کنگره دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه در چند ماه مانده به انتخابات
هفته گذشته حزب کارگزارن سازندگی پنجمین و حزب اعتدال و توسعه ششمین کنگره خود را برگزار کردند.تحرکات این دو حزب که چهره های نام آشنایی در راس آن قرار دارند در آستانه انتخابات مجلس قابل تامل و تحلیل است بویژه اینکه کنگره اعتدال و توسعه با پیام حسن روحانی و کنگره کارگزارن با مصاحبه دبیرکل آن یعنی حسین مرعشی در رسانه ها بازتاب ویژه ای پیدا کردند. مرعشی گفته؛نظام به همان اندازه كه به مسائل امنيتي و رشد مقاومت در خاورميانه اهميت ميدهد بايد به بحث توسعه ايران هم اهميت بدهداو تکید کرده؛ بايد واگرايي را به همگرايي تبديل كنيم. ما حامي منتقد هستيم همچنبن گفته؛ انتقادمان هم اين است كه علاقهمنديم و اصرار داريم كه رهبري نظام، تنها رهبر نيروهاي مذهبي و حزب الهي نيست، بلكه رهبر همه ماست.در بخش آخر پیام روحانی خطاب به اعضای حزب توسعه و اعتدال هم آمده است؛ما چارهاي نداريم براي حفظ كشور و آينده كشور مسير اعتدال و توسعه را بپيماييم و ادامه بدهيم. امروز بايد بگويم ديگر اعتدال تنها اسم يك گروه و يك حزب و يك تشكيلات نيست. اعتدال اسم رمز و اسم اعظم گفتمان اكثريت قاطع جامعه ايران اسلامي است كه با اين گفتمان باز هم ما قادريم به همه اهداف بلند مليمان دست يابيم كه خداوند هم همين را به ما امر كرده است «و كذلك جعلناكم امّه وسطا لتكونوا شهداء علي النّاس». مسير، مسير ميانهروي و راه وسطي است.
حسين مرعشي، دبيركل حزب كارگزاران سازندگي درباره پنجمين كنگره حزب كارگزاران سازندگي و چشمانداز سياسي آينده ميگويد
ما حامي منتقد هستيم
گروه سياسي
با نزديك شدن به موعد رسمي انتخابات اسفند ماه 1402 آرام آرام فعاليتهاي احزاب و گروههاي سياسي اصلاحطلب و ميانهرو رنگ و بوي جديتري به خود ميگيرد. پس از برگزاري كنگرههاي حزب اعتماد ملي و حزب اتحاد ملت، ديروز احزابي چون كارگزاران سازندگي و حزب اعتدال و توسعه نيز اقدام به برگزاري كنگره و نشستهاي خود كردند. در اين ميان كنگره پنجم حزب كارگزاران سازندگي به عنوان يكي از احزاب مهم طيف اصلاحطلب و ميانهروي كشور بازتابهاي وسيعي در فضاي سياسي كشور پيدا كرد. حتي بسياري از رسانههاي اصولگرا با انعكاس اخبار اين نشستها تلاش ميكردند تصويري از دورنمايي به دست آورند كه اصلاحطلبان در آوردگاههاي سياسي آينده دنبال خواهند كرد. به اين دليل است كه خبرگزاري فارس، گفتوگويي با دستاندركاران حزب كارگزاران سازندگي انجام داده و مهر و تسنيم هم اخبار كنگره كارگزاران را دنبال كرد. در اين ميان نحوه كنشگري ايرنا به عنوان خبرگزاري رسمي دولت بسيار عجيب بود. ايرنا قبل از برگزاري كنگره مصاحبهاي تقطيع شده از غلامحسين كرباسچي را بازتاب داده بود تا اين پالس را منعكس كند كه كارگزارانيها در مسير انشقاق قرار گرفتهاند. در جريان برگزاري پنجمين كنگره حزب كارگزاران سازندگي ايران، نيمي از اعضاي شوراي مركزي اين حزب انتخاب شدند. پنجمين كنگره حزب كارگزاران سازندگي ديروز (جمعه) با حضور ۴۸۲ عضو حزب در تهران برگزار و طبق اساسنامه نيمي از كرسيهاي شوراي مركزي انتخاب شدند. نشستي كه در آن ابتدا محسن هاشمي تصويري از تلاشهاي آيتالله هاشميرفسنجاني براي كارهاي حزبي و سياسي ارايه كرد. سپس اسحاق جهانگيري درباره ضرورت سرمايهگذاري 500 ميليارد دلاري بر حوزه انرژي كشور و عدم تحقق آن به دليل تحريمها سخن گفت. در ادامه ناصر همتي شرايط اقتصادي و شاخصهاي بازارها را تحليل كرده و نهايتا حسين مرعشي تصويري از چشماندازهاي آينده حزب ارايه كرد.
