1

خودکشی تکان‌دهنده ۶ عضو یک خانواده

اگر به خودكشي فكر مي‌كنيد يا فرد در معرض اقدام به خودكشي مي‌شناسيد با شماره ۱۲۳ تماس بگيريد

فردي كه در صحنه حضور داشت در مصاحبه با «اعتماد»: پسر اين خانواده قبل از حادثه به پسرخاله‌اش پيام مي‌دهد كه ما حال‌مان خوب نيست اگر آمديد در را باز نكرديم، در را بشكنيد

بهاره شبانكارئيان|يك منبع آگاه در مورد خبر خودكشي ۶ عضو يك خانواده در مشهد به «اعتماد» مي‌گويد: «دختر و پسري كه زنده ماندند، فعلا در كما هستند و در بيمارستان «هاشمي‌نژاد» مشهد بستري شده‌اند.» براساس اخبار منتشرشده دختر خانواده نيز روز گذشته (۳ اسفند ماه) فوت كرده است.  

گزارش خودكشي ۵ عضو يك خانواده به پليس در اول اسفند ماه امسال باعث شد صادق صفري؛ قاضي ويژه قتل عمد مشهد به خانه مذكور (خانه‌اي در خيابان نوزدهم بلوار سلامي) براي پيدا كردن سرنخ‌هايي راهي شود.  بررسي‌هاي اوليه نشان مي‌داد كه دو دختر جوان به همراه مادرشان روي رختخواب‌هاي پهن‌شده بر كف پذيرايي جان باخته بودند اما «دختر و پسر جوان» ديگر اين خانواده هنوز نفس مي‌كشيدند براي همين توسط امدادگران به بيمارستان منتقل شدند. با جست‌وجوهاي بيشتر، تيم جنايي به دست نوشته‌اي كه روي ميز تلويزيون خانه قرار داشت، برخورد كرد. محتويات دست‌نوشته حاكي از آن بود: «اعضاي خانواده در پي ايجاد مزاحمت‌هاي ناموسي يك مرد پرايدسوار» اين اقدام (خودكشي با مصرف زيادي از قرص) را انجام دادند، اما ماجرا به اينجا ختم نمي‌شد چون ۲ روز قبل از اين اتفاق تكان‌دهنده، پسر جوان ديگر آنها با همين انگيزه خودكشي كرده بود…  اين در حالي است كه تحقيقات بيشتر با صدور دستور قضايي از سوي قاضي شعبه ۲۰۸ دادسراي عمومي و انقلاب مشهد (ويژه پرونده‌هاي جنايي) براي ريشه‌يابي اين حادثه تلخ و شناسايي مرد پرايدسوار (شخصي كه اين خانواده در دست نوشته‌هاي‌شان اشاره كرده بودند) ادامه دارد.  حالا «اعتماد» با پيگيري‌هايي كه انجام داده (مصاحبه با فردي كه در صحنه حضور داشته و يكي از اهالي) به اطلاعات بيشتري در مورد اين خانواده دست پيدا كرده. لازم به ذكر است كه «اعتماد» طي تماسي با صادق صفري، قاضي ويژه قتل عمد مشهد و همچنين مسوول روابط عمومي دادگستري مشهد، موفق نشد اطلاعات بيشتري كسب كند و آنها جواب‌شان فقط در حد همان اخباري بود كه در رسانه‌ها و فضاي مجازي منتشر شده است… 
صحبت‌هاي فردي كه در صحنه حضور داشت
مردي حدودا ۵۰ ساله از جمله افرادي است كه در مواجهه با صحنه حضور داشته. مي‌گويد وقتي اقوام آنها در را مي‌شكنند تا وارد خانه شوند، صداي گريه اقوام اين خانواده باعث مي‌شود تا او وارد خانه شود و به قول خودش با آن صحنه وحشتناك روبه‌رو شود. اين مرد ۵۰ ساله در مورد جزييات بيشتر به سوالاتي كه از او مي‌پرسم، پاسخ مي‌دهد. 
    اين خانواده را چقدر مي‌شناسيد؟
من مغازه‌ام روبه‌روي خانه اينها است. خيلي اين خانواده را نمي‌شناسم. فقط روز حادثه وقتي پسرخاله‌شان در خانه آنها را كند تا داخل شود، ديدم صداي گريه مي‌آيد براي همين من هم رفتم بالا. 
   چه كسي به پسرخاله يا اقوام آنها اطلاع داده بود كه اين خانواده خودكشي كردند؟ 
خودشان. همين پسري كه زنده مانده به پسرخاله‌اش «پيامك» زده بود كه برادرم خودكشي كرده ما هم حال‌مان خراب است و دنبال ما بياييد. اگر هم به خانه ما آمديد و ما 
در را باز نكرديم، در را بشكنيد. 
   شما اين اطلاعات را از كجا مي‌دانيد؟ 
من كمي امدادرساني (عمليات احيا) بلد هستم. وقتي براي كمك به خانه آنها رفتم پسرخاله اين خانواده با ناراحتي «پيام‌هايي» كه از سوي پسرخاله‌اش (پسر اين خانواده كه در حال حاضر زنده است) دريافت كرده بود را به من نشان داد. 
   بچه‌هاي اين خانواده خصوصا دو نفري كه زنده مانده‌اند، چند ساله هستند؟ 
كلا بچه‌هاي اين خانواده بالاي ۲۰ سال داشتند. دختر خانواده كه ديروز فوت شد حدودا «۱۴ الي ۱۵ ساله» بود و از همه بچه‌ها كوچك‌تر. 
