1

بانیان وضع موجود!

فياض زاهد

يكي از اصطلاحاتي كه در دولت جناب رييسي از رونق بالايي برخوردار است، تعبير «بانيان وضع موجود» است. گويا اين دولت در نتيجه يك انقلاب به قدرت رسيده و متوليانش در وضعيت ايجاد شده هيچ نقشي نداشته‌اند. با اين ضرباهنگ بسان تكه برفي كه از ارتفاع قله به پايين هرم قدرت اجرايي غلتانده مي‌شود، بهمني شكل مي‌دهد و تر و خشك را با هم مي‌سوزاند.  اين دوستان متوجه اين نكته نيستند كه در نظام با اقتدار ولايي، همه امور كليدي در نتيجه تعيين راهبردهاي كلان نظام سياسي رخ مي‌دهد. نه در روابط بين‌الملل، نه در داستان هسته‌اي، نه اتخاذ استراتژي‌هاي كلان اقتصادي، نه در جنگ و صلح، نه در امور فرهنگي و دكترين‌هاي اجتماعي، در امور ديني و فرهنگي و هنري، در تقابل‌هاي ورزشي و ده‌ها موضوع مهم ديگر، اين نهاد دولت نيست كه تصميم‌گير است. به سرنوشت و نوع تعامل روساي جمهور در ايران كه بنگريم درمي‌يابيم كه به غلط يا درست، ساختار مناسبات و روابط معيوب، برهم زننده اعتماد و ثبات در روابط عمودي در هرم قدرت در ايران است. اين اشكال مهم حتما و در نقطه‌اي بايد اصلاح شود. -فعلا محل سخنم نيست-پس وقتي از بانيان وضع موجود حرف مي‌زنيم بايد متوجه اين نكته باشيم كه وقتي دولتي تنها در بهترين حالت ممكن بر 20 تا 25 درصد ساحت قدرت نفوذ دارد، از كدام بانيان سخن مي‌گوييم؟ در ثاني؛ مگر دولت‌ها در انتخاب و انتصابات مديران خود مبسوط اليد بوده و هستند؟ در همين دولت آقاي رييسي، مگر ايشان و وزراي‌شان، بدون اخذ استعلام‌هاي امنيتي و اخلاقي و تخصصي و اداري مي‌توانند به دلخواه هر مديري را منصوب كنند؟ اين امر در مقايسه با دولت فعلي شكلي معنادارتر هم پيدا مي‌كند. مثلا در دولت خاتمي و روحاني، حق انتخاب‌ها محدودتر بود. اما دولت رييسي و احمدي‌نژاد دست بازتري هم داشتند، چون هم دولت احمدي‌نژاد و هم دولت رييسي مويد به حمايت همه اركان نظام است.  قدرت و اراده تعامل و همكاري بيشتر هم هست. 

