اندازه نگهدار …
حسين نورانينژاد
اختلاف و حتي تقابل سياسي بين جريانها و نيروهاي سياسي امر عجيب و غريبي نيست، اما به كارگيري هر ابزاري در اين موضوع طبيعي نيست.
در دعواهاي خياباني هم طرفين پيش از بهكارگيري همه ابزار خشونت و غلبه بر طرف مقابل، حرف ميزنند، بگومگو ميكنند، شايد همديگر را هل بدهند، ولي اگر به نحو نامتناسبي از زور استفاده كنند، بالطبع يك جاي كار ميلنگد و عاقبت خوشي هم ندارد. دعواي خياباني كه جاي خود دارد، حتي جنگها تابع يكسري قواعد و قوانين هستند. اين قاعده متاسفانه در حال حاضر در فضاي سياسي ايران رعايت نميشود. يعني يك جريان نه فقط از ابزار سياسي و رسانهاي و رانتهاي در اختيار نهايت استفاده را ميبرد، نه فقط از قواي قهريه عليه رقيب برخوردار است و به بهانههاي عجيب و غريبي به كار ميگيرد، نه فقط حقوق سادهاي در حد حق تحصيل را هم تابع خودي و غيرخودي كرده كه حتي در اقتصاد دولتي و رانتي موجود هم نهايت فشار را بر معيشت و زندگي خانوادگي مخالفان وارد ميكند. اين حق طبيعي هر جرياني است كه در اداره سازمانها و نهادهاي تحت اختيار خود، مديران همسو را با رعايت اصل شايستگي و تناسب براي تصدي امور به كار گيرد. اما رفتاري كه در مدت اخير در سازمانهاي مختلف دولتي و خصولتي و شهرداري تهران با مخالفان سياسي شده و بسياري از آنها را از كار بيكار كردهاند يا با برخوردهاي تند ميرانند، نه توجيه اخلاقي و شرعي دارد و نه ميتوان عاقبت خوبي براي كينههايي پيشبيني كرد كه اينگونه پديد ميآيند. جوانترهاي اين جريان كه آتش تندي دارند و سوار بر خر مراد، چندان گوششان شنوا نيست اما شايد لازم باشد بزرگترهايشان احساس مسووليت بيشتري كنند و جلوي اين روند مخرب را بگيرند. مدتهاست كار از نصيحت و دعوت به تقوا و انصاف گذشته و متاسفانه اميدي به اثربخشي اين گفتار نيست.
قدرت بيمهار مستي ميآورد و خدا نكند كه خامي هم با آن ممزوج شود. كاري كه متاسفانه اكثر جريانهاي مختلف در ابتداي انقلاب مرتكب شدند و هر چه زور داشتند را عليه ديگري به كار گرفتند. رويهاي كه هيچ عاقبت خوبي نداشت و بسياري از همان تندروها در ادامه متوجه خطاي خود شدند يا توجيه كردند يا اگر صادقتر بودند، عذرخواهي. اما به هر حال بهانه انقلابيگري و بيتجربگي و غلبه احساسات پشت آن خطاها بود. خطاهايي كه سايهشان هنوز بر سر كشور سنگيني ميكند.
اما تكرار آن رفتار بعد از 43 سال از انقلاب، تلخي و زشتي بيشتري دارد. نميشود كه يك جريان از تمام زور و ابزارهاي در اختيار عليه مخالفان خود استفاده كرده و تصور كند كه هميشه شرايط همين گونه باقي ميماند. هموطن بودن كه هيچ، همنوع بودن براي رعايت برخي حداقلها از منظر دورانديشانه كفايت ميكند، منظر اخلاقي و شرعي به جاي خود.
جناح راست يا اصولگرا يا انقلابي يا هر عنوان ديگري كه براي خودشان بگذارند، به جد بايد مراقب تصويري باشد كه از خود ميآفريند. اين همه تماميتخواهي در كنار اعمال همه گونه محدوديت و فشار بر مخالفان يكجايي سرريز خواهد كرد و بدنامياش نيز ماندگار ميشود.
منبع:روزنامه اعتماد 8 شهریور 1401 خورشیدی