1

ضرورت بازاحیای اعتبار دانشگاه‌های ایران

كيومرث حبيبي، دانشيار دانشگاه كردستان در تحليل نظام‌هاي رتبه‌بندي جهاني QS و تايمز عنوان كرد

شيروان ياري

كيومرث حبيبي، دانشيار شهرسازي دانشگاه كردستان، پيرامون تصميم وزارت آموزش عالي و پژوهش‌هاي علمي جمهوري عراق كه براساس دستورالعمل جديد در سال 2022 دانشجويان عراقي را از تحصيل در 27 دانشگاه ايراني ممنوع كرده، مي‌گويد كه اين رفتار وزارت آموزش عالي عراق به نظر نمي‌رسد كه جنبه سياسي داشته باشد اما اينكه شماري از دانشگاه‌هاي مندرج دراين ليست از درجه علمي پاييني در ايران برخوردارند را نبايد كتمان كرد و متاسفانه توليد مدرك در اين دانشگاه‌ها مرسوم شده است و اين رفتار عراقي‌ها مي‌تواند تلنگري براي اصلاح نظام آموزشي و تطبيق آن با استانداردهاي جهاني باشد اما افزون بر آن اينكه نام شماري از دانشگاه‌هاي معتبر از جمله خواجه نصيرالدين طوسي و علامه طباطبايي در فهرست اين دانشگاه‌ها قرار دارد را نمي‌توان قبول كرد؛ چون اين دو دانشگاه در سطح بسيار عالي علمي در ابعاد فني –  مهندسي و علوم انساني در جهان قرار دارند. اين فارغ‌التحصيل پست داك شهرسازي از دانشگاه علم و صنعت و دكتراي برنامه‌ريزي شهري از دانشگاه تهران، به صراحت مي‌گويد كه نظام رتبه‌بندي كشورهاي اسلامي يا ISC تنها متولي و مرجع اصلي آن در ايران حايز اهميت است و به همين دليل توسط تعدادي از مراجع علمي بين‌المللي ياكشورهاي اسلامي وغير اسلامي مورد استقبال قرار نمي‌گيرد. به اعتقاد اين دانشيار دانشگاه كردستان اما نظام‌هاي رتبه‌بندي كيو اس / تايمز / يو ملتي رانك و ….جهاني بوده و مورد وفاق بخش عمده‌اي از مجامع علمي جهان است.بايد توجه داشت كه براي رنكينگ‌هاي مهم جهاني دانشگاه‌هاي مهم شاخص‌هاي آموزشي و پژوهشي و فناوري و….. را به ريز به مرجع مورد نظر اعلام مي‌كنند. آنچه در پي مي‌آيد تحليل كارشناسي و علمي حبيبي پيرامون تصميم وزارت آموزش عالي و پژوهش‌هاي علمي جمهوري عراق نسبت به حذف ۲۷ دانشگاه ايران از فهرست دانشگاه‌هاي مورد قبول عراق براي بورسيه تحصيلي است.

