1

تفکیک قوا ضامن آزادی سیاسی

نگاهي به روح‌القوانين به مناسبت بازنشر آن

محسن آزموده

از آثار كلاسيك نبايد ترسيد، بايد آنها را خواند. حجم اين كتاب‌ها، اسم‌هاي پرفاخر خودشان و نويسندگان مشهورشان و شهرتي كه حول و حوش آنهاست، باعث مي‌شود كه از مراجعه به آنها بترسيم و رويارويي مستقيم با آنها را هميشه به تعويق بيندازيم. هميشه مي‌گوييم، خب، بگذار اول اين كتاب يا مقاله را درباره نويسنده اين كتاب بخوانم يا در مورد خود كتاب مطالعه‌اي مقدماتي داشته باشم، بعد خودش را مي‌خوانم. اين‌طور مي‌شود كه معمولا كتابخانه‌هاي ما پر مي‌شود از آثار ارزشمند كلاسيك خاك خورده، اعم از فارسي و غيرفارسي كه هيچ‌گاه سراغ‌شان نمي‌رويم و حتي آنها را تورق هم نمي‌كنيم. بايد بر اين ترس و تعلل غلبه كرد. عمر كوتاه است و معلوم نيست فردا و فرداها چه مي‌شود. بايد سراغ كتاب‌هاي اصلي و اصيل رفت، كلاسيك‌ها را ورق زد، به آنها مراجعه كرد و مستقيم جملات و عبارت‌هاي آنها را خواند. همين ابتدا خيال‌تان را راحت كنم، متن بسياري از كلاسيك‌ها به لحاظ نثري، بسيار ساده و روان است، حتي ساده‌تر و روان‌تر از متن‌هايي كه مثلا قرار است آنها را توضيح دهند. 
اين مقدمه را نوشتم تا شما را به خواندن روح‌القوانين منتسكيو دعوت كنم. درست است، عنوان اين كتاب خيلي ثقيل و دهان پركن است. اسم نويسنده‌اش هم خيلي پرطمطراق. اعتراف مي‌كنم وقتي كتاب را در تحريريه به يكي از همكاران نشان دادم، اولين واكنشش اين بود: نه، اين از سطح عقل و درك من خيلي بالاتر است! اجازه نداد توضيح بدهم كه اين‌طور نيست، اتفاقا اين كتاب نثر بسيار روان و شيوايي دارد، خيلي شيرين است و… 

