1

گزارش یک معلم به آقای رییس‌جمهور

رسول پاپايي

سلام آقاي رييس‌جمهور؛  قبل از هر چيز از اينكه با تغيير سكاندار وزارت آموزش و پرورش مانع خسران بيشتر به حال و آينده نظام تعليم و تربيت شديد و متوجه بالا‌تر بودن قد و قواره معلم و مدرسه شديد از شما تشكر مي‌كنيم . 
اما آقاي رييس‌جمهور؛  راستش را بخواهيد ما معلم‌ها هنوز هم دل‌نگران هستيم، نگرانيم نكند باز هم در نبود تحليلي دقيق از وضع موجود آموزش و پرورش يا بر اثر مشورت مشاوراني كه بيشتر از فرهنگ و آموزش و پرورش، دل‌نگران حزب و جناح و پست گرفتن دوستان‌شان هستند باز هم داستان، باغگلي و فياضي و نوري براي راهبري آموزش و پرورش كه حلقه اتصال دولت و ملت است، تكرار شود.
براي همين محض رضاي خدا از شما مي‌خواهيم در كنار توجه به مشورت‌ها و گزينه‌هاي پيشنهادي مشاوران خود، نيم نگاهي هم به اين گزارش معلمانه كه از خط مقدم آموزش و پرورش يعني «مدرسه» محضرتان نوشته مي‌شود، داشته باشيد تا بلكه خدا هم عنايتي كند، حال و روز ما معلم‌ها، دانش‌آموزان‌مان و مدرسه‌ها خوب شود.
آقاي رييس‌جمهور؛  در يك‌سال و چند ماه گذشته وقتي قد و قواره نظام تعليم و تربيت را تا سطح باغگلي و فياضي و نوري پايين آورديد، در گام اول «استقلال» آموزش و پرورش به تاراج رفت، وزير آموزش و پرورش كه بايد شيخ‌الوزرا و نماد قدرت دولت باشد، زير بار تشكيل كميته انتصاباتي خارج از آموزش و پرورش رفت و افرادي بيگانه با آموزش و پرورش عضو آن و تصميم‌گير و تصميم‌ساز ما معلم‌ها شدند و آقاي وزير مجري منويات آنها شد. 
البته اين فقره فقط تقصير شما نيست. به ياد دارم يكي از وزراي آموزش و پرورش در جلسه‌اي گفت: زمان آقاي احمدي‌نژاد، رييس‌جمهور در جلسه‌اي به وزير وقت آموزش و پرورش توصيه مي‌كند؛ همه معاونان دولت قبل را عوض كن و همزمان با اين توصيه با دست آقايي كه كنارش نشسته بود را نشان داده و مي‌گويد: «ايشان معاونان «شما» را به «شما» معرفي مي‌كند!!»
آن روز، آن وزير با سكوتش، فاتحه «استقلال» آموزش و پرورش را خواند و امتيازخواهي وكيل و اشخاص حقوقي و نهادهاي مختلف از آموزش و پرورش و هدايت امورات نهادي كه كانون خلق دنيا‌ی متمدن است، از «مطبخ» و «محفل» و «مجلس»، سنت شد و كم و بيش همه وزرا به آن تن داده‌اند!! 
ما معلم‌ها از شما مي‌خواهيم كه استقلال آموزش و پرورش را به آن برگردانيد و آن را منطقه الفراغ سياست اعلام كنيد. اگر استقلال آموزش و پرورش برگردد، استقلال مدرسه و استقلال معلم هم برمي‌گردد و ديگر كسي جرات نمي‌كند در محيط مدرسه به مادر دانش‌آموزي سيلي بزند يا گيس او را بكشد. 
آقاي رييس‌جمهور؛  ما مخالف جوانگرايي در ستاد نيستيم، اما به خدا جوانگرايي با رفتارهاي عجيب فرق دارد، در دوره كوتاه آقاي نوري به ‌نام «جوانگرايي» افراد فاقد تجربه دو معاونت مهم را همزمان به عهده گرفتند، كساني بدون سابقه حتي يك روز مديريت در يك ناحيه يا يك شهرستان، تنها با داشتن قرارداد كار معين «معاون وزير» آموزش و پرورش شدند، در استان‌ها وضعيت بدتر بود، در روشي عجيب و غريب استانداران سه گزينه براي مديركلي استان معرفي مي‌كردند و همان كميته، نامي را به وزير مي‌گفت كه برايش حكم بزند، نتيجه اين شد در برخي استان‌ها در طول يك‌سال دو يا سه مديركل بيايند و بروند!!
ظرف يك‌سال و اندي كه گذشته است، نمايش جوانگرايي باعث شد وضعيت نيروي انساني نابسامان شود و آموزش و پرورشي كه دستش به دامن «خيرين مدرسه‌ساز» هميشه دراز است، پيشقدم طرح مولد‌سازي شد و فروش فضاهاي آموزشي و پرورشي نسل آينده و بي‌اعتماد كردن خيرين مدرسه‌ساز شد. 
از شما مي‌خواهيم اين ‌بار نگذاريد به نام جوانگرايي، اصل مديريت به سخره گرفته شود و مديران كارآمدي كه كشور براي باتجربه شدن آنها هزينه كرده است، طرد شوند. تلخ شدن كام ما و شما در شب عيد و عاجز ماندن مديران شما از پرداخت حقوق پايان سال و اجراي «بد» يك طرح «خوب» مانند رتبه‌بندي تنها مشتي نمونه ‌از خروار واقعيت‌هاي تلخ موجود آموزش و پرورش در يك‌سال و نيم گذشته است. 