    وزارت آموزش عالي عراق به تازگي تعدادي ازدانشگاه‌هاي كشورهاي مختلف از جمله لبنان، اردن، بلاروس و ايران را از فهرست دانشگاه‌هايي كه به رسميت مي‌شناسد خارج كرد و در سندي كه به امضاي رييس اداره ماموريت‌ها و روابط فرهنگي وزارت آموزش عالي عراق رسيده،  نام دانشگاه‌هاي معتبر علمي ايران ازجمله دانشگاه علامه طباطبايي، بوعلي سينا، خواجه ‌نصيرالدين طوسي، الزهرا، رازي و نفت از ليست دانشگاه‌هاي داراي اعتبار علمي خارج شده است اما جالب  است  كه نام دانشگاه كردستان در ليست حذفيات نيست.  به نظر شما كه هم‌اكنون به عنوان استاد دانشگاه كردستان تدريس مي‌كنيد، يعني سطح علمي دانشگاه كردستان از دانشگاه رازي كرمانشاه، خواجه نصيرالدين طوسي، بوعلي همدان، علامه طباطبايي تهران، نفت و… بالاتر است؟
در ارتباط با خارج كردن دانشگاه‌هاي فوق‌الذكر توسط اداره ماموريت‌ها و روابط فرهنگي وزارت آموزش عالي عراق بايد ديد ملاك و ادله مورد نظر اين اداره براي اخذ چنين تصميمي چيست؟ قطعا اهميت و درجه علمي تعدادي از اين دانشگاه‌ها بالاست تا جايي كه مي‌توان اميدوار به بازنگري در اين دستورالعمل بود اما در ارتباط خاص با دانشگاه كردستان و ماندن آن در ليست، اين نتيجه و برون‌داد دودسته از عوامل مي‌تواند باشد؛ عامل اول كه مي‌توان دروني ناميد تغيير رتبه و جايگاه دانشگاه كردستان در تمام نظام‌هاي رتبه‌بندي دانشگاهي فعلي جهان شامل ISC /Times Higher Education/ QS (Quacquarelli Symonds) / U-Multirank/ و….. است كه در 7 تا 8 سال اخير رتبه آن بهبود يافته و ميزان اين تغييرات نسبت به دانشگاه‌هاي هم‌سن و مرتبه ملموس‌تر بوده است؛ به عنوان مثال رتبه گروهي دانشگاه كردستان از طبقه 30 تا 40 دانشگاه‌هاي مهم ايران در سال‌هاي 92 تا 94 امروزه به رتبه 10 تا 20 رسيده است و اين خود از نگاه ناظران بي‌طرف نمي‌تواند پنهان بماند (لازم به ذكر است اين نوع تغييرات زمان‌بر و حاصل زحمات چند نسل دانشگاهي مي‌تواند باشد و تغييرات اينچنين در يك و دو سال حاصل نمي‌شود) ازطرف ديگر تغيير رشته، گرايش‌ها و افزايش مقاطع تحصيلي همراه با بهبود كيفي رتبه و جايگاه اساتيد، پژوهشگران، دانشجويان وحتي كارمندان دانشگاه دريك دهه اخير به ويژه در مقاطع تحصيلات تكميلي سرعت رشد و آهنگ تغييرات ساختاري را بيشتر كرده و تغيير بدنه اساتيد از4تا 5 استاد به 30 تا 40 استاد تمام و بالغ بر 100 دانشيار كه علي‌الاصول انتشارات كيفي‌تر و بيشتر و فارغ‌التحصيلان با‌سوادتري را به همراه خواهد داشت؛ هم به اين امر مهم ياري رسانده است.تعداد ارجاعات علمي، افزايش درجه يا اچ ايندكس اساتيد دانشگاهي، مسووليت‌پذيري اجتماعي دانشگاهيان و جذب دانشجو، گرنت‌هاي بين‌المللي و افزايش تعاملات با جامعه محلي و كنفرانس‌هاي ملي و بين‌المللي و….. هم مزيد بر علت به نقش‌يابي و نفوذ‌پذيري دانشگاه كردستان در بين متوليان امر موثر بوده است.عوامل بيروني را هم مي‌توان درمراودات فرهنگي و نزديكي آداب و رسوم اجتماعي مابين ايران و عراق و به ويژه اقليم كردستان، شهريه بسيار پايين و امكاناتي چون خوابگاه و طي دوره آموزش زبان و ادبيات كردي، تسهيل رفت وآمد به ويژه در نواحي شهري و دسترس‌پذيري بهتر استان كردستان همراه با قرابت جغرافيايي و محيطي، تمركز نخبگان مناطق كردنشين و غير كرد‌زبان ايران در دانشگاه كردستان كه بعضا ناشي از تعامل و تساهل فرهنگي اين منطقه و استان ديد و در استان‌هاي مجاور كمتر به چشم مي‌خورد؛ از دلايل حذف نشدن  دانشگاه كردستان برشمرد. 
