وضعیت شتر گاو پنلگ آموزش
هوشمند وهابی
مصادف با بازگشایی مدارس در کشور و به سیاق سالهای گذشته، شاهد مباحث تکراری و ناخوشایندی، حول اخذ شهریه از دانشآموزانی هستیم که طبق #اصل_سی قانون اساسی میبایست بطور رایگان در مدارس #دولتی ثبتنام شوند، اما برخلاف سالهای گذشته، این بحث، اینبار نه تنها در فضای مجازی، بلکه در فضای غیرسایبری هم با واکنشهای عمدتأ منفی بسیاری از سوی اقشار مختلف مردم مواجه شده است، که بدون تردید میتوان وضع معیشتی نابسامان مردم و تبعات اعتراضات یکسال گذشتۀ کشور را، از مهمترین دلایل پررنگ شدن این قضیه در پاییز امسال دانست.
البته در این میان، نمیتوان از تأثیرات سخنان بیپشتوانۀ مدیران ارشد کشور، منجمله وزیر آموزشوپرورش، که اخیرأ در رسانهها عنوان کردهاند:
«اخذ هرگونه وجه نقد و غیرنقد هنگام ثبت نام از دانشآموزان ممنوع است.»
بر میزان تقابل و جبههگیری منفی که میان مردم و عوامل اجرایی مدارس ایجاد شده است، چشمپوشی کرد!
به گواه نظرسنجیها و پایشهای علمی و تحقیقاتی که توسط موسسات آکادمیک معتبر، چه در #داخل و چه در #خارج از کشور و در میان اقشار مختلف مردم انجام شده است، قشر #معلمین، که عوامل اجرایی مدارس نیز عضوی از این خانوادۀ بزرگاند، همواره جزء دلسوزترین و صادقترین اصناف دولتی بودهاند که بیشترین #اعتماد_عمومی را در سطح جوامع مختلف بشری به خود اختصاص دادهاند، اما حال باید این سوأل جدی را مطرح کرد :
« چگونه صنفی که به استناد و اعتراف اقشار مختلف جامعۀ ایرانی، از صادقترین و دلسوزترین اصناف دولتی این سرزمیناند، به یکباره و در یک مقطع زمانی مشخص، مورد شدیدترین هجمههای غیرمنصفانه قرار میگیرند تا جایی که گویی شهریههایی که برای ادارۀ مدارس دولتی اخذ میشود، به جیب معلمان و عوامل اجرایی مدارس سرازیر میشود؟»
طوری که یکی آنها را دزد خطاب میکند، یکی دیگر مزدور حکومتی…
یکی نان به نرخ روزخورشان صدا میکند، دیگری قاتل جیب مردم!!
مگر میشود این همه تناقض؟ اشکال از کجاست؟
آیا اینهایی که معلمین را با این القاب زشت، خطاب میکنند از مردم نیستند؟
یا آنهایی که با تصمیمات کلان نابخردانه، معلمین را مقابل مردم قرار میدهند، عامل این وضعیتاند؟
آیا قانون اساسی کشور به اشتباه مصوب شده است یا آنکه مدیران ارشد، تفاسیر نادرست فراقانونی را در قالب قانون به خورد افکار عمومی میدهند؟
به هرحال، علت این اتفاق نامیمون که هر سال و در فصل بازگشایی مدارس با آن مواجهایم، چه یکی از دلایل بالا یا ترکیبی از آنها باشد، باعث شده که در بحث آموزش عمومی کشور بویژۀ در حوزۀ مدارس دولتی با یک وضعیت شترگاوپلنگ روبرو باشیم، بطوری که معلوم نیست این وضعیت ناهمگون و ناموزون سرانجام کی به پایان میرسد؟!
به گمان بنده بعنوان یک معلم، که اکنون در کسوت مدیر یک مدرسه در حال انجام وظیفهام، به افرادی که در فضای مجازی و در فضای واقعی، معلمان را مورد هجمه قرار دادهاند، نمیتوان خرده گرفت و باید واکنشها آنها را ذیل سیستم معیوب آموزشی و اقتصادی کشور تحلیل و تفسیر کرد.
در پایان، سخن بنده با شخص وزیر آموزشوپرورش است که با سخنی ناتمام، بر آتش این تقابل، بنزین ریختند.
جناب وزیری که میگویید گرفتن وجه نقد ممنوع است، چرا نمیگویید اخذ وجه بعد از ثبت نام هم ممنوع است؟
شما سخنتان را کامل کنید و بفرمایید برای هر دانشآموز در طول سال تحصیلی چه مقدار سرانۀ دانشآموزی در نظر گرفتهاید؟
برای مردم کامل توضیح دهید مدرسۀ دولتی که گاهأ حتی در تأمین نیروی انسانی آن نیز عاجز ماندهاید و حتی سرانهای برای نگهداری ساختمان آن در نظر نگرفتهاید و دهها و حتی صدها پروژۀ ریز و درشت، آموزشی و تربیتی را بر گردۀ آن انداختهاید، چگونه باید اداره شوند؟ با چه هزینه ای؟ از جیب چه کسی؟
به گمان بنده سخن شما دو پیام بیشتر ندارد:
- اول، دانشآموزان را به مدارس دولتی نفرستید.
- دوم، آموزش رایگان، همینی هست که میبینید، یا به قول ضربالمثل کوردی :
« تهره، خهسه، ههر ئهوهسه»
اگر غیر این است. بفرمایید در سالی که برابر دستور رهبر انقلاب باید به مدارس عادی و دولتی توجه وافر شود، جنابعالی به عنوان بالاترین مقام مسئول در حوزۀ آموزشوپرورش چه اقدام در خورتوجهی انجام دادهاید؟
پس لطفأ اگر مرهمی بر زخم نیستی، نمک بر زخم مباش.
#اختصاصی سخن معلم