خيانت به وصيت منتسكيو
البته همين ابتدا بگويم كه خود منتسكيو در ديباچه كتابش از خواننده خواهش و تمنا كرده كه يا آن را نخوانند و يا آن را از اول تا آخر بخوانند، بعد درباره‌اش نظر بدهند. نزديك به سه قرن پيش، يعني در نيمه نخست قرن هفدهم ميلادي، زماني كه منتسكيو در فرانسه زندگي مي‌كرده، چنين تقاضايي معقول و منطقي بوده، اما او نمي‌تواند از ما ساكنان كره خاكي در نيمه نخست قرن بيست و يكم انتظار داشته باشد كه همه آثار و نوشته‌ها را بخوانيم. امروز روز، زمانه زمين تا آسمان فرق كرده و حجم اطلاعات و داده‌هاي ناگزير آن‌قدر زياد شده كه نمي‌توان از همگان انتظار داشت رمان‌هاي 800 صفحه‌اي و كتاب‌هاي 1000 صفحه‌اي را بخوانند. البته كساني كه متخصص‌اند يا پژوهشگر، نه فقط چنين وظيفه‌اي دارند، بلكه بايد آثار را به زبان اصلي بخوانند و همه تحقيقات و پژوهش‌هاي راجع به آنها را هم تا سر حد وسع و توانايي، از نظر بگذرانند. اما عموم مخاطبان اهل فرهنگ هم حق دارند از اين آثار به قدر ظرفيت خود بهره‌مند شوند. كلاسيك‌ها آثاري چند لايه، كثيرالاضلاع، عميق و سرشار از دانايي و فرزانگي هستند. اگر چنين نبودند، اين‌چنين از پس آزمون زمان سربلند بيرون نمي‌آمدند و در ميان نسل‌هاي متمادي آدم‌ها در جاهاي مختلف دنيا، ماندگار نمي‌شدند. بنابراين حتي كساني كه متخصص يا پژوهشگر هم نيستند، مي‌توانند با خواندن و مراجعه مستقيم به آنها، ايده‌هايي ارزشمند و بصيرت‌هايي درخشان كسب كنند. 
منتسكيو  و  آثارش
اسمش تقريبا يك خط است: شارل دوسكوندا، بارون دولابرد ا دو منتسكيو (1755-1689م). اما اين همه لازم نيست، همان «منتسكيو» كفايت مي‌كند، مخصوصا كه خودش هم خيلي به اين القاب و اسامي اعتنايي نداشت و فردي آزادانديش و فروتن بود. در خانواده‌اي اشرافي در بوردوي فرانسه‌ زاده شد، در ميانه عصر موسوم به روشنگري يعني از ميانه قرن هفدهم تا ميانه قرن هجدهم ميلادي. از پيشگامان انديشه انقلاب فرانسه بود و بر متفكراني چون روسو و اصحاب دايره‌المعارف مثل ديدرو و دالامبر فضل تقدم داشت. اگرچه شخصا چندان انقلابي محسوب نمي‌شد و اصلاحات را براي تغيير و تحولات اجتماعي و سياسي ترجيح مي‌داد، به همين جهت شيفته انگلستان و تاريخ سياسي آنجا بود. به لحاظ حرفه‌اي سياستمدار و قاضي بود اما اشتغال اصلي‌اش به خواندن و نوشتن و امروز به عنوان نويسنده، مورخ و فيلسوف سياسي شناخته مي‌شود. اهل تحقيق و سفر بود و از ميان آنچه نوشت، سه تا ماندگارتر شده است: 
1-  نامه‌هاي ايراني (Lettres persanes، 1721): اثري ادبي و داستاني كه مضموني انتقادي و تحليلي دارد. ازبك و ريكا، دو ايراني داستان در سفر به اروپا و فرانسه، افكار و انديشه‌هاي خود را در قالب نامه‌هايي مي‌نويسند. نخستين‌بار ابوالقاسم اعتصام‌زاده، روزنامه‌نگار، نويسنده، نماينده مجلس شوراي ملي و مترجم رباعيات خيام به زبان فرانسه، بخشي از اين نامه‌ها را به فارسي ترجمه كرد كه در مجله آينده و بعدا در روزنامه ستاره جهان منتشر شد. بعدا حسن ارسنجاني، روزنامه‌نگار، سياستمدار و از عاملان اصلي برنامه اصلاحات ارضي، 66 نامه از مجموع 161 نامه را به همراه مقدمه‌اي درباره منتسكيو ترجمه و در سال 1320 منتشر كرد. درنهايت محمد مجلسي، مترجم آثار ادبي فرانسوي كل اين متن را به فارسي ترجمه و در سال 1387 منتشر كرد. 
2- ملاحظاتي در علل عظمت و انحطاط روميان (Considérations sur les causes de la grandeur des Romains et de leur décadence، 1734): منتسكيو در اين اثر كه در آغاز قرار بود بسيار مختصرتر از اين باشد، به بررسي تاريخي و جامعه شناختي ظهور جمهوري رم و سقوط امپراتوري رم پرداخته است. بررسي او از سال 754 پيش از ميلاد را كه به‌ طور سنتي تاريخ تاسيس روم است، در بر مي‌گيرد و تا سقوط قسطنطنيه در سال 1453 ميلادي در نتيجه تهاجم ارتش امپراتوري عثماني ادامه مي‌يابد. نگاه تحليلي و جامعه‌شناختي منتسكيو بر مورخان و تحليلگران پس از او بسيار تاثير گذاشته است. ادوارد گيبون، مورخ برجسته انگليسي (1794-1733) در نگارش شاهكار سترگش، انحطاط و سقوط امپراتوري روم متاثر از اين كتاب منتسكيو است. متاسفانه از اين اثر منتسكيو ترجمه‌اي به فارسي موجود نيست. 
3- روح‌القوانين (De l’esprit des lois، 1748): مهم‌ترين اثر منتسكيو كه براي نگارش آن بيش از بيست سال تحقيق و تفحص كرده است. او خودش در ديباچه اين كتاب درباره نگارش آن چنين نوشته است: «من چندين‌بار اين كتاب را آغاز و چندين‌بار آن را ترك كردم. هزار بار اوراقي را كه نوشته بودم به باد دادم؛ مقصود خود را بدون تشكيل يك منظور به‌خصوصي تعقيب مي‌كرد درحالي كه نه قواعد كلي را مي‌شناختم و نه استثنائات را. حقيقت را پيدا مي‌كردم و در اثر عدم تشخيص آن را از دست مي‌دادم اما چون اصول را يافتم يعني اصول خود را كشف كردم، ديدم آنچه مي‌جستم، خود به خود به سراغ من آمد و طي بيست سال كتاب من شروع شد و پيشرفت كرد و تمام شد.» (روح‌القوانين، ترجمه علي‌اكبر مهتدي، انتشارات اميركبير، 1402). 
بد نيست پيش از پرداختن تفصيلي به اين كتاب چند خط راجع به ترجمه فارسي آن بنويسم. گويا نخستين‌بار علي‌اكبر دهخدا بخش‌هايي از اين كتاب را به فارسي ترجمه كرد، اما به‌رغم اصرار ديگران به خصوص دكتر محمد مصدق، حاضر به انتشار آن نشد. بعدا سرهنگ علي‌اكبر مهتدي (زاده 1283، همدان) دانش‌آموخته دارالفنون، مدرسه سياسي و كارشناسي حقوق سياسي از فرانسه، افسر و دادستان نظامي و مشاور رزم‌آرا، نخست‌وزير ترجمه‌اي از آن به دست داد و انتشارات اميركبير آن را منتشر كرد. بعد از انقلاب محمد مددپور، نويسنده و پژوهشگر ايراني و از تاثيرپذيرفتگان شناخته شده احمد فرديد، فيلسوف معاصر ايراني، اين ترجمه را تصحيح كرد و مقدمه‌اي مفصل و تعليقاتي بر آن افزود كه سخت رنگ و بوي آموزه‌ها و ديدگاه‌هاي فرديدي دارد. اين كتاب از آن زمان تاكنون، بارها چاپ شده و اكنون در سال 1402 چاپ پانزدهم آن در دو مجلد منتشر شده است. برخي منتقدان -البته بدون پرداختن به جزييات و به‌ طور كلي- از ترجمه علي‌اكبر مهتدي انتقاد كرده و بازنگري يا ترجمه مجدد آن را ضروري شمرده‌اند. 

