سکانس پایانی
چه كسي فكرش را ميكرد هفته بعد بدرقه آتيلا پسياني، اهالي سينما داغدار عزيز گرانقدر ديگري شوند؟ چه كسي به ذهنش خطور ميكرد هنوز غم و ناراحتي فوت آتيلا پسياني فروكش نكرده، شوك و غم عميق سهمگينتري به هنرمندان و دوستداران هنر وارد شود؟ اصلا چه كسي فكر ميكرد چنين عاقبت تلخ و دردناكي در انتظار مرد تاريخساز سينماي ايران داريوش مهرجويي باشد؟ آن هم چنان ويرانكننده و تلخ كه هيچ كلامي درباره آن نتوان گفت؟
به راستي زخم ناشي از جنايت بيسابقه قتل همزمان داريوش مهرجويي و همسرش وحيده محمديفر آنقدر مهيب و دهشتناك بود كه بعد از گذشت چند روز نه تنها از درد و التهاب آن كم نشده كه هر لحظه بر ابعاد آن افزوده ميشود و هنرمندان همچنان در بهت به سر ميبرند. وراي از فوت جگرسوز يك هنرمند انديشمند و فرهيخته، نفس اتفاق جنايت و قتل در سينماي ايران عميق و تاسفآور است. روز گذشته محوطه تالار وحدت شاهد حضور هنرمندان شناخته شده بود، چهرههاي شهيري كه با حضور در اين مراسم ضمن اداي احترام و ارادت به اين سينماگر فرهيخته، او و همسرش را به خانه ابدي بدرقه كردند.
هيچ حرفي ندارم
مسعود كيميايي همان ابتداي صحبتش گفت كه نميتواند درباره خداحافظي داريوش مهرجويي از جهان هستي كلامي صحبت كند. او اما به احترام مهرجويي پشت تريبون قرار گرفت و از مخاطبان و مردم عذرخواهي كرد.
قاتلان ميان ما هستند
دردآورترين صحنه ديروز از مراسم بدرقه داريوش مهرجويي آنجايي بود كه مونا مهرجويي فرزند كوچك اين هنرمند پشت تريبون قرار گرفت. طفل معصوم نميدانست چه بگويد! در سخناني كه لرزش در آن حس ميشد، گفت: نميدانم چه بگويم. از همه تشكر ميكنم كه حضور پيدا كردهاند. من تنها احساسي كه دارم، اين است كه پدر و مادرم كنارم ايستادهاند، شانههاي من را گرفتهاند و از من ميخواهند بايستم. ميدانم كنارم هستند. به قول پدرم قاتلان ميان ما هستند، اميدوارم بتوانيم هر چه سريعتر آنها را پيدا كنيم.
چرا دوربينها كار نكردند؟
اما بهمن فرمانآرا كه غم عميقي در چهرهاش مشخص بود در سخناني گفت: داريوش جان قرار نبود اين ملاقات اينچنين باشد، ما كجا زندگي ميكنيم؟ يكي از بزرگترين فيلمسازان اين مملكت بايد سلاخي شود؟ من و داريوش سال ۶۶ هر دو به ايران بازگشتيم، او به سمت فلسفه رفت و من به سمت كارگرداني سينما رفتم. با هم دوست بوديم، رفيق بوديم و روزها و شبهاي زيادي را گذرانديم.
فرمانآرا گفت: چگونه همه دوربينها كار نميكنند داريوش بايد تنها در كنار همسرش سلاخي شود؟ ما داريم كجا زندگي ميكنيم؟ من حرف زيادي نميزنم. دل ما شكسته است، همه چيز بد است، آيا قرار است هر هفته براي رفتن كسي اينجا جمع شويم؟ داريوش حقش بيش از اينها بود.
آستانه درد هنرمند پايين است
در ادامه مرضيه برومند، مديرعامل خانه سينما عنوان كرد: نميدانم چه بگويم. قرار بود متني نوشته شود و دوستان ما ديروز در خانه سينما جمع بودند تا من به عنوان مديرعامل بدبخت خانه سينما بخوانم، اما هيچ كلماتي نميتوانست اين درد بزرگ و اين فقدان فجيع را توصيف كند. من مجبور شدم بيايم و صحبت كنم، نميدانم چه بگويم. قاصرم از گفتن عظمت دردي كه خانه سينما به دوش ميكشد. خانه سينما الان عزادار است، اما بايد به هم تسليت بگوييم، ما كارگردان درخشان و تاثيرگذاري را ازدست داديم، او با «دايره مينا» باعث شد سازمان انتقال خون احداث شود؛ اين تاثير هنرمند است.
مديرعامل خانه سينما ادامه داد: دكتر اقبال، وزير وقت چند سالي مانع پخش فيلم شد، پخش «گاو» هم ممنوع بود، اما همين «گاو» توانست در سينماي بالنده ايران را روي جهان باز كند. تا هنرمندان زنده هستند به آنها برسيد، بذر پوراحمد، مهرجويي، پسياني در دل اين هنرمندان جوان هست، بگذاريد كار كنند. آنها دلسوز اين مملكت هستند، آنها جوان هستند، آستانه درد هنرمندان پايين و سياستمداران بالاست. ما همه در اين سرزمين مانديم، چون اينجا را دوست داريم، با ما خوب باشيد ما حتي با اسراييل هم ميجنگيم. به همه تسليت ميگويم.
