1

زیست بوم کرونا و آموزش و پرورش ایران(1)

سيدجواد حسيني

كرونا پديده‌اي ناخوانده بود كه به جامعه بشري پرتاب شد و ابعاد مختلف زندگي انسان را تحت تاثير خود قرار داد، كرونا پديده‌اي غيرعادي، غيرطبيعي، مبهم، ناخواسته، غيرقابل پيش‌بيني، داراي آثار و عوارض ناشناخته بود كه همراه شد با ميزان بالايي از آسيب‌هايي به قلمرو سلامت جسم و جان و روح و اقتصاد و فرهنگ و حتي حوزه سياست و دگرگوني‌هاي سريع، همه‌جانبه، عميق و مبهم و غيرقابل پيش‌بيني را به جامعه و نظام آموزشي تحميل نمود، چنين شرايطي از منظر جامعه‌شناختي به جامعه توفاني و جامعه لحظه‌اي (ژله‌اي) تعبير مي‌شود كه به توضيح مختصر آن خواهيم پرداخت.

جامعه لحظه‌اي (ژله‌اي): جامعه لحظه‌اي يا ژله‌اي را دكتر پرويز پيران استاد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران به‌كار گرفته‌اند و مراد ايشان از اين اصطلاح تاكيد بر شرايطي است كه در آن يك جامعه بدون برنامه‌ريزي‌هاي دقيق درازمدت، دايم به شكل لحظه‌اي تصميم مي‌گيرد و اداره جامعه با چشم‌انداز روشن و برنامه‌ريزي‌هاي پايدار همراه نيست. از نظر ما زيست بوم كرونا چنين وضعيتي را براي كل جامعه و خصوصا نظام تعليم و تربيت ايجاد كرد، به دليل ناشناختگي اين ويروس و عملكرد غيرقابل پيش‌بيني آن برنامه‌ريزان تعليم و تربيت مي‌بايست به شكل لحظه‌اي تصميمات حتي گاه متفاوت و متناقضي را اتخاذ مي‌كردند.

جامعه توفاني: از سوي ديگر به‌زعم اينجانب كه در دوران پيشاكرونا سرپرست وزارت آموزش و پرورش و در دوران كرونا معاونت وزارت و رياست سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور را برعهده داشتم، دوران كرونا جامعه ايران و خصوصا نظام تعليم و تربيت ايران را با شرايطي مواجه ساخت كه مي‌توان آن شرايط را جامعه توفاني نام نهاد. جامعه توفاني زماني شكل مي‌گيرد كه شرايطي در جامعه حاكم شود كه دگرگوني‌هاي اجتماعي سريع اتفاق افتد، دگرگوني‌ها در همه ابعاد زندگي محقق شود، دگرگوني‌ها به شكل عميق و بنيادي رخ نمون شود، تحولات غيرقابل پيش‌بيني و مبهم باشد، ابعاد دگرگوني‌ها ناشناخته و آثار آن متفاوت و غيرقابل پيش‌بيني باشد. شرايط زيست بوم كرونا در تعليم و تربيت ايران همه اين عناصر و مولفه‌ها را در عصر كرونا تجربه كرد. دگرگوني‌هاي مدام و مستمر در حوزه تعليم و تربيت مثل تعطيلي سريع و زودهنگام مدارس، استمرار نظام ياددهي و يادگيري در بستر فضاي مجازي، شبكه شاد، مدرسه تلويزيوني، مدرسه خانگي و ارسال درسنامه‌ها و خودآموزها، درگير شدن خانواده‌ها با امر آموزش، استفاده سريع از فناوري‌هاي نوين ديجيتال در قلمرو آموزش و…. اين دگرگوني‌ها در همه ابعاد تعليم و تربيت اتفاق افتاد، دانش‌آموزان، معلمان، مديران، خانواده‌ها، محتواهاي كتاب درسي، همه و همه با شرايطي مواجه بودند كه با رويكرد انعطاف حداكثري و استمرار آموزش به‌رغم تعطيلي مدارس با پوشش حداكثري نظام تعليم و تربيت را بايد در پهنه جديدي تداوم مي‌بخشيدند. دگرگوني‌هاي ناشي از زيست جهان كرونا علاوه بر سرعت و همه بعدي بودن، عميق و بنيادين بودند. تحولات سطحي نبودند كه بتوان با تصميمات سريع و عادي آنها را مديريت كرد تمامي كشورها ‌ازجمله ايران براي اولين‌بار با حجم بسيار و در زمان بسيار طولاني مجبور بودند مدارس را تعطيل كنند و اين تجربه تعطيلي طولاني و فراگير، بي‌سابقه بود و در بعضي كشورها ازجمله ايران راهبرد تعليم و تربيت در مواجهه با اين وضعيت در يك مثلث شكل گرفت كه اضلاع آن عبارت بودند از: پوشش حداكثري با انعطاف حداكثري و البته تداوم آموزش در بسترهاي جديد و اين يك تحول بنيادين و عميق بود كه چگونه به‌رغم تعطيلي مدارس، آموزش تداوم يابد، انعطاف‌پذيري حداكثري در شيوه‌هاي مرسوم و معمول آموزش و پرورش شكل گيرد و با چه مدل‌هايي پوشش حداكثري محقق شود كه هيچ دانش‌آموزي از سپهر و فرآيند آموزش و پرورش باز نماند، انجام اين امور يعني يك نگاه بنيادين و عميق به عرصه‌هاي گوناگون تعليم و تربيت اعم از مديريت آموزشي و مدرسه‌اي، شيوه‌هاي ياددهي – يادگيري معلمان با دانش‌آموزان، ارتباطات جديد خانه و مدرسه و انعطاف هنگام برنامه درس ملي و محتواهاي كتب درسي. همچنين هر كدام از اين شيوه‌ها همراه با آثار و كاركردهاي جديد و متفاوتي بود كه شرايط ناشناخته و مبهمي را در قلمرو جامعه و تعليم و تربيت رقم زد.