حرف حساب منتسكيو در روح‌القوانين
روح‌القوانين منتسكيو، اثري حقوقي-تاريخي-فلسفي-جامعه‌شناختي است كه در آن به مطالعه تطبيقي جامعه و قانون و حكومت مي‌پردازد. كتاب در آغاز يعني در سال 1748، بدون ذكر عنوان نويسنده اصلي و به صورت ناشناس منتشر شد، اما ترجمه آن در سال 1750 به زبان انگليسي باعث شهرت و اثرگذاري گسترده آن شد، اگرچه كليساي كاتوليك رم در سال 1751 آن را در فهرست كتاب‌هاي ممنوعه خود در آورد. كتاب در شش قسمت از سي و يك «كتاب» تشكيل شده و منتسكيو در آن كوشيده، با روشي استقرايي و با مطالعه موردي جوامع مختلف در تاريخ و جغرافياهاي متفاوت، قوانين و قواعد كلي حاكم بر نظام‌هاي اجتماعي و سياسي آنها را استخراج كند و روابط و مناسبات اين قوانين را نشان دهد. منتسكيو معتقد است كه در كنار قوانين طبيعي، قوانين وضعي هم بر زندگي اجتماعي بشر حاكم است و «انسان دو موجوديت دارد؛ موجوديت مادي و موجوديت باشعور. به عنوان موجود مادي مانند ساير اجسام تابع قوانين تغييرناپذير است ولي از جهت اينكه موجودي صاحب شعور است لاينقطع از قوانين الهي تجاوز مي‌كند، نه تنها از آنها تجاوز مي‌كند، بلكه قوانيني را هم كه خودش وضع كرده تغيير مي‌دهد.» از ديد منتسكيو، افراد بشر با تشكيل جامعه نيازمند حكومت و قانون هستند و اين قانون علاوه بر اينكه از عقل انساني ناشي شده، از وضعيت طبيعي و جغرافيايي و تاريخي يك جامعه خاص هم تاثير مي‌پذيرد. بنابراين كار حرف حساب او در اين كتاب، نشان دادن قوانين و قواعد كلي حاكم بر هر جامعه خاص و نشان دادن روابط آنهاست، منتها با روشي تجربي و استدلالي و تحليلي. 
سه آموزه اصلي
خلاصه كردن يا توضيح همه مطالب كتاب روح‌القوانين، به سادگي امكان‌پذير نيست، اما مي‌توان سه آموزه اصلي و مشهورتر آن را برجسته كرد: 

