آقای حجاریان، برای آمدن شما حاکمیت شرط میگذارد، نه شما
محمدرضا باهنر در پاسخ به گفتوگوی سعید حجاریان با « اعتماد»:
محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به شرطگذاری اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس گفت: آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط میگذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید. اگر خواستید وارد انتخابات شوید یکسری شرط و شروط است، اینها را بپذیرید بعد تشریف بیاورید. باهنر در پاسخ به این پرسش که «اصلاحطلبان شروط ۶ گانهای را برای حضور در عرصه انتخابات گذاشتند اما اخیرا آقای حجاریان مصاحبه کرد و گفت «دولت آقای رییسی هرچه زودتر استعفا بدهد و برود بهتر است» به عبارت دیگر او گفته «اگر آن ۶ شرط هم نشد، دولت آقای رییسی استعفا دهد ما میآییم.» نظرتان درباره این شرط چیست؟» میگوید: «این نوعی هنجارشکنی است. رفتن و آمدن دولت سازوکار دارد. همین مجلس یازدهم وقتی شروع کار کرد برخی از نمایندگان دنبال عدم کفایت سیاسی آقای روحانی بودند. حتی یادم هست سال ۹۰ که آقای احمدینژاد ۱۰ روزی خانهنشینی کرد برخی دوستان دو آتیشه او در مجلس پیش من آمدند و بخش عمده مردم از حوادث سال گذشته رنجیدهاند و به جای این طرحها باید از آنها دلجویی شود/ با کنترل فضای اعتراضات همه حرفها را یادشان رفته و هم رسانهها و هم آقایان مسوول، اسم اعتراضات سال گذشته را گذاشتهاند؛ اغتشاشات؟ یک کلمه هم از اعتراضات حرف نمیزنند؟/ اگر اپوزیسیون وزن گرفت، به دلیل عملکرد ضعیف و بد برخی مسوولان در داخل کشور بود/بپذیریم که این کشور ۸۵ میلیون نفر جمعیت دارد و کشور متعلق به یک جریان خاص یا حامیانش نیست.
در مورد طرح تناسبی شدن انتخابات من فکر میکنم سفرهای در حال چیده شدن است، اما به نظر میرسد اغلب مهمانان این سفره هنوز قانع نشدهاند. تازه غذایی هم سر سفره نیست. با این طرحها تغییری در دیدگاه مردم ایجاد نخواهد شد. بخش عمده مردم از حوادث سال گذشته رنجیدهاند و به جای این طرحها باید از آنها دلجویی شود.
مگر از تفکیک معترض و اغتشاشگر استفاده نمیکردند؟ خب چه شد که یکباره با کنترل فضای اعتراضات همه این حرفها را یادشان رفته و هم رسانهها و هم آقایان مسوول، اسم اعتراضات سال گذشته را گذاشتهاند اغتشاشات؟ یک کلمه هم از اعتراضات حرف نمیزنند؟ واقعا فکر میکنید معترضین قانع شدهاند که شرایط کشور خیلی هم خوب است و اشتباه میکردند؟
معتقدم اگر اپوزیسیون وزن گرفت، به دلیل عملکرد ضعیف و بد برخی مسوولان در داخل کشور بود. زمانی که صدا و سیما برای همه اقشار جامعه برنامهسازی نمیکند، شبکه اینترنشنال مخاطب پیدا میکند.
دستگاههای نظارتی همیشه بین کاندیداهای جریان اصلاحطلب و کاندیداهای جریان اصولگرا تبعیض قائل شده است. جریان اصلاحطلب و کاندیداهای آنان همیشه در یک رقابت نابرابر با رقبای خود قرار گرفتهاند. در بسیاری از موارد هم مجبور به حمایت از افرادی شدهاند که اساسا ریشه در جریان سنتی اصولگرایان داشتهاند.
دوقطبی اصلی ما در حوزه انسانی بحث «نوچه و نخبه» است که همه با آن مواجه شدهایم و افرادی را بر مسند مسوولیت دیدهایم و از خود پرسیدهایم چنین کسانی با چه تخصص و توانایی در این جایگاه قرار گرفتند. کافی است که اوضاع قبل و بعد از حضور چنین افرادی در یک مجموعه را مقایسه کنیم تا ببینیم چقدر ضرر و آسیب به آن مجموعه وارد کردهاند. این حاصل دوقطبی «نوچهپروری» به جای «نخبهگرایی» است.
برای ایجاد تحول در کشور اول از همه، نیاز داریم بپذیریم که این کشور ۸۵ میلیون نفر جمعیت دارد و کشور متعلق به یک جریان خاص یا حامیانش نیست. در حال حاضر این نگاه در کشور وجود ندارد. مشکل اصلی حکمرانی در کشور ما این است که هر جریانی که روی کار میآید، باقی جامعه و مطالبات آنها را نادیده میگیرد. برای گام اول تحول در کشور باید آقایان این نگاه شهروند درجه یک یا درجه دو را بردارند و بپذیرند که این کشور متعلق به همه شهروندان دارای تابعیت ایرانی است.
وقتی در تمام طول سال بستر فعالیت برای احزاب فراهم نشود یا اجازه کنش به احزاب داده نشود، در ایام انتخابات محلی از اعراب نخواهند داشت. یک مثال بزنم. بارها حزب ندای ایرانیان بیانیههایی در انتقاد از دولت در موارد مختلف صادر کرد. خبرگزاریهایی که از بودجه عمومی تزریق میشوند، حاضر به انتشار این بیانیه نشدند. وقتی یک حزب نتواند صدای مردم باشد یا صدای خود را به مردم برساند، طبیعتا در ایام انتخابات هم نمیتواند بخشی از جامعه را دعوت به شرکت در انتخابات کند.
صدا و سیما فقط برای قشری خاص از جامعه برنامه تولید میکند و خود را فقط مسوول اقناعبخشی از جامعه میداند.
باید به این سوال نیز پاسخ دهیم که وقتی میگوییم «مردم» از کدام مردم حرف میزنیم؟ شخصا و مکررا با این موضوع مواجه شدهام که همه از مردم حرف میزنیم، اما گویا هر کس بخش و گروه مشخصی از مردم را مدنظر دارد و بخش دیگری را فراموش میکند یا نمیبیند.
باید ساختاری را اصلاح کنیم که علی لاریجانی و حسین دهقان که معتمد نظام هستند را هم از دایره بیرون میکنند و هم صلاحیت آنها احراز نمیشود. ما این مسائل را که اصل قصه هستند، نادیده میگیریم و سراغ طرح و قانون و مصوبه در مجلس میرویم. تازه مصوبهای که باید منتظر باشید شورای نگهبان و مجمع هم توجیه باشند و رای دهند! برای مردم اینها خستهکننده و فرسایشی است.
منبع: روزنامه اعتماد 12 تیر 1402 خورشیدی