   رفتار وزارت آموزش عالي عراق نسبت به حذف اين دانشگاه از فهرست دانشگاه‌هاي بورسيه علمي مي‌تواند دو تاويل داشته باشد؛ قرائت سياسي و برخورد سياسي دولت عراق، دوم اينكه تراز علمي و سطح آموزش علمي اين دانشگاه‌ها افت كرده باشد؛ تحليل شما به عنوان استاد اين دانشگاه چيست؟
مبحث قرائت سياسي و برخورد سياسي دولت عراق را اعتقاد ندارم يا نقش آن نمي‌تواند زياد باشد چرا كه ازدوره عثماني تا به امروز هيچ‌وقت نمي‌توان دوراني رابه عدم وفاق وهمدلي بين دولتمردان عراقي و ايراني يافت .تا جايي كه نقش اين كشور در كاهش تحريم‌هاي ظالمانه ايران غيرقابل كتمان و از طرف ديگر تامين نيازهاي حياتي برق، گاز، مواد غذايي و…. عراق توسط ايران هويداست.مراودات ديني، مذهبي، توسعه توريسم مذهبي و تفريحي بين دو كشور، گسترش دروازه‌هاي مرزي، همگرايي نظامي و عقيدتي، تاثيرگذاري در تشكيل دولت ومجالس عراق وسرمايه‌گذاري‌هاي دوجانبه به نظر اين جانب شائبه سياسي بودن قضيه را به عنوان مهم‌ترين دليل به حداقل مي‌رساند اما در ارتباط با كاهش تراز علمي و سطح آموزشي تعدادي از اين دانشگاه‌ها هم كامل موافقم (تكرارمي‌كنم تعدادي) ولي تعدادي هم خير، به عنوان مثال دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي از بُعد فني ومهندسي يا دانشگاه علامه طباطبايي از بُعد علوم انساني و اجتماعي جايگاه مهمي داشته ودارند. تا جايي كه معتقدم تعدادي از اين دانشگاه‌ها صرفا كارخانه توليد مدرك و فارغ‌التحصيل هستند و اين توليد مي‌تواند براي هر متقاضي داخلي و خارجي صورت پذيردچون اساس شكل‌گيري و تدوام راه معرفت علمي، افق‌يابي دانش، معلومات وگسترش حوزه‌هاي معلومات نبوده و نيست ومتاسفانه امروز با كاهش مواليد، زاد و ولد و افزايش صندلي‌هاي خالي دانشگاه و كاهش درآمدها، نمي‌توان براي آنان آينده قابل اتكايي پيش‌بيني كرد، با توجه به اينكه شماري از دانشگاه‌هاي در ليست حذف بورسيه كشور عراق بي‌تعارف با چالش تراز ضعيف علمي / آموزشي مواجه هستند؛ بايد با تمهيدات كارشناسي مسوولان وزارت علوم و تحقيقات كشور اين جهان‌بيني حاكم بر توليد علم در اين مراكز علمي دانشگاهي تغيير  يابد.
