چرا گفتوگو مهم است؟
اسماعيل گراميمقدم
يكي از مهمترين جنبههايي كه ميتوان ريشه اعتراضات اخير را از طريق آن تفسير كرد، موضوع «اقتصاد» است كه اين روزها كمتر در ارزيابيهاي تحليلي و رسانهاي به آن پرداخته شده است. در تئوريهاي مرتبط با فقر و تبعات فقر، دانشمندان بر اين باور هستند كه «فقر» اساسا در برابر «مالكيت» معنا پيدا ميكند. يعني زماني كه گروهي، عدهاي و جماعتي مالك امكانات خاصي باشند و از رانت خاصي بهرهمند شوند به موازات آن مساله فقر و احساس فقر شكل ميگيرد. يعني روي ديگر سكه مالكيتهاي غيرطبيعي و غيرمتعارف، احساس فقر است.
وقتي فقر به وجود آمد به دنبال آن پديده نابرابري و تبعيض نيز هويدا ميشود. نهايتا نيز اين چرخه به اعتراض، تجمع و آشوب ختم ميشود. اگر اين چرخه را حكومتها قطع نكنند و ادامه يابد، بعد از آشوبها به مرحله فقر تشديد شده ميرسيم. يعني كشوري كه دچار آشوب و نارساييهاي اجتماعي ميشود با مشكلات عديده در كسب و كار و فعاليتهاي روتين اقتصادي و بيكاري و نهايتا فروپاشي اقتصادي مواجه ميشود و اين شرايط دوباره منجر به افزايش فقر در جامعه ميشود. به عبارت روشنتر، آشوبهايي كه به دليل مقابله با فقر شكل ميگيرد، خود منجر به افزايش فقر مطلق در آينده ميشود. از جنبه سياسي و اجتماعي نظامهاي سياسي بايد تلاش كنند به گونهاي نظام تصميمسازيها را مستقر كنند كه منجر به كاهش فقر، نابرابري و تبعيض شود. اين اتفاق در نظام تصميمسازيهاي كشور نيفتاده است و توجهي به آن نشده است. براساس اعداد و ارقام مركز آمار و بانك مركزي، شكاف طبقاني به نسبت يك الي دو دهه گذشته به شدت افزايش پيدا كرده است. شاخص فلاكت و فقر مطلق و فقر نسبي بسيار عميق شده است. دليل اين شكاف عميق نيز آن است كه افراد برخوردار و طبقه متوسط كه در سالهاي قبل جمعيت بالايي از ايرانيان را تشكيل ميدادند به دليل تورم بالاي برآمده از نظام تصميمسازيهاي اخير، تحريمها و… به شدت كوچك شده و دچار ضعف شدهاند. برجام فرصتي براي ايران و اقتصاد ايران بود كه در سايه آن ميشد، سرمايه خارجي قابل توجهي جذب كرد، روند نوسازي اقتصادي را تسريع بخشيد، پالايشگاههاي نفت و گاز را در مسير بازسازي قرار داد، تحريمها بيمه را پشت سر گذاشت و در كل دهها استفاده اقتصادي و راهبردي ديگر را تجربه كرد. اين روند به دليل عدم توجه به ضرورت احياي برجام توسط دولت سيزدهم دچار تغيير شد. بايد توجه داشت در عالم سياست و ديپلماسي، تضامين صددرصدي وجود ندارد و نميبايست اين درخواستها از سوي دولت مطرح ميشد. در قراردادهاي گذشته ايران و در زمان رژيم سابق نيز قراردادهايي با كشورهاي ديگر منعقد شده كه در ادامه در جمهوري اسلامي تغيير يافته است. بايد توجه داشت شرايط سخت اقتصادي به عنوان يكي از دلايل اصلي اعتراضات، خود را در كف خيابان نشان ميدهد و احياي برجام ميتوانست اين روند را تعديل سازد. اينكه بسياري از معترضان حاضر به ترك خيابان نيستند، برآمده از نااميدي و نداشتن چيزي براي از دست دادن است. اگر با اين افراد صحبت شود، اغلب از نااميدي نسبت به چشمانداز آينده صحبت ميكنند، بنابراين يكي از گزارههاي مهم تحليلي براي درك شرايط موجود ريشههاي اقتصادي و رفاهي است. هر زمان كه ما از اثر تحريمها و مشكلات اقتصادي سخن گفتيم روزنامه كيهان به ما تاخت و اعلام كرد در مسير دشمنان قدم
بر ميداريم، درحالي كه اين اظهارات دقيقا در راستاي منافع ملي است. برجام ميبايست به سرانجام ميرسيد و در سال 99 اين فرصت وجود داشت كه اين فرصت به دليل نگاههاي سياسي از دست رفت. سياستگذاران ايراني بايد پيشنهادات مطرح شده ازسوي كارشناسان را پيگيري كنند و برنامههاي عملي براي عبور از مشكلات را تدارك ببينند. ازسوي ديگر اگر طي سالهاي اخير با رقابتي كردن انتخابات، فضاي كنشگري معقول را براي نسلهاي ايراني فراهم ميكردند، بدون ترديد بسياري از نارساييهاي فعلي رخ نميدادند. نكتهاي كه تصميمسازان كشور براي عبور از بحرانها بايد مورد توجه قرار دهند، روشهاي نرم و علمي است. آقاي محسني اژهاي مسير گفتوگو را پيشنهاد دادهاند. ضرورتي كه سالهاست از سوي اصلاحطلبان بر آن تاكيد ميشود. اين گفتوگو ميتواند با منتقدان آغاز شود و در ادامه با معترضان و ناراضيان ادامه پيدا كند. صدا و سيما به عنوان رسانه ملي كشور بايد از يك صدايي دست بردارد و تلاش كند، تريبوني براي نحلههاي مختلف فراهم كند. از اين طريق فضاي عمومي جامعه به جاي تنش به سمت آرامش ميل ميكند. فارغ از اينكه رسانههاي خارجي چه ميگويند، صدا و سيما بايد زمينه گفتوگو در كشور را فراهم كند. اين رويكرد ميتواند كشور را در برابر تكانههاي داخلي و خارجي محفوظ دارد و زمينه اتحاد، اميد و رشد را براي كشور فراهم سازد. از اين طريق ميتواند برجام را به ثمر رساند، اقتصاد را بهبود بخشيد و مردم را درخصوص چشمانداز آينده اميدوار ساخت.
منبع: روزنامه اعتماد 21 مهر 1401 خورشیدی