اما دولت‌هاي خاتمي و روحاني بالطبع از اين دست حمايت‌ها برخوردار نبودند. لذا بيشتر مديران در اين دولت‌ها يا فاقد شناسنامه سياسي بودند، يا تعدادي باد به پرچم و صرفا مشتاقان خدمت به ميز! بوده يا اساسا از نظر سياسي موافق و همراه دولت‌هاي فوق نبوده‌اند. بخش مهمي از آن دولتمردان كه يا مذبذب و چندچهره بوده‌اند، يا اصيل بوده و اصولگرا به دولت شما انتقال يافته‌اند. پس استفاده از كليدواژه بانيان وضع موجود تنها يك فرافكني است، چون همه آنها در وضعيتي كه از نظر شما نابسامان است، دست داشته‌اند. 
از سوي ديگر هم دولت احمدي‌نژاد كه مويد به خواب‌هاي عارفانه و هاله‌هاي مقدس! و معجزه هزاره سوم بود و در نماز جمعه و جماعت و منابر مذهبي و حكومتي ايده‌آل تصور مي‌شد، اولين ضربه به ساحت نظام را وارد كرد. با طرح همين شعارهاي عوام‌گرايانه اينكه مي‌خواهم با مافيا برخورد كنم، در جيبم اسامي مفسدين را يدك مي‌كشم، مديريت جهاني را سامان مي‌دهم …   نتيجه آن گنده… شد غارت ميلياردها دلار درآمد نفتي، ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت، بحران اقتصادي گسترده، قدرناشناسي وي از مراجع و نهادهاي حاكميتي و البته تبديل به دولت انحرافي. بدترين جفاي وي به رهبري نظام بود. آنجا كه ايشان را وادار كرد براي نجات كشور دست به انتخابي سخت بزند كه خواننده را منظور حاصل است. 
احمدي‌نژاد به بهانه مبارزه با گذشته و تنبيه بانيان وضع موجود، طيف وسيعي از مديران برجسته كشور را خانه‌نشين كرد و با اتخاذ سياست‌هاي غلط، ميلياردها دلار به كشور آسيب زد. او بدون آنكه انقلابي سياسي را سبب شود، همچون زلزله، كشور را از دانش قابل توجه فرزندانش محروم كرد. مديراني جوان و نورس و تازه به دوران رسيده را بر امور گمارد كه يا توان اداره آن را نداشتند يا در باد غرور ناشي از فقد انطباق منزلت و ظرفيت خود را تباه كردند. او مي‌خواست چرخ را از نو اختراع كند. همو كه معتقد بود در دالان خانه‌ها انرژي هسته‌اي مي‌سازند. به كابينه اين دولت نيز بنگريد از اين دست وزرا كم نداريد. 
جناب رييسي!
حال اين شماييد و راهي نو. هر كسي كه به شما توصيه كرده كه از تعبير بانيان وضع موجود استفاده كنيد، اگر منظورش اثرگذاري بر افكار عمومي و فرافكني به وقت شدائد بوده، تاكتيك بدي را توصيه نكرده، اما اگر منظورش استراتژي اصلي ذهني و عيني شما و دولت‌تان بوده، بلاشك فريب‌تان داده است. چرا؟
به دو دليل ساده. آنچه امروز در كشور شاهديم، حاصل كار من و ما يا اين دولت و آن دولت نيست. وضعيت امروز اگر خوب يا بد است، حاصل كار همه اركان نظام و انقلاب در تمامي سطوح است. همه قواي سه‌گانه و نهادهاي انقلابي و نيروهاي پيدا و پنهان مسووليت آن را برعهده دارند. شما خود از ابتداي انقلاب در اين كشور سمت داشته‌ايد. اگر وضع امروز بد و فاجعه‌بار است، سهم شما در اين ميان چه اندازه بوده است؟
اگر وضع امروز اينقدر فاجعه‌بار است، چه تضميني مي‌دهيد آينده ايران در فردا بدتر از امروز نباشد؟ آنچه امروز از آن سخن مي‌گوييم، ميراثي است كه در ابتدا توسط امام و سپس مقام رهبري هدايت و راهبري و ريل‌گذاري شده است؟
اين بانيان وضع موجود شامل حال آنها نيز مي‌شود؟
مي‌بينيد! اين رشته سر دراز دارد.  اكثريت ما مي‌دانيم كه ميزان، شكل، حيطه، حوزه و حد اختيارات اركان مختلف كشور در چه سطحي است. اين نحوه نگره به حوزه اداره كشور و ميراثي كه به جاي مانده بسيار مايوس‌كننده و خطرناك است. شما و همفكران‌تان خواسته و ناخواسته مويد سخنان ضد انقلاب و براندازان هستيد كه مي‌گويند وضعيت ايران امروز حاصل مديريت انقلابي است كه از 57 بر اين كشور سلطه دارند. در نگرش آنها هيچ تفاوتي هم بين اصلاح‌طلب و اصولگرا نيست. آيا شما هم با اين گزاره موافقيد؟ مطمئن هستم نه. نه‌تنها موافق نيستيد، بلكه بر اين باوريد كه اين سيستم سياسي بهترين نوع آن در جهان است، چون حداقل شما رييس‌جمهور آن هستيد. 
از سوي ديگر اين را بدانيد كه همه ملل متمدن و كشورهاي با دستاوردهاي شگرف، با گذشته خود مبارزه نمي‌كنند، آن را به گند نمي‌كشند و تخريبش نمي‌كنند. اگر راهي را هم بد آمده‌اند، اصلاح مي‌كنند. اين چه روشي است كه اصرار كنيم همه كساني كه قبل ما بر سركار بوده‌اند، مفسد و معطل و ناتوان و ضدتوسعه و غيرانقلابي بوده‌اند و ما را تاريخ از وسط آسمان به زمين تنزل داده است!
مي‌دانم اهل تواضع و خيرخواهيد. لذا متذكر شدم كه در اين دام نيفتيد. آنها خيرخواه شما نيستند. شما در شب اول قبر تنهاييد اگر به آخرت معتقديد  و در تاريخ به تنهايي و بي‌رحمانه قضاوت خواهيد شد اگر به قدرت تاريخ باور داريد. پس ميان توصيه‌ها خردمندانه‌ترين‌ها را برگزينيد. به مشاوران عاقل و خردمند و دنياديده تكيه زنيد و از فرو افتادن به بازي دغلكاران متظاهر پرهيز كنيد. تاريخ هر ملتي از گذشته آغاز و به آينده پيوند مي‌خورد. اگر خوب است همه افتخار مشاركت داشته‌اند و اگر بد است همه مسوول هستند. تمايزي در كار نيست. غير از اين خودفريبي است. 
جناب رييس‌جمهور
در تاريخ ما بناهاي رفيع و برج‌هاي سرفراز بر تداوم كار و تلاش معماران پيش از خود شكل يافتند و همه خانه‌هاي كلنگي عمارت‌هايي هستند كه وارثانش خواستند چرخ را از نو بنا كنند. 

منبع: روزنامه اعتماد 7 خرداد 1401 خورشیدی