داشتم. مثلا براي اولين‌باري كه مربيان و سرمربيان و دختران جوان‌مان را برديم در آكادمي مباحثي ساده را با آنها مطرح كرديم. اينكه شما به عنوان يك جوان كه بالاي سر تيم دختران قرار گرفتي چه مسووليتي داري در اينكه كمك‌شان كني چگونه از فضاي مجازي استفاده كنند. ما الان دختربچه داريم كه از خودش عكس مي‌گيرد اما بلد نيست هنگام انتشار آن حالتي را انتخاب كند كه همه نتوانند ببينند و چهار تا دوستش ببينند. يك نفر هم مي‌آيد از عكس‌هاي او استفاده مي‌كند بدون اينكه خطراتش را بداند. در بحث حفاظت از ورزشكاران و سوءاستفاده‌هايي كه مي‌شود خيلي چيزها را بچه‌هاي ما نمي‌دانند. اينكه در بحث اعزام‌ها چه آمادگي‌هايي داشته باشد در سفر مراقب چه چيزهايي باشد، مهم است. 
 ‌يعني ما در اردوهاي ورزشي زنان كلاس آموزش نحوه استفاده از اينستاگرام داريم؟
ما درسي داريم تحت عنوان آسيب‌هاي فضاي مجازي و كمك به مربيان و ورزشكاران براي چگونگي حمايت از خودشان در فضاي مجازي. دكتر متين‌فر استاد دانشگاه است و بسيار قوي تدريس مي‌كند. اتفاقا ما از طريق كميسيون همبستگي مباحث مختلفي را از طريق اساتيد مطرح كرديم و يك بحثش همين است. كتابچه‌اي است كه دراختيار مربيان قرار مي‌گيرد.
 ‌از ورود زنان به استاديوم در بازي ايران-كامبوج بگوييد.
در بازي ايران و كامبوج قرار شد زنان وارد استاديوم شوند. من همكاري شوراي فرهنگي زنان را به صورت كامل در اختيار داشتم. يعني رفتيم توجيه كرديم و توضيح داديم. 
 ‌اينكه تصمم گرفتيد اينها را قانع كنيد به خاطر فشار فيفا بود يا خود دولت به اين نتيجه رسيد؟
ما مجوز لباس‌ها را براي چه چيزي هماهنگ مي‌كنيم؟ پس بحث نهادهاي بين‌المللي هم مطرح است اما اين خواست خود بچه‌هاي ما بود. ما اينها را به آن شورا مي‌گفتم. بحث آنها بحث آماده‌سازي زيرساخت‌ها بود. ما در جلسه‌اي كه دكتر سلطاني‌فر و خانم آيت‌اللهي داشتند همه ‌چيز را رديف كرديم و يك گروه از آن شورا آمدند و از امكاناتي كه در آزادي فراهم شده بود ديدن كردند. جايگاهي كه براي بخش زنان ديده شده بود مورد قبول واقع شد، درنهايت خوشبختانه موافقت شد. من از ساعت دوازده ظهر روز بازي به همراه همكارانم در معاونت بخش زنان در همان قسمت ابتداي تونل قرار گرفتيم. براي من كه ۳۵ سال مي‌شد در ورزش زنان بودم و با روحيات ورزشكاران زن آشنايي داشتم خيلي جالب بود كه وقتي دو تا اتوبوس اول پياده شدند بچه‌ها از لب تونل شروع كردند به دويدن. من فكر كردم كسي از بازيكنان آنجاست اما ورزشگاه خالي بود. من هم شروع كردم به دويدن چون دقيقا مي‌خواستم احساس كنم چه چيزي در جريان است. وقتي رسيدند لب چمن تمام اين بچه‌هاي رده سني نوجوانان تا جوانان عنوان مي‌كردند ‌اي آزادي ما آمديم! 
 ‌همه آنها گزينش شده بودند؟
به هيچ‌وجه!
 ‌بليت خريده بودند؟
من بچه‌هاي دانشجوي خودم از دانشگاه الزهرا را بين جمعيت ديدم. من نگفته بودم بيايند. خودشان بليت گرفته بودند و ثبت‌نام كرده بودند. گزينشي نبود. يك تعدادي در كنار اينها براي كمك خودمان گذاشته بوديم. خيلي‌هاشان علاقه‌مند صددرصدي فوتبال هم نبودند. 
 ‌سبك مديريت آقاي سلطاني‌فر در حوزه ورزش زنان چطور بود؟
خدا را شاهد مي‌گيرم من ايشان را به اندازه ساير همكارانم نمي‌شناسم اما ايشان اين ويژگي را داشت كه در كار بخش من به هيچ‌وجه، نه اينكه دخالت نكند چون بالاخره مقام مسوول من بود ولي آزاد بودم در ارتباط با كارهايي كه مي‌خواستم انجام دهم. همه كارها را خودم مي‌كردم. البته شنيدم كه مي‌گويند ايشان ممانعت به عمل مي‌آورد ولي اين‌طور نبود. 
 ‌خانم هاشمي در گفت‌وگو با سالنامه اعتماد گفت ايشان و شما حاضر نشديد به خاطر ورزش زنان ريسك كنيد. 
