1

هرگز نمی‌توان پذیرفت!

احمد زيدآبادي

در روزهاي اخير، نغمه حمايت از روسيه در تجاوزش به خاك اوكراين از سوي رسانه‌هاي طيف تندروتر اصولگرايان ساز شده است. اين رسانه‌ها با گمانه‌زني‌هاي بي‌پايه و ضعيف و سست، روسيه را به عنوان ابرقدرت در حال ظهور معرفي مي‌كنند و كمك به اين روند را از جمله در جنگ اوكراين، اقدامي ضد امريكايي و به همين دليل در جهت تامين منافع ايران مي‌دانند! ايراني‌ها از زماني كه در نخستين جنگ‌هاي ايران و روس با دنياي جديد به‌طور مستقيم رويارو شدند، دخالت قدرت‌هاي بزرگ در امور داخلي خود را با گوشت و پوست و استخوان تجربه كردند. اين سابقه تاريخي، نوعي نفرت از وابستگي سياسي به قدرت‌هاي جهاني را در ضمير آگاه و ناآگاه ايرانيان پديد آورده است. روس‌ها البته به دليل تجاوز نظامي و اشغال بخش‌هايي از خاك ايران از همتايان بريتانيايي و بعدها امريكايي خود همواره منفورتر بوده‌اند، با اين همه، جامعه ايران نسبت به نفوذ و دخالت بريتانيا و امريكا نيز در تاريخ صد و پنجاه ساله خود به همان اندازه توسعه‌طلبي و دخالت و نفوذ مسكو حساس بوده است. از همين رو، عنصر ملي‌گرايي به عنوان استقلال از نفوذ بيگانگان در همه حركت‌ها و جنبش‌هاي سياسي معاصر ايران به‌طور مستقيم يا غيرمستقيم حرف نخست را زده است. دولت پهلوي پس از كودتاي 28 مرداد سال 1332عمدتا به دليل دخالت بيگانگان در سقوط دولت دكتر محمد مصدق، مشروعيتش در بين روشنفكران و نيروهاي ملي، به‌شدت آسيب ديد و به‌رغم پاره‌اي برنامه‌هاي توسعه‌گرا، قادر به جذب آنها در اين برنامه‌ها و مشروعيت دادن به نظام خود نشد. عدم مشروعيت كافي نهايتا كار دست دولت پهلوي داد و سبب خيزش عمومي عليه آن در سال 1357 شد. در حقيقت، هيچ‌چيز به اندازه وابستگي يك نظام سياسي به قدرت خارجي يا حتي اتهام آن، در بين افكار عمومي مردم ايران مشروعيت‌زدا نيست. به همين دليل نيز مخالفان جمهوري اسلامي در سال‌هاي اخير تمام قدرت تبليغاتي خود را به سمت وابسته نشان دادن نظام به روسيه جهت داده‌اند تا از آن به‌طور كامل مشروعيت‌زدايي كنند. 

اينك اما جمعي از نيروهاي داراي موقعيت در نظام سياسي كه احياي برجام را مغاير منافع خود مي‌دانند، به منظور تخريب و نابودي تمام پل‌هاي بازگشت به توافق، آشكارا از لزوم حمايت جمهوري اسلامي از جنگ تجاوزكارانه روسيه عليه اوكراين سخن مي‌گويند. چنين تحولي، علاوه بر مغايرت كامل آن با منشور ملل متحد و قواعد جهاني، نه فقط فشارهاي بين‌المللي عليه ايران را تشديد مي‌كند بلكه معنايي جز وابسته شدن به روسيه و تبديل شدن به پادوي آن در نظام جهاني و بدنامي‌هاي متعاقب آن ندارد. 
درست به همين علت، دعوت به هر گونه حمايت از تجاوز روسيه به خاك اوكراين ايجاد بحران براي جمهوري اسلامي و كوششي بي‌سابقه براي مشروعيت‌زدايي كامل از آن است. ظاهرا ارايه تصويري وابسته از جمهوري اسلامي به روسيه كه نيروهاي سرنگون‌طلب در جا انداختن آن در بين تمام اقشار مردم ايران موفق نبوده‌اند، قرار است از طريق پاره‌اي محافل درون قدرت كاملا جا انداخته شود! تصوير وابستگي اگر بين افكار عمومي به‌طور فراگير جا بيفتد، ديگر هيچ سطحي از مشروعيت براي نظام باقي نخواهد گذاشت. بنابراين اگر نهادهاي مسوول با اين نوع توصيه‌ها مخالفند لازم است هرچه سريع‌تر تكليف خود را با اين محافل روشن كنند و اگر با آنها موافقند، در آن صورت مسووليت فجايع ناشي از درگير شدن در جنگ اوكراين به نفع روسيه با همگي آنها خواهد بود. پس از حدود دويست سال تحمل مصيبت و رنجِ نفوذ قدرت‌هاي بيگانه در كشور، ايرانيان هرگز بازتوليد آن مناسبات شرم‌آور را با هيچ قدرتي و به هيچ بهانه‌اي نمي‌پذيرند.

منبع: روزنامه اعتماد 5 مرداد 1401 خورشیدی