نهايتا پس از رايگيري انجام شده، محسن هاشمي، شهربانو اماني، امير اقتناعي، كوروش دستپاك، فرزانه تركان، ناعمه علينژاد، علي هاشمي، احمد نقيبزاده، محمد عطريانفر، محمدهادي جليلي، علي جمالي، طيبه اصفهاني، جهانبخش خانجاني، محمود عليزاده طباطبايي، فاطمه احمدي، مجيد صالحي، حامد منتظري و ارسلان شهني به عنوان اعضاي جديد شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي ايران انتخاب شدند. همچنين ۱۷ عضو شوراي مركزي از دوره پيش انتخاب شده بودند و در اين دوره نياز به راي مجدد نداشتند كه اسامي اين افراد عبارتند از: سيدحسين مرعشي، غلامحسين كرباسچي، فائزه هاشمي، فاطمه سعيدي، سيدعليرضا سياسيراد، پروانه مافي، ناهيد تاجالدين، محمد قوچاني، يداله طاهرنژاد، بهرام فياضي، عليمحمد نمازي، مصطفي پهلواني، محمود سعيديزاده، ولياله افخمي، عبدالواحد شهنوازي، مهدي بهزاديان و طاهره ميرسارد. «اعتماد» ساعاتي پس از برگزاري اين كنگره گفتوگويي را با حسين مرعشي انجام داد تا درباره مهمترين محورهاي سياسي كشور و بازتاب آن در كنگره پنجم سازندگي گفتوگو كند.
درباره كنگره پنجم حزب سازندگي توضيح ميفرمايد، با توجه به شرايط خاص داخلي، منطقهاي و بينالمللي چه محتوايي در اين كنگره مطرح شد؟
اين نخستين كنگره حزب سازندگي پس از فراگيري كرونا بود كه با حضور حدود 500 نفر با حضور ناظر وزارت كشور برگزار شد. اين كنگره چند بخش داشت؛ در چهار كنگره قبلي و البته كنگره پنجم تنها اعضاي حزب دعوت شده و برخي سخنرانان ويژه دعوت ميشدند. بنابراين در اين نشست از ساير احزاب ميهماني نداشتيم و تنها آقاي ظريف با توجه به رخدادهاي منطقهاي دعوت شدند كه سخنراني جامع و خوبي هم داشتند. در بخش افتتاحيه، ناصر همتي با تكيه بر اعداد و ارقام واقعي، مسائل مرتبط با چرايي عدم توسعه ايران را تشريح كرده و تصويري از وضعيت اقتصادي ارايه كردند. واقعيتهايي كه ميگويند ايران حتي از منظر رشد اقتصادي در شرايط بسيار نامناسبي قرار دارد. ضمن اينكه تورم بالاي 40درصد به علت ناترازي بودجه دولت، ناترازي بانكها، صندوقهاي بازنشستگي و… شكل گرفته است. براساس صحبتهاي همتي، دولتها همواره به دليل اين ناترازيها اقدام به چاپ اسكناس كرده و تورم را در اقتصاد ايران نهادينه ساختهاند. اين روند در سال آينده هم ادامه خواهد داشت و ريشههاي عدم توسعهيافتگي ايران را شكل خواهند داد. براي عبور از اين چالشهاي اقتصادي بايد مساله مشاركت مردم در اقتصاد، آزادي عمل بنگاههاي اقتصادي و رفع ناترازي بودجه دولت حل و فصل شود. ايران عليرغم سند 1404 نه تنها فاصله بسياري با مفاد اين سند دارد، بلكه در جايگاه اقتصاد چهارم يا حتي پنجم منطقه نشسته است، ازسوي ديگر همتي اين موضوع را مطرح كرد كه بازدارندگي ايران تنها با تكيه بر قواي نظامي محقق نميشود، آقاي همتي اسناد قابل توجهي را ارايه كردند