نمازِ سبک دو رکعتی و مصایب کتابخوانی
جواد ماهر
دانشآموزان دو كلاس سوم را برديم مسجد؛ نماز جماعت بخوانند. در كتابشان آموزش نماز آمده و معلمهايشان علاقهمندند عملي آموزش ببينند. چندبار در نمازخانه مدرسه نماز خواندهاند. بامزه نماز ميخوانند. يكبار من پيشنماز بودم و معلمهايشان نبودند. حين نماز از هيچ ادا و اطواري فروگذار نكردند. اينبار در مسجد دو صفِ اول، آدمبزرگها و ريشسفيدها بودند. بعد، چهار صف دانشآموزان. خانم معلمهايشان هم پشت پرده پيش خانمها. وسط بچهها ايستادم و نماز را بستيم. دو ركعت آرامش نسبي برقرار بود. ركعت سوم يكهو پس از سجده دو، سه نفر از دانشآموزان دستها را به پا كوبيدند و بقيه هم همراه شدند. شلپ شلوپ توي مسجد راه افتاد. نمازم را شكستم و آرامشان كردم. نماز ظهر كه تمام شد، ريختند كه از مسجد بروند بيرون. گفتم يك نماز ديگر هست. نشستند. در نماز دوم، هنرشان را باز در ركعت سوم رو كردند. اللهاكبرهاي نماز را با امام جماعت بلند ميگفتند. باز دعوت به خويشتنداري كردم. سلام نماز دوم را كه امام گفت؛ همه كندند سمت در مسجد. امام جماعت قصد وعظ و نصيحت داشت؛ ولي ناكام ماند. از او عذرخواهي كرديم و برگشتيم مدرسه. طاقت دانشآموزان كلاس سومي در حد اقامه يك نمازِ سبك دو ركعتي است.
زنگ چهارم براي كلاس اول زنگ مطالعه برگزار كردم. دانشآموزان چشمهايشان را بستند و نفري يك كتابِ خوشمزه گذاشتم روي ميز يا توي دستشان. چشمها را باز كردند. كتابها را باز كردند. ورق زدند. عكس ديدند و حرف و كلمههايي كه ياد گرفتهاند را پيدا كردند. بعد كتابها را جمع كردم و برايشان دو تا كتاب داستان خواندم. زنگ خورد. برخي ميگفتند كتابي كه دست من بوده را برايمان بخوانيد، ولي زنگ خورده بود. يك نفرشان چسبيد كه اين كتاب را برايم بخوانيد. «اژدهاي بدجنسي كه چشمهايش آستيگمات… بود/ نبود! نوشته فريدون عموزاده خليلي، تصويرگر غزاله بيگدلو، انتشارات علمي و فرهنگي.» توي كلاس يكي، دو صفحه برايش خواندم، بچهها ريختند سرمان. رفتيم توي حياط دم در نشستيم ريختند سرمان. رفتيم كنار حياط نشستيم و غرق خواندن شديم. دورمان جمع شدند و گوش ميدادند كه يكهو آب ريخت رويمان. روي من و كتاب و بچهها. دانشآموزي سُر خورده و بطري آبش روي ما چپه شده بود. ما و كتاب خيس شديم. رفتيم توي سالن. يك دستمال برداشتم و كتاب را خشك كردم. دوباره رفتيم سر كلاس. ته كلاس نشستيم و در حلقه بچهها كتاب را تا ته خوانديم.
منبع: روزنامه اعتماد 29 دی 1401 خورشیدی