من يك جواب ديگر بدهم. من اعتقاد دارم وقتي يك كسي، خودم را نمي‌گويم، مي‌آيد از زندگي‌اش مي‌گذرد و از امكاناتي كه مي‌توانسته بگيرد كه استاد تمامي بوده مي‌گذرد و با حقوقي كه همه كارمندان مي‌گيرند بازنشسته مي‌شود و تلاش مي‌كند و در معرض بيشترين تصميم‌گيري‌هاي سخت قرار مي‌گيرد، چون خيلي‌ها حاضر نيستند هميشه پاسخگو باشند و مصاحبه كنند، وقتي شخصي مي‌آيد و بحثش خدمت به مردم است نبايد خدماتش فراموش شود. ممكن است يك جايي هم كاري كند كه مطابق سليقه شما نباشد. ما نمي‌توانيم اين فرد يا مديري كه ساختيم، نظام ساخته و خودش تلاش كرده و از خيلي مواهبش گذشته با دو كلمه نمي‌گويم خرابش كنيم، به او آسيب بزنيم. او كه كوچك نمي‌شود. كار خودش را مي‌كند و اعتقادات خودش را دارد. اما با اين رفتار ما به جوان‌ترهاي توي اين مسير مي‌گوييم اگر بيايي و در اين مسير حرف ما را نزني همين‌ آش و همين كاسه است. اين شيوه غلط است. فرهادي‌زاد يك شخصي مستقل است. نه سنش سني است كه نفهمد و تحليل نكند و نه بي‌تجربه است. برنامه‌هاي متعددي با كمك خود شما انجام داده و تجربه كسب كرده. ما بايد به اين تجارب احترام بگذاريم و كمك كنيم و تقويت كنيم مديران‌مان را. 
 ‌اين جواب به خانم هاشمي بود؟
حالا بالاخره ديگر. ايشان دوست عزيز من است. 
 ‌آقاي سلطاني‌فر پرسپوليسي بود؟
خدا شاهد است در جلسات هم مطرح مي‌كردند و اين بنده خدا عنوان مي‌كرد من نمي‌دانم چرا به من مي‌گويند پرسپوليسي. من نمي‌دانم و چيزي هم در اين فضاها نديدم. 
 ‌در دوره فعاليت‌تان يك جنجال بزرگ داشتيد. بحث ريحانه خواندن زن‌ها و عدم تطابق فيزيولوژي ورزشكاران زن با برخي ورزش‌ها مثل پرورش اندام. 
ببينيد وزنه‌برداري را من خودم جزو كساني بودم كه تاييد كردم. موثرترين فرد براي مجوز لباس اين رشته خودم بودم. در پاورليفتينگ ما داشتيم براي مجوز تلاش مي‌كرديم كه مجوز بدهيم كه داديم. بحث پرورش اندام مطرح بود. خبرنگار سوال كرد پرورش اندام چه؟ گفتم نه! پرورش اندام با پاورليفتينگ فرق دارد. شما پرورش اندام را مي‌شناسيد؟ به چه شكلي آدم عضلاتش را حجيم مي‌كند؟ هرمون مي‌زنند ديگر. مگر نفر اول كشور را نديديم كه طفلك چه آسيب‌هايي ديد؟ بنابراين در تمام دنيا همين‌طور است. از انگليس يك پزشك به من زنگ زد بعد از آن مصاحبه. گفت شما فرهادي هستيد؟ گفتم شما هم ايراد داريد به حرف من؟ گفت نه من مي‌خواهم تاييدت كنم. همه حرف‌هايي كه زدي درست بود، ولي تو را كسي تاييد نمي‌كند. بابا جان اين حرف را ورزشكاري مي‌زند كه تحصيلكرده ورزش هم هست. دكتراي تربيت‌بدني دارد. برويد از بقيه هم بپرسيد. توي پرورش اندام مي‌توانيد حجم عضلات را خيلي زياد كنيد؟ مگر اينكه وزن‌تان را به اندازه وزنه‌بردارها بالا ببريد. برويد از نقطه نظر فيزيولوژي بشناسيد. من نه راجع به وزنه‌برداري حرف زدم نه راجع به بوكس. 
 ‌بوكس هم داستان خودش را دارد.
بله. بنابراين بحث پروش اندام را نه از نظر شكل و شمايل مي‌توانستيم وارد شويم چون شما چي را بايد نشان بدهيد؟ مگر مي‌شود از زير لباس حجم عضله را نمايش داد؟ شما حتي فيلم نمايش ورزشي مردان هم نمي‌توانيد پخش كنيد. بنابراين ورودش غلط است. من بحث چيزهاي ديگر را نمي‌كنم. بحثم سلامتي است.
  ‌در زمان شما به نظر رسيد بوكس راه افتاد بعد ناگهان تعطيل شد. 