كه پس از حمله امريكاييها و غربيها به افغانستان و طالبان، اسراييليها و لابي عربي اصرار داشتند كه به جاي حمله به عراق ايران بايد مورد حمله قرار بگيرد. براساس اسناد ارايه شده توسط آقاي همتي، در آن زمان امريكاييها در محاسبات خود به اين نتيجه رسيدند كه به دليل حمايت مردم ايران از نظام سياسي خود و حضور 73درصدي مردم در انتخابات دوم خرداد 76، هر نوع حمله نظامي به ايران با شكست مواجه خواهد شد. براساس ديدگاههاي ارايه شده توسط همتي، امروز هم بايد از ظرفيتهاي عمومي مردم استفاده شود تا بتوان در برابر فشارهاي دشمنان كشور ايستادگي كرد.
اگر اشتباه نكنم اسحاق جهانگيري هم در اين كنگره سخنراني داشتند؛ درباره صحبتهاي جهانگيري هم توضيح ميدهيد؟
دكتر جهانگيري در بحث دولت و تحزب و ضرورت تغيير در نظام مديريت حكمراني كشور صحبت كردند. به استناد آخرين جلساتي كه از شوراي انرژي كشور داشتند براي رفع كمبود گاز و حفظ ظرفيتهاي نفتي ايران اشاره كردند كه ميبايست حداقل500 ميليارد دلار سرمايهگذاري در اين بخشهاي حياتي صورت گيرد كه به دليل تحريمها و سوءمديريتهاي داخلي اين سرمايهگذاريهاي ضروري انجام نشده است. ايشان توصيه كردند كه احزاب و گروههاي سياسي براي رفع اين نابسامانيها اقدام كرده و از ظرفيتهاي قانوني خودشان ازجمله انتخابات بهره گيرند. قبل از اين چهرهها، مهندس محسن هاشمي گزارشي از عملكرد حزب در دوره اخير ارايه كردند. درباره برنامههاي آيتالله هاشمي براي ايجاد تعادل در داخل و روابط مثبت در جهان خارج صحبت كرده و گزارشي 3 ساله از كنگره قبلي تا اين كنگره ارايه كردند. بخش دوم جلسه، داخلي بود كه ميبايست نيمي از اعضاي شوراي مركزي انتخاب ميشدند. اين روند هم با نظم خاصي برگزار شد.
يكي از موضوعات مهم در جريان برگزاري اين كنگره حضور يا عدم حضور غلامحسين كرباسچي در نشست بود. درباره چرايي عدم حضور ايشان در كنگره توضيح ميدهيد؟
ببينيد، نيمي از اعضاي شوراي مركزي ازجمله آقاي كرباسچي و سركار خانم هاشمي و خود من ذيل جمعي هستيم كه سال آينده به پايان دورهمان ميرسيم و در كنگره بعدي بايد روند انتخابمان دنبال شود. البته جناب آقاي كرباسچي دعوت داشتند كه دعوت ما را نپذيرفتند و در ادامه روند
3 سال گذشته اعلام كردند كه علاقهمند به همكاري با حزب نيستند كه حقيقتا مايه تاسف ماست. اما در بخش ديگري از برنامههاي كنگره به ظرفيتهاي حزب اشاره شد. شخصيتهايي هستند كه در تاسيس حزب كارگزاران نقش داشته و در ادوار مختلف شوراي مركزي نقشآفريني كرده بود با اضافه شدن مادهاي به اساسنامه حزب، شوراي عالي مشورتي حزب تشكيل شد. اين شوراي مشورتي متشكل از رييس شوراي مركزي، دبيركل رييس كميته سياسي و 12 نفر از موسسان و شخصيتهاي ملي ادوار شوراي مركزي و شخصيتهاي موثر اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و… خواهند بود.
