1

کشف یک شاعر

جواد ماهر

يك شاعر كشف كرديم. كلاس پنجم است. چند كاغذ كوچولو موچولو داد دستم كه شعر گفته‌ام. شعرهايش به زبان قديم سروده شده بود و مفهوم نبود. معلمش هم چند شعرش را خوانده بود و به من گفت: ببين چه مي‌گويد. پسرك زنگ ورزش آمد توي دفتر كنارم نشست. اولين نشانه شاعري‌اش همين است كه به خاطر شعر از زنگ ورزش گذشت. نيم‌ساعتي حرف زديم. لحظه‌هاي الهام و شاعرانه‌گي به سراغش مي‌آيد اما قدرتش براي به كلمه كشيدن لحظه شاعرانه كم است. معلم مي‌گويد: رياضي‌جاتش خوب است ولي خواندن و فارسي‌اش ضعيف است. زنگ ورزش كه كنارم نشست دو تا از شعرهايش را بررسي كرديم. گفت كه شعر فردوسي مي‌خواند. تاثير شعر كهن را در شعرش نشان دادم. گفتم: شعر و داستان امروز هم بخوان تا ذخيره واژگاني‌ات زياد شود و كم‌كم زبان خودت را پيدا كني. گفتم: بخوان و بنويس. بخوان و بنويس. گفت: چطوري به زبان خودم برسم. گفتم: مي‌رسي. با خواندن و نوشتن مداوم كم‌كم به زماني مي‌رسي كه وقتي شعرت را كسي بخواند، بگويد اين شعر مال فلاني است. بعد چند شعر از «قيصر امين‌پور» برايش خواندم؛ غزل و شعر نو. بعد رفت با يك كتاب شعر زير بغلش كه بخواند و بيايد برايم بخواند.
دو دانش‌آموز كلاس اولي به‌شدت باهم درگيرند. روي هم حساسند. به حرف‌هاي هم واكنش نشان مي‌دهند. نگاه‌شان به هم طبيعي نيست. زياد باهم دعوا مي‌كنند. حدس من اين بود كه اين همه كينه و حساسيت ريشه‌اي در غير مدرسه دارد. ديروز معلم كلاس اول مادر يكي‌شان را خواست. من به مادر آن دانش‌آموز گفتم ريشه اين اختلاف، مدرسه نيست و مادر گفت كه در «شاد» باهم رقيبند و مقايسه مي‌شوند. گفت كه عكس تولد و هديه مي‌گذارند و حرف‌ها و مقايسه‌هاي بزرگ‌ترها را بالا پايين مي‌كنند. شاد، با وجود برخي كاربردها به عنوان آموزش مكمل اينجا مورد سوءاستفاده قرار گرفته. به مدير مي‌گويم: كلاس سومي‌ها پولِ جهاز جمع مي‌كنند. آنها را از پول پوشاك شب عيد معاف كن. مگر بچه‌ها چقدر توان دارند. مدير مي‌خندد. دارد نامه آماده مي‌كند بفرستد براي خانواده‌ها كه در طرح پوشاك شب عيد مشاركت كنند. كلاس سومي‌ها قلكي توي كلاس دارند كه براي خانواده‌هاي نيازمند و زوج‌هاي بي‌بضاعت پول جمع مي‌كنند.
به زنگ مطالعه دانش‌آموزان دو تا كتاب «معماهاي ذهني» و دو تا كتاب «تنگرم» افزوده‌ام. اين چهار كتاب را دانش‌آموزان دوست دارند و دست به دست مي‌كنند. كتابِ بازي است. دست و ذهنِ دانش‌آموزان را درگير مي‌كند. معماهاي ذهني و تنگرم را انتشارات «شهرتاش» منتشر كرده.

منبع: روزنامه اعتماد 13 بهمن 1401 خورشیدی