در ابتداي كار نظر خودم مخالف بود، ولي آنجا يك نفر تصميم‌گير نيست. ما در ورزش زنان شورايي كار مي‌كرديم. اگر من روي هوا بگويم نه، يعني نه بحث پزشكي‌اش را ديدم و نه بحث فرهنگي‌اش را. ما يك شورايي داريم كه در اين شورا معاون ورزش مردان است. معاون فرهنگي هست. بخش مديركل حراست هست. دو تا خبره زن و پزشك هستند. بحث بوكس از گذشته‌ها در شوراها نبوده. بعد يك روز بچه‌ها آمدند. تعدادشان هم كم نبود. مواردي را مطرح كردند كه جاي تامل داشت، چون آنها كارشان را مي‌كردند. در زيرزمين‌ها تمرين مي‌كنند. من به آنها گفتم اجازه بدهيد من مستندات را آماده كنم. رفتم دنبال آسيب‌ها. آسيب‌هاي بوكس روي صورت و استخوان‌هاي صورت ممكن است زندگي را از فرد بگيرد. عكس‌هاي مختلف از مكان‌هاي تمرين آنها را هم آوردم. مشكلاتي كه از بحث حفاظت از ورزشكاران مطرح بود را هم گذاشتم. در جلساتي كه داشتيم من با دلايلي كه جمع كرده بودم گفتم بحث آسيب‌هاي فيزيكي هست نه اما بحث آسيب‌هاي ديگر را هم بايد ديد. من به آنها گفتم چرا نمي‌رويد كيك بوكس؟ چرا ووشو نه؟ جواب مي‌دادند خانم من دنبال هيجانم و هيجان را در بوكس ديدم. جالب است كه در بررسي‌هاي‌مان فهميديم ووشو حركات خيلي خشن‌تري از بوكس دارد. ما تا يك بخشي توجيهاتي داشتيم و برخي موافقت‌ها را هم گرفتيم.  حتي به اين نتيجه رسيدم من راه‌اندازي كنم كه بعدي راحت باشد. ولي عمر كاري ما كفاف نداد. الان هم مي‌گويم بوكس خطرات خاص خودش را دارد ولي تعداد زيادي جذب بوكس شدند. بچه‌ جواني كه روي عقل و استدلالش حرف مي‌زند. اگر مي‌توانيم ما بدون اينكه فضاي خارجي آن را مطرح كنيم در داخل زير پوشش خودمان بگيريم اين بهترين شرايط كار براي آنهاست.
  ‌دختران مي‌گويند مخالفت با بوكس زنان سياسي است و لجبازي با زنان. 
نه بالاخره بچه به يك جايي مي‌رسد كه استدلال خودش است. يك بحثش دوست داشتن است. يك بحثش اين است كه شما الگو مي‌شوي براي بقيه بچه‌ها. آن كسي كه مربي جامعه است بايد مسير درستي رديف كند. 
 ‌پيش‌بيني‌تان از آينده ورزش زنان چيست؟
نمي‌تواند ايست كند. راهي ندارد جز جلو رفتن. مطمئنا براي دور بعد روي مدال‌آوري دختران در المپيك كار مي‌كنيم. ورزش دست فدراسيون‌هاست. در فدراسيون‌ها كه كسي جلوي‌شان را نگرفته. بروند كار كنند. مگر در همين فدراسيون بيماران خاص به من مي‌گويند زن‌ها نيايند؟ خدا شاهد است كه اين‌طور نيست. با توجه به اينكه ما در دوره قبل مسابقات در نيوكاسل توسط زن‌ها مدال‌هاي بيشتري آورديم تصميم گرفتيم زنان بيشتري را راهي مسابقات كنيم. اين كار را هم مي‌كنيم. چه كسي مي‌خواهد جلوي مرا بگيرد.
 ‌به خاطر اعمال محدوديت‌هاي وزارت ورزش جديد چشم بعضي‌ها ترسيده.
 نترسند و بروند جلو و كارشان را بكنند.
  ‌صبح بيدار مي‌شوند و نامه مي‌دهند و ممنوع مي‌كنند!
خير است، ان‌شاءالله اين كار را نمي‌كنند. 


  اوايل انقلاب مي‌گفتند چرا دخترانِ توي استخر بدون حجاب هستند!
    ورزشكار دختر جمهوري اسلامي نشان مي‌دهد با ارزش‌هاي نظامش زندگي مي‌كند.
    فقط يك زن متقاضي راه‌اندازي ورزش زورخانه‌اي بود نه بيشتر.
    من بال‌بال هم مي‌زدم تصميماتم را سياسي جلوه مي‌دادند.
    در اردوهاي تيم‌هاي ورزشي دختران كلاس آموزش استفاده صحيح از اينستاگرام داريم.
    تماشاچيان زن بازي ايران و كامبوج گزينش شده نبودند.
    از زندگي و تمام امكاناتي كه مي‌توانستم داشته باشم گذشتم.
    سلطاني‌فر در جلسات مي‌گفت نمي‌دانم چرا به من مي‌گويند پرسپوليسي؟
    پزشكي از انگليس زنگ زد و گفت: حق باتوست؛ فيزيولوژي زنان براي ورزش پرورش اندام مناسب نيست.
    خطرات زيرزميني ماندن بوكس زنان از راه‌اندازي اين ورزش بيشتر است.

منبع: روزنامه اعتماد 5 خرداد 1401 خورشیدی