خود شما به عنوان دبيركل صحبتي درخصوص چشماندازهاي حزب و مسائل كشور نداشتيد؟
اين بخش به بخش پاياني بازميگشت؛ اشاره كردم كه مردم و كشور ايران امروز بين دو سنگ آسياب قرار گرفته است. يكي از سمت حاكميت به چرخش درميآيد كه معتقد است تنها نيروهاي انقلابي بايد در نهادهاي مديريتي و تصميمساز كشور حضور داشته باشند. اما مشخص نيست كه نيروهاي انقلابي مربوط به كدام انقلاب هستند؟ چون انقلاب سال 57 يك انقلاب مردمي و فراگير بود و اوج هنر امام(ره) اين بود كه دو راس پارهخط از هيات مذهبي و موتلفه تا چريكهاي فدايي خلق را دور هم جمع كرده بودند. اگر منظور حركتهاي انقلابي سال 57 است كه در اين انقلاب اكثريت قاطع ملت ايران در آن مشاركت داشتند. بنابراين وقتي از حضور نيروهاي انقلابي صحبت ميشود در واقع بايد نيروهايي سر كار بيايند كه اكثريت مردم آنها را بپسندند. اگر نيروهاي انقلابي را خلاصه كنيم در افرادي كه تفكر خاصي دارند و ازسوي 20درصد مردم ايران هم پشتيبابي نميشود، فشاري است كه توجه جامعه ميشود، اين حاكميت اقليت است نه اكثريت. اما سنگ ديگر اين آسياب كه مردم را گرفتار ساخته، مصلحاني به حركت درميآورند كه عليرغم اينكه در ظاهر مصلح و اصلاحطلب هستند، اما در عمل انقلابي و صفر يا صدي هستند. اين شرايط، كارها را بسيار دشوار ميسازند.
حزب سازندگي با نام آيتالله هاشمي شناخته ميشود، راهبرد اين حزب براي عبور از اين چالشها كه شما هم به آن اشاره كرديد، چيست؟
كاملا درست است. كارگزاران سازندگي به عنوان تنها مجموعهاي كه حامل ميراث سياسي مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني است، امروز بايد نقش فردي آيتالله هاشميرفسنجاني در سياست ايران را در قالب يك نهاد حزبي متبلور كرده و به جامعه ارايه كند. مهمترين خصوصيت آيتالله هاشميرفسنجاني اين بود كه خودشان را در بنبست نميديدند؛ هر اندازه كه بنبستها جدي بود، آيتالله اين بنبستها را ميشكستند. كارگزاران در سال 74، بنبستي كه در فضاي سياسي وجود داشت را شكست و مجلس چهارم را كه يكدست دراختيار اصولگرايان بود به مجلس پنجم كه مجلس ميانهرويي بود، بدل كرد. امروز هم كارگزاران بايد بتواند راهحلي را روي ميز بگذارد و عرضه كند تا در كنار ساير احزاب اصلاحطلب و مقامات، كشور را از واگرايي شكننده فعلي به سمت همگرايي هدايت كند. ماموريت حزب بايد مبتني بر اين مسير باشد تا هم دغدغههاي مقام معظم رهبري درخصوص حفظ ارزشها پوشش پيدا كند و هم نقش نيروهاي مسلح را در شرايط كشور مورد توجه قرار دهد و هم اينكه به همه نيروهاي فكري متناسب با جايگاهي