   به خانه آنها كه رفتيد و با آن صحنه مواجه شديد، چه كرديد؟ چه مواردي را يادتان است كه بگوييد. 
وقتي بالا رفتم پسرخاله آنها گفت؛ فوت كردند. صحنه خيلي وحشتناكي بود… مادر و يكي از دختران اين خانواده فوت كرده بودند و نفس نمي‌كشيدند اما وقتي دست دو نفر ديگر (دختر و پسر) خانواده را گرفتم، ديدم دست‌شان هنوز داغ است. عمليات احيا را بلد هستم با دستم به قفسه سينه آنها شوك دادم و ديدم نفس‌شان برگشت. بعد هم اقوام‌شان به اورژانس و پليس خبر دادند. يك دست‌نوشته هم به تلويزيون زده بودند كه پسرخاله‌شان خواند اما چون حريم خصوصي‌شان بود من به خودم اجازه ندادم دست‌نوشته را بخوانم. 
   خانواده با چه وسيله‌اي اين اقدام را انجام دادند؟ 
والا اين مورد را پزشكي قانوني بايد اعلام كند، ولي من ديدم «چند ورق قرص» روي زمين افتاده بود كه خالي هم بودند. 
   اعضاي خانواده دچار خونريزي نشده بودند؟ 
نه، از بدن‌شان خوني جاري نبود. فقط «كف» از دهان‌شان بيرون زده بود. 
   اين حادثه حدودا چه ساعتي رخ داد؟ 
روز دوشنبه (اول اسفند ماه ۱۴۰۱) حدود ساعت ۹ الي ۱۰ صبح بود كه اقوام‌شان به خانه آنها آمدند.
   وضعيت مالي اين خانواده چطور بود؟ 
مستاجر بودند. مشهدي هم نبودند. اهل «شاهرود» بودند و تقريبا يك سالي مي‌شد كه اين خانه را اجاره كرده بودند. 
   مي‌گويند دست‌نوشته‌اي كه از خانواده مانده مبني بر اين بوده كه شخصي براي خانواده‌شان مزاحمت ايجاد مي‌كرده. آيا از اين موضوع چيزي مي‌دانيد؟ 
ظاهرا چنين چيزي بوده. مي‌گويند شخصي شب‌ها به در خانه‌شان مي‌آمده و ايجاد مزاحمت مي‌كرده است…
صحبت‌هاي يكي از كاسبان و اهالي محل
اين خانواده در خانه‌اي در خيابان «نوزدهم» بلوار «سلامي» مشهد ساكن بودند. اين اطلاعات را اهالي و كاسبان همان محل به «اعتماد» مي‌دهند. يكي از اهالي و كاسبان محل كه «سوپرماركت» دارد در مورد اين خانواده به سوالات ديگرم پاسخ مي‌دهد. 
   از خانواده‌اي كه خودكشي كردند چه مي‌دانيد؟ 
دو، سه ماه مانده به شب عيد سال گذشته (۱۴۰۰) اين خانواده، خانه‌اي را در اين محل (خيابان نوزدهم بلوار سلامي) اجاره كردند. مادر خانواده به همراه پنج فرزندش (سه دختر و دو پسر) اينجا زندگي مي‌كردند. پدر خانواده نبود. نمي‌دانم فوت شده يا… 
   هيچ‌كدام از فرزندان اين خانواده ازدواج نكرده بودند؟ 
فكر نمي‌كنم، چون من كسي را با آنها نمي‌ديدم. فقط همين شش نفر در آن خانه بودند. 
   يكي از پسران اين خانواده زودتر خودكشي كرد. از او چيزي مي‌دانيد؟ 
او تقريبا ۲۰ و هفت، هشت سال داشت. وقتي هم او و برادر ديگرش به مغازه من مي‌آمدند تا خريد كنند هميشه روي كارت بانكي‌شان پوشيده شده بود. 
   كارت‌شان را چگونه پوشانده بودند؟
اطلاعات و مشخصات كارت را با برچسب پوشانده بودند. 
   اين خانواده رفت‌وآمد خانوادگي‌شان در چه حد بود؟ 
رفت‌وآمد خانوادگي اصلا نداشتند. در اين يك سالي كه اينجا بودند ما كسي را نديديم كه به خانه آنها بيايد. 
   وضعيت مالي‌شان چطور بود؟ 
هميشه از من نقد خريد مي‌كردند. راستش من مشكل مالي از اين خانواده نديده بودم. يك ماشين «پژو ۴۰۵» هم داشتند. 
   نمي‌دانيد پسران اين خانواده شغل‌شان چه بود؟ 
يكي از پسران‌شان به من مي‌گفت در يكي از بازارهاي مشهد مغازه «لباس‌فروشي» دارند. 
   مي‌گويند اين خانواده به دليل مزاحمت‌هاي ناموسي كه براي‌شان ايجاد شده بود خودكشي كردند، چيزي مي‌دانيد؟ 
از برخي اهالي محل اين موضوع را شنيدم اما خودم چيزي به چشم نديدم…
 (اسامي مصاحبه‌شوندگان نزد روزنامه اعتماد محفوظ است.)  «اعتماد یادآور می شود  ۱۷ تیر ماه امسال نیز در نجف آباد اصفهان ۵ نفر از اعضای یک خانواده خود را حلق آویز کردند. آنها نیز دست‌نوشته ای از خود به‌جا گذاشته بودند که نشان می داد این خانواده به دلیل افسردگی اقدام به خودکشی کرده بودند.»