كاركرد‌هاي نامناسب زيست بوم كرونا در قلمرو تعليم و تربيت ايران

همان‌گونه كه اشاره شد، زيست جهان كرونا ناخواسته به جامعه جهاني و ايران پرتاب شد و آثار يا كاركردهاي نامناسب زيادي را در ابعاد سلامت، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ و خصوصا نظام تعليم و تربيت از خود برجاي گذاشت كه مهم‌ترين آنها در قلمرو تعليم و تربيت ايران عبارتند از:

الف) كاركردهاي نامناسب در قلمرو آموزشي: به تعطيلي كشيده شدن مدارس، افت شديد تحصيلي را موجب شد و در كنار آن ترك تحصيل بخشي از دانش‌آموزان را سبب گرديد، گرچه به‌رغم تعطيلي مدارس، آموزش در بسترهاي ديگري استمرار يافت اما امكان تعاملات دوجانبه معلم-دانش‌آموز از يك‌سو و عدم سنجش و پايش ميزان يادگيري دانش‌آموزان را از ديگر سو رقم زد.

مهارت‌هاي خواندن، به ويژه در دوره‌هاي ابتدايي و خصوصا پايه‌هاي اول و دوم و نيز آموزش‌هاي فني- حرفه‌اي خصوصا در دوره‌هاي متوسطه فني- حرفه‌اي و كار و دانش به شكل جدي دچار افت شد. شرايط زيست بوم كرونا و وضعيتي را رقم زد كه مديران آموزش و پرورش در سطوح مختلف، مديريت عالي، مياني و خصوصا مديران مدرسه‌اي آمادگي لازم براي مواجهه با وضعيت جديد را نداشتند، به ويژه توان استفاده مطلوب از فناوري‌هاي نوين وجود نداشت و زيرساخت‌هاي فناورانه آماده نبود، عدم آشنايي معلمان و مديران براي استفاده از اين فناوري‌ها به شكل مضاعف كيفيت آموزش را با مشكل مواجه ساخت، از طرف ديگر دانش‌آموزان غالبا در فضاي جديدي به شكل جدي و موثر حضور نداشتند برخي به دليل عدم وجود امكانات مثل كامپيوتر، لپ‌تاپ و موبايل برخي به دليل زندگي در مناطقي كه متاسفانه به شبكه ملي ارتباطات متصل نبود. تقريبا 3 ميليون دانش‌آموز امكانات و وسايل ارتباطي هوشمند نداشتند و هفتصد هزار نفر در مناطقي بودند كه به شبكه ملي ارتباطات متصل نبودند.

زيست جهان كرونا موجب شد كه عارضه مهم عدم توجه به تعليم و تربيت تمام ساحتي از عمق و گستردگي بيشتري رنج ببرد. در فضاي جديد فعاليت‌هاي پرورشي و تربيت‌بدني و سلامت، ظرفيت‌هاي روحي و تعاملات گرم در دانش‌آموزان آسيب جدي ديد و سلامت اجتماعي و رواني و ساخت شخصيت تمام ساحتي ايشان را با اختلال مواجه ساخت.

نكته مهم آنكه در بسياري از نقاط دنيا به دليل تعطيلي مدارس و عدم نياز به سرانه‌هاي آموزش و اداري مدارس، دولت‌ها بودجه‌هاي آموزش و پرورش را كاستند و در بخش‌هاي ديگري به هزينه گرفتند.

ب) كاركردهاي نامناسب كرونا در قلمرو عدالت آموزشي: در كنار اين موضوعات كه در دايره يادگيري و آموزش قرار مي‌گيرند، عدالت آموزشي به عنوان يك مفهوم كليدي و راهبردي كه در سند تحول بنيادين هم تاكيد زياد بر آن شده است در زيست جهان كرونا با شرايط آسيب و محدود‌كننده روبه‌رو شد، عدم وجود امكانات و تجهيزات ارتباطي فناورانه به ويژه در مناطق غير برخوردار و نيز عدم دسترسي به شبكه ملي ارتباطات در اين مناطق عدم آشنايي و توان برخي خانواده‌ها در استفاده از اين وسايل، عدم توان پشتيباني علمي دانش‌آموزان كه در اين شرايط سخت نيازمند به پشتيباني بودند، خصوصا در دوره‌هاي ابتدايي و دانش‌آموزان با نيازهاي ويژه كه بدون توان و حمايت خانواده امكان تعليم و تربيت را نمي‌يافتند، آسيب‌هاي جدي در قلمرو عدالت و آموزشي به جامعه وارد ساخت، لذا در خانواده‌هاي محروم افت تحصيلي و ترك تحصيل بيشتري اتفاق افتاد. امروز وجود يك ميليون كودك بازمانده نتيجه چنين وضعيتي در دوران پسا كروناست.

در كنار اين مسائل بسياري از دانش‌آموزان و خانواده‌هاي محروم از امكانات حفاظتي كه مدرسه دراختيار آنها مي‌گذاشت مثل محيط امن، تعاملات مناسب، تغذيه رايگان، محيط‌هاي خوابگاهي، محروم شدند بنابراين شيوع ويروس خانواده‌هاي طبقات پايين جامعه آثار زيانبار گسترده‌تري را پديدار ساخت و نابرابري‌هاي آموزشي تربيتي را عمق بيشتري بخشيد.

بخش دوم اين تحليل در شماره‌هاي آينده منتشر خواهد شد

منبع: روزنامه اعتماد 31 مرداد 1402 خورشیدی