كه در ميان مردم دارند نقش بدهد. بايد واگرايي را به همگرايي تبديل كنيم. ما حامي منتقد هستيم، انتقادمان هم اين است كه علاقهمنديم و اصرار داريم كه رهبري نظام، تنها رهبر نيروهاي مذهبي و حزب الهي نيست، بلكه رهبر همه ماست. عرض كردم خدمت مقام معظم رهبري كه ما (يعني همه نيروهاي ميانهرو و اصلاحطلب) بيشتر از آقاي رييسي و قاليباف و جليلي و… به نظام و شما و كشور علاقهمنديم. انتقاد ديگر ما اين است كه چرا جمهوري اسلامي به همان اندازه كه به موضوعات امنيتي و دفاعي و مسائل حوزه مقاومت در خاورميانه اهميت ميدهد به توسعه ايران اهميت نميدهد. با عقب افتادن توسعه ايران شكاف بين ما و همسايگانمان تشديد ميشود. اين حق مردم ايران نيست. نهايتا هم بيانيه كنگره پنجم حزب است كه پس از راي كنگره به زودي منتشر ميشود.
غلامحسين كرباسچي دعوت حزب را براي حضور در كنگره نپذيرفت
امريكاييها به دليل مشاركت 73درصدي مردم در دوران اصلاحات طرح حمله به ايران را كنار گذاشتند
انقلاب برمبناي حاكميت شكل گرفت نا حاكميت اقليتي محدود بر اكثريت، بنابراين وقتي از حضور نيروهاي انقلابي صحبت ميشود در واقع بايد نيروهايي سر كار بيايند كه اكثريت مردم آنها را بپسندند
انتقادات صريح روحاني از افراطيگري در نظارت بر انتخابات
انتقاد روحاني از غلبه اقليت و انفعال اكثريت
با انفعال اكثريت و غلبه اقليت، حكومت داراي قدرت لازم براي حل معضلات نخواهد بود
نوبخت، واعظي و جنتي در صدر شوراي مركزي حزب اعتدال و توسعه
گروه سياسي|حسن روحاني، رييسجمهور ايران در دولتهاي يازدهم و دوازدهم در پيامي تصويري به ششمين كنگره حزب اعتدال و توسعه گفت: اعتدال اسم رمز و اسم اعظم گفتمان اكثريت قاطع جامعه ايران اسلامي است كه با اين گفتمان باز هم ما قادريم به همه اهداف بلند مليمان دست يابيم. نشستي كه در آن اعضاي شوراي مركزي حزب اعتدال و توسعه در ششمين كنگره اين حزب انتخاب شدند كه در ميان آنها چهرههاي شاخصي چون واعظي، نوبخت و جنتي ديده ميشوند.
به گزارش سايت حسن روحاني؛ حسن روحاني، رييسجمهوري سابق كشورمان، با بيان اينكه اعتراض خياباني و قهر و انفعال مسير خوبي براي حل معضلات كشور نيست، گفت: متاسفانه در جامعه امروز ما عدهاي در مسير قهر قرار گرفتهاند و اقليتي در مسير تفوق و غلبه قرار گرفتهاند كه قدرت در جامعه امروز دراختيار آنها قرار داده شده است. زماني كه اكثريت جامعه در مسير انفعال يا در مسير جدايي از حاكميت باشند و حاكميت دراختيار يك اقليت باشد، آن حكومت داراي قوام و قدرت لازم براي حل معضلات داخلي و بينالمللي نخواهد بود.
