1

عدالت آموزشی

علي اصغر فاني

ابتدا دو واژه Equity و Equality را با هم مقايسه و مرور مي‌كنيم.
1- Equity را انصاف ترجمه كرده‌اند، انصاف در آموزش و پرورش يعني اينكه به هر دانش‌‌آموز متناسب با نيازش محتواي آموزشي دهيم. مثلا دانش‌آموزي كه در منطقه روستايي زندگي مي‌كند، نيازهايي دارد كه دانش‌آموز شهري لزوما تمامي آن نيازها را ندارد. البته هر دو اين دانش‌آموزان نيازهاي مشتركي هم دارند. بديهي است در صورت پذيرفتن اين رويكرد، برنامه درسي واحد و تاليف كتاب مشترك براي همه دانش‌آموزان- وضعيتي كه امروز ما در كشور داريم- امر مغفولي  به  نظر نمي‌رسد.
2- Equality كه آن را تساوي ترجمه كرده‌اند و معناي آن اين است كه كليه دانش‌آموزان سراسر كشور در پايه و رشته مشترك، محتواي يكساني را مي‌گذرانند.
در علوم تربيتي هر دو واژه عدالت آموزشي ناميده مي‌شوند. رويكرد اول سخت‌تر و پرهزينه‌تر از رويكرد دوم است در عوض، فارغ‌التحصيلان آن اثربخشي بالاتري دارند.
در ايران تاكنون به رويكرد اول ورود پيدا نكرده‌ايم. آنچه به آن پرداخته‌ايم رويكرد دوم است. عدالت آموزشي در رويكرد دوم خود به عدالت كمي و عدالت كيفي تقسيم  مي‌شود.
الف- در عدالت كمي سعي بر اين بوه است در هر دوره تحصيلي اعم از پسر و دختر، ابتدايي و متوسطه، شهري و روستايي و عشايري حداكثر جذب دانش‌آموز را داشته باشيم و كودك و نوجواني نباشد كه به سن تحصيل رسيده باشد و به مدرسه نرود. يكي از شاخص‌هاي ارزشيابي آموزش و پرورش هر كشور درصد تحت  پوشش دانش‌آموزان مي‌باشد. سياست دايمي و هميشگي دولت‌هاي بعد از انقلاب، افزايش درصد تحت پوشش دانش‌آموزان در همه دوره‌ها، دختر و پسر و… بوده است.
در حال حاضر درصد تحت پوشش ابتدايي 5/98 درصد، متوسطه اول 94 درصد و متوسطه دوم 87 درصد است.
بعد از پيروزي انقلاب تلاش بر اين بود كه با توسعه مدارس متوسطه اول و دوم، به طرق زير:
1- مدارس متوسطه روستامردمي: كه چون تعداد دانش‌آموزان به حد نصاب تشكيل دبيرستان نمي‌رسد مدارس متوسطه با كمك مردم به صورت ضميمه مدرسه ابتدايي يا مستقل یا معين نوعا غيرمتخصص توسعه مي‌يابد.
2- مدارس متوسطه روستا مركزي: در روستاهايي كه مركزيت دارد، دبيرستان (دوره اول و دوم) تشكيل شده و دانش‌آموزان با استفاده از دوچرخه، موتور، تراكتور و ميني‌بوس روزانه رفت و آمد كرده و در دبيرستان روستای مركزي تحصيل  مي‌كنند.
3- مدارس شبانه‌روزي: كه مخصوص مناطقي است كه به دليل كوهستاني بودن منطقه، يا پراكندگي روستاها امكان رفت و آمد دانش‌آموزان وجود ندارد و بچه‌ها در خوابگاه اسكان يافته و تغذيه مي‌شوند.
در این صورت تحت پوشش متوسطه افزايش يابد.
ب – عدالت كيفي، در كنار توسعه كمي مدارس بخصوص در دوره متوسطه به دليل غيرمرتبط بودن رشته تحصيلي معلمين و درسي كه تدريس مي‌كنند، يا ضميمه بودن دبيرستان به مدرسه ابتدايي، كيفيت آموزشي بسيار پايين بوده و اين امر باعث افت كيفيت در مدارس شده است.
بايد اعتراف كرد كه جمهوري اسلامي در عدالت كيفي كارنامه موفقي نداشته است.
تنوع مدارس و توسعه بي‌رويه مدارس خاص تيزهوشان، هيات امنايي، نمونه مردمي، غيردولتي اين شكاف كيفيتي را ايجاد كرده است. متاسفانه از طريق برگزاري آزمون‌هاي ورودي مدارس تيزهوشان، نمونه، بعضي از غيردولتي‌ها، شاهد دانش‌آموزان مستعد از مدارس دولتي جدا شده، معلمين توانمند، فضاهاي آموزشي مناسب‌تر و مديران توانا از مدارس عادي دولتي جدا شده و به مدارس خاص كوچ مي‌كنند. آنچه براي مدارس دولتي مي‌ماند دانش‌آموزان سرخورده و كم‌انگيزه، معلمين بي‌انگيزه و فضاهاي آموزشي فرسوده است. به نظر مي‌رسد كاهش تنوع مدارس و افزايش سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومي كشور مي‌تواند در درازمدت باعث رشد عدالت كيفي مدارس دولتي باشد.

منبع: روزنامه اعتماد 15 مرداد 1402 خورشیدی