سه نظام سياسي يا سه شيوه حكومت
منتسكيو به شيوه فيلسوفان قديمي مثل ارسطو، منتها با ادعاي اتكا بر مطالعات تجربي، سه نوع حكومت آرماني را از هم متمايز مي‌كند و معتقد است كه هر يك از جوامع بشري، به علل و عوامل مختلف، ازجمله به علت جبر جغرافيايي و شرايطي زيستي، به يكي از اين سه نمونه آرماني نزديك هستند: اول حكومت جمهوري كه در آن تمام ملت يا قسمتي از ملت زمام امور را به دست دارد. دوم حكومت پادشاهي كه يك نفر حكومت كند ولي به وسيله و تحت سلطقه قوانين ثابت و معين و سوم حكومت استبدادي كه يك نفر به تنهايي حكومت كند، بدون قاعده و بدون قاعده هر چيزي را مطابق اراده و هوي و هوس است خود انجام دهد.
از ديد منتسكيو «جمهوري ممكن است يا دموكراسي باشد، وقتي كه عامه مردم قدرت عاليه را در دست داشته باشند يا اريستوكراسي (حكومت خواص) باشد، وقتي كه قدرت عاليته تنها در دست بخشي از مردم باشد. در حكومت سلطنتي پادشاه موافق قوانين اساسي معيني حكومت مي‌كند و معمولا «قدرت‌هاي متوسطي» در كارند. در حكومت استبدادي هيچ قوانين اساسي و هيچ «نگهبان» قانوني وجود ندارد… اصل يا بنيان حكومت جمهوري تقواي مدني است؛ اصل حكومت سلطنتي، شرف و از آن استبداد، ترس است.» (به نقل از جلد ششم تاريخ فلسفه كاپلستون ترجمه اسماعيل سعادت، صص 24-25) 
حكومت جمهوري زماني فساد مي‌پذيرد كه روح مساوات از بين برود يا به حد افراط برسد. حكومت اشرافي (آريستوكراسي) زماني فاسد مي‌شود كه اقتدار اعيان خودسرانه شود. حكومت پادشاهي زماني فاسد مي‌شود كه در طبقات متوسط حس شرافت و غيرت ضعيف شود و پادشاه عدالت را به قساوت بدل كند يا طبقه متوسط از بين برود (سير حكمت در اروپا، محمدعلي فروغي، ج 2، ص 165) و اما حكومت استبدادي لاينقطع فاسد مي‌شود، زيرا ذاتا فاسد است. از ديد منتسكيو «حكومت‌هاي ديگر به اين جهت از بين مي‌روند كه حوادث خاص اصول آنها را نقض مي‌كند، اما حكومت استبدادي به اقتضاي عيب داخلي خود فاسد مي‌شود مگر اينكه علل خارجي مانع از فساد او گردد، پس استبداد ادامه پيدا نمي‌كند مگر وقتي كه اوضاع ناشي از مقتضيات زمان يا آب و هوا و مذهب يا وضع و قريحه آن را مجبور كنند كه ترتيبي را مراعات نمايد و تابع قاعده‌اي شود.» (روح‌القوانين، جلد 1، ص 342) 