رييس دولت تدبير و اميد وظيفه همگان در شرايط فعلي را ايستادگي در مقابل افراط، اعتدال در داخل و تعامل سازنده با خارج و توسعه عنوان كرد و اظهار داشت: ما ميبينيم در سايه افراطيگري در مساله نظارت بر انتخابات با چه مشكلاتي مواجه شديم. اگر در بحث نظارت در انتخابات اعتدال و ميانهروي را پيش بگيريم و در چارچوب قانون و مقررات عمل كنيم، فضاي بازي براي جامعه و رقابت واقعي در انتخابات به وجود خواهد آمد و در آن انتخابات است كه مجلسي ميتواند از كل جامعه يا حداقل از اكثريت قاطع جامعه نمايندگي كند و دولتي تشكيل شود كه بتواند از طرف قاطبه مردم حرف بزند و سخن بگويد و نمايندگي كند.
روحاني تاكيد كرد: همه آنچه ما براي دولت بعدي به عنوان فرصت به وجود آورده بوديم، متاسفانه امروز شاهد فرصتسوزيها هستيم به دليل اينكه وقتي دولت يا مجلس از طرف قاطبه مردم، مسووليت را به عهده نميگيرد آن وقت ما ميبينيم با ضعفهاي زيادي در مقام عمل و در مقام اقتدار، چه اقتدار داخلي و چه اقتدار بينالمللي مواجه خواهد شد.
متن كامل اظهارات روحاني در پيام تصويري به ششمين كنگره حزب اعتدال و توسعه به اين شرح است:
بسمالله الرحمن الرحيم
مهمترين مسالهاي كه راجع به اعتدال بايد سخن گفته شود اينكه در طول ۱2-10 سال گذشته موضوع اعتدالگرايي از يك جمع و حزب و تشكيلات عبور كرد و تبديل به يك گفتمان موردپسند اكثريت جامعه ايراني شد. در انتخابات سال ۹۲ و همچنين انتخابات سال ۹۶ و انتخاباتهايي كه در بين اين دو انتخابات بود، مثل انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سال ۹۴ و انتخابات پنجمين دوره مجلس خبرگان رهبري در سال ۹۴، در هر چهار انتخابات پيروز ميدان گفتمان اعتدال بود. اين نشان داد كه اين گفتمان توان و قابليت آن را دارد كه جامعه را در مسيري جذب كند كه به تعبير معروف خيرالأمور أوسطها، وقتي كه در مسير ميانه قرار ميگيريم، بهترين راه و مسيري است كه ما را به مقصد ميرساند.
البته موضوع اعتدال برميگردد به حدود يكصد سال پيش كه در دوران مشروطيت، حزبي به نام حزب اعتداليون تشكيل شد. روحانيون عاليمقام و برجستهاي چون شهيد سيدحسن مدرس و روشنفكراني چون علياكبر دهخدا در جمع اعضاي اين حزب قرار گرفتند. اساس تشكيل آن حزب بر اين مبنا بود كه جلوي افراطيگري مشروطهخواهي كه عدهاي دنبال ميكردند و جلوي تفريط يا انفعال مشروعهخواهي كه تعدادي دنبال آن بودند، اين جمع دنبال مشروطه مشروعه بودند؛ يعني همان مسير اعتدالي كه براي آن روز دوران مشروطيت يك ضرورت بود و همان مسير بود كه جامعه را به سمت انقلاب اسلامي و نهضت اسلامي در دهههاي بعد هدايت كرد.
گرچه در دوران مشروطيت موضوع «ملت» ايران به جاي «رعيت» به وجود آمد، اما در عين حال براي آنكه مردم بتوانند نظامي را تاسيس كنند كه در چارچوب اعتدال باشد، به نام جمهوري اسلامي كه هم جمهوريت باشد و هم در كنارش اسلاميت، بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اين مسير به وجود آمد. نهادي به نام نظام جمهوري اسلامي ايران كاملا متصل است به آراي مردم و افكار مردم، نظرات مردم، در واقع اين ملت ايران است كه اين بار موسس نظامي ميشود به نام جمهوري اسلامي ايران.