آقاي رييس‌جمهور؛  وزير شما هر كس باشد بايد تافته جدا بافته از معلمان و مدرسه نباشد، در يك‌سال و نيم گذشته، بي‌توجهي به حفظ كرامت و اعتماد ما معلم‌ها، نشنيدن صداي اعتراض و مطالبات ما تبديل به يك قاعده شده است. در موضوع مدارس دخترانه خودتان شاهد بوديد آخرين جايي كه اظهارنظر كرد و شاخك‌هايش جنبيد همين آموزش و پرورش بود. اين سِر بودن و بي‌تفاوتي در قبال معلم و مدرسه را شما در رويكردي «اميدآفرين» به پاسخگو بودن همه بخش‌ها در قبال معلم و مدرسه و دانش‌آموز تغيير دهيد. 
 آقاي رييسي؛  شما كار قشنگي كرديد كه بعد از خاتمي اولين رييس‌جمهوري بوديد كه در شوراي عالي آموزش و پرورش شركت كرديد.اما حيف مديران شما قدر ندانستند. خوب است بدانيد به گواهي آمار شوراي عالي آموزش و پرورش به لطف عدم اعتقاد به خردگرايي و عقل جمعي و مشاركت در مقايسه با ادوار گذشته كمترين عملكرد را داشته است و قصه خودي و غيرخودي در آن تا حدي پررنگ شده كه چهره علمي و مقبول اهل نظر و انديشه مانند دكتر مهرمحمدي عطاي بودن در شوراي عالي آموزش و پرورش را به «لقايش» بخشيده و استعفا داده است. وزير وقت هم بدون اذن شما و برخلاف حكمي كه شما براي اعضا صادر كرديد، پيغام و پسغام فرستاده بود كه دكتر فاني هم كه كوهي از تجربه يدك مي‌كشد، بهتر است در جلسات شوراي عالي آموزش و پرورش شركت نكند!!! 
آقاي رييس‌جمهور؛  سند تحول بنيادين در يك‌سال و نيم گذشته معطل‌تر از هر زماني مانده است. دوستان شما با ادبيات «نظامي» در فرهنگي‌ترين نهاد كشور «قرارگاه» اجراي سند تحول بنيادين و «قرارگاه» محروميت‌زدايي از مدارس تشكيل دادند، اما تا لحظه‌اي كه رفتند هيچ گزارشي از پيش‌روي‌شان از اجراي سند ندادند و تنها «قرارگاه محروميت‌زدايي» سكوي پرتاب مسوولش به عنوان «معاون» وزير شد!! قربانت شوم؛ به وزير بعدي‌تان بگوييد آموزش و پرورش كه ميدان «جنگ» نيست كه نيازمند ادبيات نظامي باشد. او را ملزم كنيد حرمت «فرهنگ» را پاس بدارد و رويكرد فرهنگي و ادبيات تعليم و تربيتي و بدون شعار و آمار‌سازي لمحاتي از سند تحول را اجرا و گزارش كند. 
آقاي رييس‌جمهور؛ تاكيد رهبر انقلاب و جنابعالي بر ضرورت توسعه و تعميق فعاليت‌هاي پرورشي و تربيتي در مدارس به ويژه پس از دوره كرونا اميدواركننده بود. حتما گزارش ميداني توسط مشاوران امين بگيريد، به‌‌رغم ادعاي پرورشي بودن وزير معزول و تيمش، فعاليت‌هاي واقعي و غيرشعاري پرورشي در مدارس به حالت اغما در آمده است. اردوگاه‌های تربيتي و پرورشي، دارالقرآن‌ها و كانون‌هاي تربيتي به دليل خالي بودن از دانش‌آموز و بي‌برنامگي آموزش و پرورش، مجري فعاليت‌هاي نهادها و دستگاه‌هاي ديگر شده‌اند؛ دارالقرآن‌ها كه روزگاري كانون پراكندن عطر جانبخش وحي در جان و دل بچه‌ها بودند به پايگاه برگزاري مسابقات شهرداري‌ها تبديل شده‌اند. لطفا از متوليان پرورشي وزارت بپرسيد؛ چرا فضاي تربيتي مدارس به گونه‌اي شده است كه «مربي تربيتي» كه روزگاري از محبوب‌ترين عوامل مدرسه بود به چهره‌اي «نامحبوب» تبديل شده است؟! آقاي رييس‌جمهور؛ رتبه‌بندي را گذاشتم آخر چون دل شما دولتي‌ها را خون، ديگران را از بيرون و ما معلم‌ها را از درون سوزانده است. 
راست و محمدي بگويم، اين شيوه اجراي رتبه‌بندي علاوه بر تلخكامي كه شما به درستي فرموديد، فقط ۳۸ هزار ميليارد پول را هدر داده است. مي‌دانيد چرا؟ چون قرار بود رتبه‌بندي در برهوت انگيزه و نشاط معلمي؛ عامل انگيزه‌بخشي، تقويت‌كننده شوق و ذوق و مشوق ما معلم‌ها به كسب مهارت‌هاي جديد آموزشي و پرورشي باشد. قرار بود اين طرح بين معلم كارا و معلم كم كار رقابت سازنده ايجاد كند و هزار قرار تحول‌آفرين ديگر، اما آقايان آن را به شيوه‌اي اجرا كردند كه نه شوقي ايجاد كرد و نه انگيزه‌اي را موجب مي‌شود، بلكه زمينه اعتراضات شديد و فراوان را موجب شده است. 
آقاي رييس‌جمهور؛  اگر اين گزارش بي‌تكلف يك معلم مدرسه از وضع موجود آموزش و پرورش در يك ونيمسال گذشته را ملاحظه فرموديد؛ درخواست دارم نسخه‌اي از آن را براي راستي‌آزمايي براي آقاي سرپرست هم بفرستيد. 
عزت شما بيش باد.

منبع: روزنامه اعتماد 22 فروردین 1402 خورشیدی