تاثير جغرافيا و طبيعت 
بر نظام‌هاي سياسي و اجتماعي
ديگر آموزه شناخته شده منتسكيو، اثرگذاري طبيعت و شرايط اقليمي و جغرافيايي بر شكل‌گيري نوع نظام سياسي در جوامع مختلف است. مشهور آن است كه «منتسكيو معتقد بود ملت‌هاي گرمسير مستعد تنبلي و ديكتاتوري و استبداد و ملت‌هاي سردسير جاه‌طلب و خشن و ملت‌هاي با آب و هواي معتدل آزادي‌خواه و دموكراسي‌خواه هستند.» او اين ديدگاه را در فصل‌هاي چهاردهم تا نوزدهم روح‌القوانين بسط مي‌دهد. اما واقعيت آن است كه «منتسكيو نمي‌گويد كه شرايط اقليمي و اقتصادي چنان تعيين‌كننده نظام قوانين است كه هيچ نظارت عاقلانه‌اي بر آن نتوان اعمال كرد.» (همان، ص 26) و از سرنوشت محتوم سخن نمي‌گويد. 

ضرورت تفكيك قوا
منتسكيو آزادي‌خواه است و آزادي از ديد او «آن است كه افراد آنچه را بخواهند و بكنند و آنچه را موظف به خواستن آن نيستند مجبور نباشند انجام دهند.» (فصل يازده روح‌القوانين، ص 394) از ديد او ضامن اين شكل از آزادي تفكيك قوا است و براي اثبات سخنش به نظام سياسي محبوبش انگلستان اشاره مي‌كند. تفكيك قواي حاكميت به سه قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضاييه و استقلال آنها بر يكديگر مانع از تجميع و تمركز قدرت و درنهايت فساد آن مي‌شود. به نوشته كاپلستون، «انديشه منتسكيو درباره تعادل قوا هم در امريكا و هم در فرانسه تاثير بخشيد؛ يكي از موارد اين تاثير صدور اعلاميه حقوق بشر و شهروندان فرانسه در سال 1791 بود.» (كاپلستون، همان، ص 29) خلاصه كردن كتاب منتسكيو در سه آموزه بالا، اجحافي آشكار در حق اين اثر كلاسيك است. كتاب سرشار از اطلاعات و داده‌هاي تاريخي، حقوقي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي درباره نظام‌هاي سياسي و اجتماعي و حقوقي و اقتصادي جوامع و ملل مختلف و ايده پردازي‌هاي منتسكيو پيرامون آنهاست. مهم‌تر از آن براي پژوهشگران و اهل تحقيق، روش‌شناسي و شيوه تحقيق منتسكيو است. او در اين كتاب در مقام محقق و پژوهشگري دقيق و روشمند ظاهر مي‌شود و از اين حيث مي‌توان او را از پيشگامان جامعه‌شناسي سياسي و جامعه‌شناسي تاريخي محسوب كرد. كوتاه سخن آنكه روح‌القوانين منتسكيو به عنوان شاهكاري كلاسيك، همواره خواندني و بصيرت افزاست و مواجهه مستقيم با آن لذتبخش و مفيد است. 


حكومت استبدادي لاينقطع فاسد مي‌شود، زيرا ذاتا فاسد است. از ديد منتسكيو «حكومت‌هاي ديگر به اين جهت از بين مي‌روند كه حوادث خاص اصول آنها را نقض مي‌كند، اما حكومت استبدادي به اقتضاي عيب داخلي خود فاسد مي‌شود مگر اينكه علل خارجي مانع از فساد او گردد، پس استبداد ادامه پيدا نمي‌كند.»
روح‌القوانين منتسكيو، اثري حقوقي-تاريخي-فلسفي-جامعه‌شناختي است كه در آن به مطالعه تطبيقي جامعه و قانون و حكومت مي‌پردازد. كتاب در آغاز يعني در سال 1748، بدون ذكر عنوان نويسنده اصلي و به صورت ناشناس منتشر شد، اما ترجمه آن در سال 1750 به زبان انگليسي باعث شهرت و اثرگذاري گسترده آن شد.

منبع: روزنامه اعتماد 28 تیر 1402 خورشیدی