1

استخوان در گلوی نواصولگرایان

عباس عبدي

ماجراي ترور سلمان رشد و انتشار خبري مبني بر برنامه‌ريزي براي ترور جان بولتون سياستمدار مشهور ضد ايراني و از نزديكان به سازمان مجاهدين خلق، اين ذهنيت را ايجاد كرد كه گويي دست‌هايي در كار است كه اين دو واقعه را زمينه‌چيني براي مخالفت افكار عمومي امريكايي‌ها با توافق برجام قرار دهد. به ويژه آنكه نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد، ميزان موافقت با احياي برجام از سوي مردم امريكا بسيار بالا رفته است. در اين ميان اتفاق جالبي رخ داد. مشاور اصلي گروه مذاكره‌كننده جديد در برجام، در توييتي ضمن محكوم كردن سلمان رشدي، وقوع اين دو رويداد را از حيث اثرگذاري منفي بر احياي برجام، عجيب دانسته است كه در فضاي عمومي، چنين ابهامي، به معناي توطئه‌آميز دانستن اين دو رويداد عليه احياي برجام تلقي مي‌شود. بلافاصله پس از اين توييت، نواصولگرايان تندرو حملات شديد و حتي بي‌ادبانه‌اي خود را روانه او كردند كه وي در پاسخ اين توضيحات را داد كه قصدش توجه سوال عليه امريكا بوده است، در حالي كه به نظر مي‌رسد اصولا متوجه منطق حمله‌كنندگان به خود نشده است. از نظر آنان، حكم يا فتواي مربوط به سلمان رشدي فارغ از مكان و زمان و اين‌جور ملاحظات است. البته بخشي از آنان معتقد به اين گزاره‌ها نيستند، ولي چون مخالف احياي برجام هستند، از هر اتفاقي كه مانع از توافق شود استقبال مي‌كنند، ولي برخي ديگر اين فتوا را واجد ويژگي‌هاي سياسي نمي‌بينند و به‌طور مطلق از رخداد آن دفاع مي‌كنند. برايشان فرقي نمي‌كند كه چه كسي يا گروهي يا كشوري و با چه انگيزه‌اي پشت ماجرا باشد.

حتي اگر فردا ثابت شود كه اين دو رويداد با هدف اثرگذاري منفي بر احياي برجام اجرا شده است باز هم بر استقبال اين گروه از ماجرا تاثيري نمي‌گذارد. چرا اين ادعا مي‌شود؟ به اين علت واضح كه در گذشته و حتي اكنون مخالفت آنان با برجام همسو با مخالفت شديد اسراييل با برجام است و فقط نمي‌دانيم كه مخالفت و دشمني كدام يك شديدتر است. آن آقاي مشاور اگر دنبال چنين هماهنگي‌هايي مي‌گردد، يا دنبال پيدا كردن دست‌هاي پشت توطئه است، نيازي نيست كه به مساله ترور سلمان رشدي و بولتون ارجاع دهد، كافي است به همسويي كامل اسراييل و اين گروه در ضديت با برجام و خيلي ديگر از مواضع آنان مراجعه كند.

فرض كنيم كه با اسناد روشن و غير قابل انكار بتوان ثابت كرد كه دست اسراييل پشت چنين اقداماتي يا موارد مشابهي است كه اين گروه از آن حمايت مي‌كنند، مي‌دانيد چه پاسخي خواهند داد؟ خواهند گفت كه برخي از امور به دست دشمنان پيش خواهد رفت و اين از حمايت‌هاي ويژه‌اي است كه از سوي خداوند شامل حال ما مي‌شود!! و اگر دشمنان هم اين كار را كرده باشند اتفاقا با يك تير به دو نشان زده شده است. هم سلمان رشدي را كشته‌اند و هم عليه برجام عمل كرده‌اند و اين را نشانه توجه ويژه باريتعالي به خودشان مي‌دانند.
آقاي مشاور كه از منتقدان احتمالي برجام بوده، شايد از منظر فني مخالف بوده و نه از منظر بنيادي؛ ولي اين گروه، مخالف بنيادين آن هستند و امروز كه كار به توافق رسيده، راه اين دو گروه از يكديگر جدا شده و اين مهم‌ترين بحراني است كه نواصولگرايان حاكم با آن مواجه هستند و به همين دليل تاكنون قادر به تصميم‌گيري قاطع و به موقع نبوده‌اند. از يك سو مي‌خواهند با نفي برجام وحدت صوري و ظاهري خود را حفظ كنند، ولي بايد هزينه بسيار سنگين فقدان برجام را بدهند كه در اين صورت تندروها خود را كنار مي‌كشند و هزينه را بر دوش حكومتي‌ها مي‌اندازند تا بعدا خودشان روي كار بيايند. از سوي ديگر به‌ دنبال اين هستند كه برجام را زنده و دولت و اقتصاد كشور را از وضعيت فعلي خارج و رضايت مردم را كسب كنند، در اين صورت بايد توهين‌هاي تندروها را به جان بپذيرند ولي اطمينان داشته باشند كه آنان حذف خواهند شد. اين وضعيت استخوان در گلويي است كه نه مي‌توانند آن را فرو دهند و نه مي‌توانند آن را بالا بياورند. گزارش‌هاي مثبت و اغراق‌آميز رسانه‌اي تندروها در روزهاي اخير در حمايت از عملكرد يك‌ساله دولت براي اين است كه به دولت بگويند شما بدون برجام شكست نخورده‌ايد و موفق هستيد و بايد اين راه را ادامه دهيد، اين فريبكاري بزرگي است.

منبع: روزنامه اعتماد 24 مرداد 1401 خورشیدی