1

خلف وعده در مورد اینترنت!

احمد زيدآبادي

ناآرامي‌هاي اجتماعي هفته‌هاي اخير دستاويزي براي قطع متناوب اينترنت بين‌المللي و فيلترينگ اينستاگرام و واتس‌آپ در كشور شده است. ظاهرا برخي نهادهاي مسوول، گويي منتظر چنين فرصتي بوده‌اند تا به نيات دروني خود در موردِ محدود كردن اينترنت جامه عمل بپوشند،

از همين رو آنها نه فقط وعده روشني مبني بر بازگشايي كارافزارهاي مسدود شده نمي‌دهند، بلكه پنداري درصدد بهره‌برداري از شرايط پيش‌آمده براي منفك كردن مردم ايران از دنياي خارج هستند. متاسفانه اين نوع برخورد با موضوع اينترنت كاملا رياكارانه است و بر دامنه بي‌اعتمادي بين دولت و جامعه مي‌افزايد.
از زماني كه طرح موسوم به صيانت در مجلس مطرح و دستخوش فراز و فرودهايي شده است، عموم مسوولان و حتي بسياري از حاميانِ سرسختِ طرح، قسم ياد كرده‌اند كه قصدي براي محدود كردن دسترسي به اينترنت و مسدود كردن كارافزارهاي مورد استفاده مردم را ندارند و حتي درصدد توسعه آن هستند، اما با پيشامد اخير، ظاهرا تمام آن قسم آيه‌ها را فراموش كرده و در پي بستن فضاي مجازي به روي مردمند.
تداوم اين محدوديت‌ها عوارض زير را در پي دارد:
1. خلف وعده درباره اينترنت، مردم را نسبت به ديگر وعده‌هاي مسوولان از جمله ايجاد ساز و كارهاي قانوني براي اعتراض مسالمت‌آميز جامعه كاملا بدبين مي‌كند. در حقيقت، محدود كردن اينترنت اين پيام صريح را از جانب دولت به مردم منتقل مي‌كند كه نهادهاي حاكم در هنگامه فشار افكار عمومي و اعتراض آنها، به منظور آرام كردن فضاي جامعه به وعده‌هاي رنگارنگ متوسل مي‌شوند اما به محض بروز علائم فروكش كردن اعتراض‌ها، با تصور اينكه «خرشان از پل گذشته است» افزون بر آنكه آن وعده‌ها را به كلي فراموش مي‌كنند، محدوديت‌هاي تازه‌اي را نيز عليه ابعاد مختلف زندگي مردم به اجرا مي‌گذارند. طبيعي است كه چنين رويكردي شكاف بي‌اعتمادي بين جامعه و دولت را عميق‌تر و گسترده‌تر مي‌كند.
2. مردمي كه درآمد و معيشت‌شان به استفاده از كارافزارهاي به خصوصي گره خورده است و نيز اقشاري كه خود را از اين طريق سرگرم و سرزنده نگه مي‌دارند، با مسدود شدن منابع درآمد و سرگرمي‌شان، عميقا سرخورده و ناراضي و خشمگين مي‌شوند و منتظر ظهور فرصتي براي نشان دادن خشم خود برمي‌آيند.
3. محدوديت اينترنت به معناي باور حكومت به صغارت ملت است، باوري كه به هيچ عنوان قابل توجيه يا پنهانكاري نيست، به ‌طوري كه عموم مردم آن را به روشني درمي‌يابند و از آن كينه به دل مي‌گيرند. هيچ خشم و كينه‌اي در اين جهان عميق‌تر و واقعي‌تر از خشم و كينه ناشي از احساس سلب اختيار افراد و تصميم‌گيري براي آنها به بهانه صغارت و سفاهت آنها نيست!
4. مسدود كردن كارافزارهاي خارجي و اجبار عمومي به مراجعه به كارافزارهاي داخلي، كمترين كمكي به هدف حكومت براي هدايت و كنترل ذهني مردم نمي‌كند. از قضا اين كار نتيجه‌اي معكوس به دنبال دارد. همان‌طور كه يك جنگل فقط در يك فضاي آزاد و از طريق تعامل با انواع تغييرات آب و هوايي مي‌تواند دوام آورد، يك ملت هم فقط با برخورداري از فضاي آزاد اطلاع‌رساني و مواجهه با افكار و عقايد مختلف و متضاد، مقاوم و رويين ‌مي‌شود. همان‌طور كه در فضاي مصنوعي گلخانه‌اي، جنگلي نمي‌رويد و اگر هم به فرض برويد در مقابل كوچك‌ترين تندبادي از بين مي‌رود، هيچ ملتي هم از طريق انزوا از جهانِ پيرامون خود به رشد و بلوغ و پايداري نمي‌رسد و با هر رويارويي با عقيده‌اي متفاوت، شيرازه ذهني‌اش از هم مي‌پاشد.
5. مسدود شدن كارافزارها، علاوه بر مردم عادي، زندگي اهل دانش و نظر را نيز تباه مي‌كند. در واقع از زمان ايجاد محدوديت‌هاي اخير در استفاده از اينترنت، عمده وقتِ اهل فكر و نظر، صرف جست‌وجوي راه‌هاي عبور از فيلترينگ شده و آنها را از دسترسي به منابع لازم براي هر نوع پژوهشي بازداشته است. بنابراين اگر مسوولان كشور علاقه‌مندند كه دوباره اقشار مختلف جامعه را عاصي و از يك زندگي عادي و روتين محروم كنند و خودشان و كشور را به دردسر بيندازند، ساده‌ترين راهش همين تداوم محدوديت‌ها در فضاي مجازي و مسدود نگه داشتن كارافزارهاي مورد علاقه شديد عموم جامعه است!

منبع: روزنامه اعتماد 20 مهر 1401 خورشیدی