ايران در خودكشي جايگاه پنجاه‌وهشتم را در جهان دارد
ايران در ميان كشور‌هاي اسلامي در مورد مساله خودكشي جايگاه سوم و در جهان جايگاه پنجاه و هشتم را دارد. ۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودكشي مي‌كنند كه از اين بين ۶ نفر موفق مي‌شوند. همچنين روزانه ۱۳ نفر اقدام به خودكشي مي‌كنند و از سال ۹۹ اين ۱۳ نفر تبديل به ۱۵ نفر شده است. ميانگين خودكشي در كشور ما ۶ است و ميانگين جهاني ۵،۲ است. طبق آمار پزشكي قانوني، جوانان قربانيان اصلي خودكشي‌اند و بيشتر خودكشي‌ها بين افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله رخ مي‌دهد. همچنين با استناد به گزارش‌هاي رسمي سازمان پزشكي قانوني در فاصله سال‌هاي ۸۰ تا ۹۸ تعداد قربانيان خودكشي در ۱۴ كشور از ميانگين كشوري سبقت گرفت و به عدد بيش از ۴،۹ در ۱۰۰ هزار نفر رسيد.  اكبر عليوردي‌نيا، جامعه‌شناس در شهريور ماه سال ۱۴۰۱ ضمن ارايه گزارشي در مورد موضوع خودكشي در ايران براساس داده‌هايي از پزشكي قانوني اعلام كرد: «در سال‌هاي ۸۰ تا ۹۸ كمترين ميانگين ميزان خودكشي در بازه ۱۹ ساله مربوط به استان سيستان‌و‌بلوچستان با ۲،۳ و خراسان‌جنوبي با ۲،۷ و همچنين استان يزد است. بيشترين ميزان خودكشي در بازه زماني يادشده در سال‌هاي ۹۷ و ۹۸ با نرخ ۶،۲ در ۱۰۰ هزار جمعيت است. همچنين كمترين ميزان نيز مربوط به سال‌هاي ۸۳ و ۸۶ با ۴،۲ در ۱۰۰ هزار جمعيت است. 
در اين بازه زماني ميزان خودكشي در تهران، آذربايجان‌شرقي، اردبيل، اصفهان، فارس، قزوين، قم، مركزي، مازندران و گيلان روند افزايشي داشته است. طي سال‌ها ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ روش‌هاي بسيار خشن خودكشي مثل خودسوزي و استفاده از سلاح گرم و… در استان‌هايي كه پيش از آن شيوع بالايي داشت روند كاهشي به خود گرفته، اما اشاره داشت كه در استان‌هاي مختلف طي ۱۹ سال گذشته روند يكنواخت براي خودكشي نداشتيم. نمي‌توان تبيين واحدي از خودكشي‌ها در ايران داشت، چراكه نوع خودكشي‌ها در جا‌هايي مثل غرب و جنوب كشور متفاوت از آنچه در كلان‌شهر‌ها و استان‌هاي صنعتي‌تر رخ مي‌دهد، اتفاق مي‌افتد.»  همچنين محمدعلي محمدي، جامعه‌شناس و عضو كرسي يونسكو در مورد اينكه چرا خودكشي نسبت به مسائل اجتماعي ديگر مهم‌تر است، گفته بود: «از آنجايي كه خودكشي مي‌تواند مثل دومينو مسائل ديگري را با خود به همراه داشته باشد، موضوع مهمي است حتي اگر به مساله‌اي اجتماعي تبديل نشده باشد.»

منبع: روزنامه اعتماد 4 اسفند 1401 خورشیدی