    معاون وزير علوم در واكنش به اين خبر معتقد است درنظام رتبه‌بندي كشورهاي اسلامي دولت عراق بايد بر اساس معيارها و اقتضائات جهان اسلام (‌اي اس سي) عمل مي‌كرده و از اين نظام رتبه‌بندي غفلت كرده  درحالي كه وزارت آموزش عالي عراق بر اساس فهرست رتبه‌بندي تايمز بريتانيا، دانشگاه شانگهاي چين و كيو اس اقدام كرده است. به نظر شما اي اس سي معتبرتر است يا تايمز بريتانيا، دانشگاه شانگهاي چين و كيو اس؟ 
نظام رتبه‌بندي كشورهاي اسلامي يا ISC بسيار مهم است ولي چون متولي و مرجع اصلي آن كشور ايران بوده ممكن است توسط تعدادي از مراجع علمي بين‌المللي ياكشورهاي اسلامي و غير اسلامي مورد استقبال قرار نگيرد به ويژه آنكه شاخص‌هاي تطبيق يافته و رتبه‌بندي‌هاي آن عمر كوتاهي دارد.اما نظام‌هاي رتبه‌بندي كيو اس / تايمز / يو ملتي رانك و …. جهاني بوده و مورد وفاق بخش عمده‌اي از مجامع علمي جهان است.بايد توجه داشت كه براي رنكينگ‌هاي مهم جهاني دانشگاه‌هاي مهم شاخص‌هاي آموزشي و پژوهشي و فناوري و…. را به ريز به مرجع مورد نظر اعلام مي‌كنندولي آيا در ISC كشورايران، تركيه، مصر، عربستان و مالزي تمام شاخص‌هاي دانشگاهي وعلمي خود را ارسال و اعلام كرده‌اند؟به نظرم شايدطي يك دهه آتي بتوان اين نظام رتبه‌بندي را حداقل در جهان اسلام گسترش داد اما در شرايط فعلي دلايل قابل قبولي براي تبعيت ساختارهاي آموزشي و پژوهشي خارجي ازاين نظام نمي‌يابم ولي براي مراجع داخلي كشور ايران بسيار مرجع خوبي است اما براي مجامع علمي جهان مرجع شناخته‌شده‌اي محسوب نمي‌شود.
   آيا شما اين رفتار دولت عراق را زنگ خطري براي باز تعريف نظام آموزشي دانشگاه‌هاي ايران به لحاظ سطح دانش علمي ارزيابي نمي‌كنيد‌؟ شماري از تحليل‌گران اعتقاد دارند كمبود اساتيد با درجه علمي بالا، سياست اخراج اساتيد يا بازنشستگي اجباري اساتيد معروف در دولت نهم و دهم، وضعيت دانشگاه‌هاي ايران را به اين روز انداخته است . 
تغييرات تورمي وحشتناك چند سال اخير، تحريم‌هاي خارجي همراه با كاهش منزلت اجتماعي و فرهنگي اساتيد دانشگاه، نگاه قيم‌مابانه به دانشگاه و دانشگاهيان، توسعه وگسترش بي‌رويه مراكز شبه‌دانشگاهي، فرآيندهاي سخت جذب، تبديل وضعيت و ارتقا با بروكراسي بسيار، فرسودگي يا به روزنبودن آزمايشگاه‌ها، رفتارهاي غيراخلاقي تعداد بسيار معدودي از افراد، كمبودبودجه، گسست ارتباطات بين‌المللي دانشگاهيان شامل سمينار وفرصت مطالعاتي و افزايش هزينه‌هاي پژوهش شامل برداشت داده و آزمايش و چاپ و انتشارات، مشكل مسكن وحقوق ومزايا وامكانات رفاهي پايين قاطبه و بدنه اصلي دانشگاهيان به ويژه وزارت علوم و دلايلي ديگر چون عدالت و شايسته سالاري و… كه از اين بحث خارج است، شرايط نامناسبي بر همه دانشگاه‌هاي كشور حاكم كرده است و البته رفتار دولت نهم و دهم هم بي‌تاثير در وضعيت به وجود آمده نيست كه تغيير اين وضعيت همت عالي مي‌طلبد و نگاهي نو و برنامه‌اي راهبردي درازمدت همراه با تغيير درآيين‌نامه، احكام و دستور‌العمل‌ها چرا كه تداوم وضعيت منجر به كاهش رتبه واهميت دانشگاه درجامعه، جلوگيري از رشد علمي كشور، خالي شدن دانشگاه از نخبگان و پژوهشگران وآموزشياران واقعي و نهايتا افزايش مهاجرت مغز و فرار نيروي انساني خبره وكاهش ذخاير ژنتيك باارزش مي‌شود.اين امر بازتعريف نظام آموزش عالي‌وحتي آموزش عمومي كشور را در راس امور مي‌تواند قرار دهد چون در فقدان آن چالش‌هاي زيست‌‌محيطي، اجتماعي، اقتصادي و زيرساخت‌هاي فيزيكي ما حل  نخواهد  شد.

منبع: روزنامه اعتماد 5 مرداد 1401 خورشیدی