چطور براي داريوش
اين مرگ بزرگ رقم خورد؟
در ادامه علي مصفا، بازيگر سينما و تلويزيون روي صحنه آمد و پيام فريار جواهريان، همسر سابق داريوش مهرجويي را خواند: «چطور ميتوانم از همه دوستان و شيفتگان داريوش تشكر كنم؟ چگونه چنين مرگ هولناكي براي اين مرد بزرگ رقم خورد؟ دلم به اين خوش است كه نسل جديد فيلمهايت را كشف و معناي خاصي از آن پيدا ميكنند. داريوش هنرمند واقعي بود و در همه آثارش لايههاي مختلفي را به نمايش ميگذاشت. چند سال است مشغول نوشتن خاطرات هستم، اما افسوس كه اين هفت ماه اخير با داريوش قهر بودم، نميشود اينگونه بدون خداحافظي بروي، دلم پيش موناست كه چگونه يك شبه تنها شد.»
دنيا يك هنرمند خوب را از دست داد
همچنين پيام پسر مهرجويي صفا هم قرائت شد: «دنيا نه تنها يك هنرمند بزرگ كه يك پدر خوب را از دست داد، اميدوار بودم بار ديگر او را در آغوش بگيرم و از رمان آخري كه خواندم، برايش بگويم اما دنيا جور ديگري رقم خورد. ياد پدرم در خاطر بيشمار ايراني و غيرايراني در سراسر دنيا زنده خواهد ماند؛ هم از طريق آثارش هم از زندگي شريفش. از صميم دل قدردان همميهنان هستم كه در اين لحظات اندوهناك به ما قوت بخشيدند به ويژه از هنرمندان كه اين گردهمايي را در غياب من براي پدرم تدارك ديدند.»
جنايت هولناكي است
كيانوش عياري هم نتوانست به دليل بيماري در اين مراسم حاضر شود. اما درباره داريوش مهرجويي پيامي ارايه داد: «او متبحرترين ترسيمكننده زندگي بود. او در فيلمهاي پيچيده خود هم چنين ويژگي داشت. او با بينش و دانش خود ميتوانست روايت مطلوبي از زندگي داشته باشد بدون اينكه آن را زندگي كرده باشد و اما اين جنايت هولناك معمايي است كه به زودي ابعاد آن روشن ميشود.»
در بخش ديگري از مراسم محسن اميريوسفي، رييس كانون كارگردانان نيز روي صحنه آمد و گفت: قتل اين كارگردان و وحيده محمديفر همسرش را تسليت ميگويم. بعد از مرگ غمانگيز كيومرث پوراحمد شاهد مرگ فجيع اين دو هستيم.
پدرم قلب سادهاي داشت
به نقل از مهر سپس پيام مريم مهرجويي فرزند ديگر داريوش مهرجويي كه در اين مراسم حضور نداشت و در خارج از كشور بود، قرائت شد. در اين پيام آمده بود: «از طرف خودم و برادرم از همه تشكر ميكنم. از همه هنرمنداني كه با پدرم همكاري داشتند، تشكر ميكنم. از همه دوستدارانش هم سپاسگزارم. عشق و محبت همه را حس ميكنم، از تمام مردم ايران كه در اين مدت به ما پيام دادهاند و درگير اين ماجرا شدهاند، سپاسگزارم. همه ما در يك شوك بزرگ هستيم. همه ما شيفته داريوش مهرجويي بوديم، از طرف خودم ميتوانم بگويم كه پدرم به قول حميد هامون تخته شلنگ ميانداخت ولي با همه اين كارها و ژستها و ادا و اطوارها قلبش ساده و بيشيله پيله بود. به خاطر همين قلب و آن قدرتي كه داشت، بيان آن لحظات معجزهآفرين زندگي سخت است. در همه بالا پايينها فقط نور آن قلبش را ميديدم كه ما را به جلو ميبرد.»
همه هنرمندان آمدند
يكي از بخشهاي مهم مراسم ديروز حضور پرشمار هنرمندان بود. بهمن فرمانآرا، مسعود كيميايي، پريناز ايزديار، احمدرضا درويش، شهاب حسيني، پارسا پيروزفر، فرهاد مجيدي، داريوش فرهنگ، رضا درميشيان، رامبد جوان، مهران مديري، حامد بهداد، نويد محمدزاده، بهنوش طباطبايي، سيامك انصاري، امين حيايي، محمدرضا گلزار، مسعود كرامتي، امير جديدي، امير آقايي، مصطفي كيايي، امير جعفري، محمدعلي نجفي، علي مصفا، جعفر پناهي، هادي حجازيفر، محمد رسولاف، همايون ارشادي، حسن پورشيرازي، غزل شاكري، دانش اقباشاوي، محسن اميريوسفي، محمد خزاعي رييس سازمان سينمايي، حبيب ايلبيگي معاون اداره نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي، غلامرضا موسوي، بهزاد فراهاني، سيروس الوند، بهرام رادان، حبيب دهقاننسب، مازيار ميري، هانيه توسلي، محمدرضا دلپاك، مهرداد صديقيان، مهوش وقاري، ژاله صامتي، ابوالحسن داودي، مرتضي شايسته، همايون اسعديان، سيما تيرانداز، محسن كيايي، سيفالله صمديان، مسعود اطيابي، گوهر خيرانديش، گلاب آدينه، پژمان بازغي، سياوش خيرابي، سپيده خداوردي، ماني حقيقي، فرهاد اصلاني، كوروش نريماني، فرامرز قريبيان، فرهاد آييش، افشين هاشمي، پرديس احمديه، مجيد توكلي، سامان مقدم، سام قريبيان، ايرج راد، اصغر همت، جمال ساداتيان، فرزاد حسني و… ازجمله هنرمندان و مسوولان حاضر بودند.
منبع: روزنامه اعتماد 27 مهر 1402 خورشیدی