1

چرا آموزش ایدئولوژیک در مدرسه ناکام است؟

ناكارآمدي و ضعف روش

محسن آزموده

مدرسه در دنياي جديد متكفل انجام سه وظيفه عمده است: 1. آموزش عمومي و با سواد كردن جامعه، 2. تربيت شهروندان قانونمند و هنجارمند در نظام دولت- ملت و 3. پرورش شهروندان مطابق ايدئولوژي حاكميت. در همه نظام‌هاي آموزشي مدرن، اين سه كاركرد، كم و زياد حضور دارد، اگرچه ممكن است در يك نظام آموزشي، يك يا دو تا از اين كاركردها، بيشتر مورد توجه قرار گيرد و بر آنها تاكيد صريح‌تري صورت گيرد. براي مثال در نظام آموزشي ما بر مساله ايدئولوژي بيش از دو عنصر ديگر تاكيد مي‌شود. اين سخنان از بنيانگذار جمهوري اسلامي مشهور است كه «مساله تربيت بالاتر از تعليم است… علمي كه تربيت در او نباشد، تزكيه در او نباشد، اين علم فايده ندارد» (سايت جامع امام خميني). اين رويكرد تا به امروز نيز ادامه داشته است، براي نمونه محسن قرائتي، رييس ستاد اقامه نماز جمعه اخيرا در گفتاري گفته: «معلمان بايد بچه‌ها را نمازخوان تربيت كنند و بدانند كه ديپلم و ليسانس تارك‌الصلوه به هيچ دردي نمي‌خورد.» (سايت اعتمادآنلاين، دوم دي‌ماه 1401). 
يكي از اموري كه اعتراضات پاييز 1401 آشكار كرد، ناكامي مدرسه در تربيت انسان تراز حاكميت و پرورش ايدئولوژيك است. حضور نسل نوجوان و جوان در اعتراضات، نشانه‌اي آشكار از نارضايتي آنها و ناكامي نظام آموزشي و پرورشي در اقناع ايدئولوژيك آنهاست. به اين نكته بسياري از مسوولان اشاره كردند براي مثال حجت‌الاسلام محسن قرائتي، رييس ستاد اقامه نماز گفت: «در اغتشاشات اخير شاهد حضور برخي نوجوانان بوديم؛ يعني نسلي كه توسط معلمان جمهوري اسلامي تربيت شدند و اين نشان مي‌دهد كه برخي معلمان ما در تربيت صحيح دانش‌آموزان، موفق نبودند.» (منبع پيشين) 
همين گروه از مسوولان براي حل اين مشكل بعضا راه‌حل‌هايي نيز ارايه كرده‌اند، براي نمونه امام جمعه اصفهان در همايشي با حضور مديران حوزه‌هاي علميه و معاونان پرورشي گفته است: «نكته با ارزش اين است كه روحانيوني را براي آموزش به مدارس اعزام كنيم كه بتوانند آنچه معيار و هدف نظام و انقلاب است را به درستي به دانش‌آموزان تعليم دهند.» 
اين راهكارها در حالي عرضه مي‌شوند كه حكومت بيش از چهل سال است آنها را مي‌آزمايد و معلوم هم نيست چقدر زمان نياز دارد تا تحقق يا عدم تحقق آنها را بپذيرد. واقعيت آن است كه موفقيت يا عدم موفقيت تربيت يك ايدئولوژي و باورپذيري‌اش در افكار عمومي به علل و عوامل فراواني بستگي دارد، از جمله و مهم‌تر از هر چيزي موفقيت باورمندان به آن در تحقق اهداف‌شان در حوزه‌هاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و سياسي. يكي از عللي كه ايدئولوژي كمونيستي به عنوان يك ايدئولوژي كه دست‌كم ساختار و صورتش از غرب آمده، در سرزمين پهناوري در شرق آسيا يعني چين همچنان حضور دارد، به رغم همه تعديل‌هاي صورت گرفته در فرم و محتوايش، موفقيت چشمگير و قابل توجه حزب كمونيست چين در عرصه‌هاي اقتصادي و مديريتي كشوري با بيش از يك ميليارد و چهارصد ميليون جمعيت است. 
اما گذشته از تاثير موفقيت در عرصه‌هاي بيروني، روش‌هاي آموزش يك ايدئولوژي هم اهميت فراوان دارند. اينكه بخواهيم با در بوق و كرنا كردن و به صورت مستقيم و بي‌واسطه مفاهيم و آموزه‌هاي يك ايدئولوژي را آموزش دهيم و كماكان از ابزارهاي سنتي و پيشامدرن استفاده كنيم، چنانكه تاكنون تجربه شده، نتيجه چنداني در بر ندارد. آموزش يا القاي باورها و عقايد ايدئولوژيك نيازمند روش‌ها و ابزارهاي پيچيده، غيرمستقيم، جذاب و روزآمد است. در مدارس كشورهاي غربي اصول و عقايد تجدد مثل آثار كانت و هگل و دكارت به صورت سرراست و توسط استادان دانشگاهي قرائت نمي‌شود. حتي به گواهي آثار سينمايي و ادبي، ملال‌آورترين بخش در مدارس مذهبي مسيحي موعظه‌ها و سخنراني‌هاي كشيش‌هاست. آموزش مفاهيم و آموزه‌هاي فلسفي و عقيدتي از جنس مضامين ايدئولوژيك و مهم‌تر از آن باورپذير كردن آنها در اذهان انسان‌ها، نيازمند ظرافت‌ها و پيچيدگي‌هاي فراوان است. با اعزام شماري طلبه و دانش‌آموخته حوزه به مدارس و سخنراني آنها براي كودكان و نوجوانان هفت تا هجده‌ساله، نتيجه‌اي حاصل نمي‌شود، حتي اگر اين سخنران همچون مرحوم محمدحسن راستگو روحاني مشهور سال‌هاي دهه شصت از شيوه‌هاي خاصي براي آموزش عقايد استفاده كنند. 
امروز و با گسترش چشمگير روش‌ها و ابزارهاي ارتباطاتي، آموزش ايدئولوژيك به مراتب پيچيده‌تر از قبل شده و متوليان امر آموزش اگر مي‌خواهند كماكان تربيت ايدئولوژيك را به عنوان اصلي‌ترين ركن آموزش در مدارس حفظ كنند، بايد گذشته از اصلاح امور بيروني و بالا بردن كارآمدي در عرصه‌هاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و سياسي، فكري به حال روزآمد كردن روش‌ها و شيوه‌هاي آموزشي و تربيتي خود كنند وگرنه پيشاپيش قافيه را باخته‌اند و نتيجه همان است كه مي‌بينيم.

منبع: روزنامه اعتماد 5 دی 1401 خورشیدی