در اين مسير است كه ما ميبينيم همواره در برابر افراط و تفريط ميتوانيم راه و مسير درست و بهينهاي را براي دستيابي به اهداف بلند انتخاب كنيم.
در دوران مشروطيت عدهاي بودند كه به نام مشروطهخواهي يا به نام آزادي به اقدامات افراطيگري حتي ترور و تخريب دست زدند كه در واقع محتواي اصلي مشروطيت نتواند در راه خودش و اهداف خودش قرار بگيرد.
بعد از اين دوران ما ميبينيم كه همواره موضوع افراط ميتواند يك مشكل براي جامعه ايراني باشد. حتي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هم آنجايي كه ما با مشكلات مواجه شديم معمولا از يك نقطه افراط اين مشكل آغاز شد. متاسفانه افراط، مصائب فراواني را در طول چهل و چند سال در ايران براي مردم به وجود آورد.
حزب اعتدال و توسعه و همه آنهايي كه در مسير اعتدالگرايي قرار دارند، از احزاب راست يا احزاب چپ، آنهايي كه با افراط ميانهاي ندارند امروز بايد در شرايط فعلي جامعه خود را آماده كنند تا در برابر افراط ايستادگي و مقاومت كنند.
متاسفانه در جامعه امروز ما عدهاي در مسير قهر قرار گرفتهاند و اقليتي در مسير تفوق و غلبه قرار گرفتهاند كه قدرت در جامعه امروز دراختيار آنها قرار داده شده است. متاسفانه زماني كه اكثريت جامعه در مسير انفعال يا در مسير جدايي از حاكميت باشند و حاكميت دراختيار يك اقليت باشد، آن حكومت داراي قوام و قدرت لازم براي حل معضلات داخلي و بينالمللي نخواهد بود. حكومتي قادر است به راحتي مسائل و مشكلات داخلياش يا مسائل و مشكلات منطقهاي و بينالمللي خود را حل كند كه از پشتوانه اكثريت قاطع مردم برخوردار باشد. متاسفانه در انتخابات سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ با اين معضل مواجه شديم كه اكثريت جامعه از حاكميت فاصله گرفتند و اين فاصله و حكومت اقليت مشكلاتي را به وجود ميآورد و مردم گاهي به جاي اينكه سخن خود را از طريق نمايندگان خود در مجلس يا نمايندگان خود در دولت بيان كنند، وقتي كه اقليت حاكم ميشود گاهي ناچار ميشوند از طريق اعتراض يا خيابان حرفهاي خود را بيان كنند.
مسلما خيابان مسير خوبي براي حل معضلات يك كشور نيست. انفعال و قهر هم نميتواند راهي براي دستيابي به اهداف بلند ملي باشد. اينجاست كه بايد اعتداليون و همه آنهايي كه معتقد به ميانهروي هستند در جامعه امروز بتوانند فعاليت كنند. گرچه اساسا حزب و فعاليت حزبي با مشكلاتي در جامعه ما مواجه است. از آن زماني كه حزب اعتدال و توسعه ميخواست تشكيل شود در سال ۷۸ كه من هم مورد مشورت موسسين اين تشكيلات بودم با بزرگان نظام در زمينه حزب حرف زدم از جمله با مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني و به همه اين عزيزان گفتم براي آينده كشور ما نياز به دو يا سه حزب بزرگ داريم كه اينها بتوانند ضمن ثبات نظام مسير قدرت و گردش قدرت را به خوبي انجام بدهند، اما به شرط اينكه اين احزاب توان و قدرت كافي براي برنامهريزي و تصميمگيري و سخن گفتن در مسائل استراتژيك كشور داشته باشند. و الا اگر بنا باشد كه مسائل اساسي كشور دراختيار احزاب نباشد و آنها آزادي كافي براي بيان نظرات و اعتقاداتشان نداشته باشند، آن احزاب مسلما نميتوانند نقش لازم را براي اداره كشور ايفا كنند و در آينده بتوانند مجلس مناسب يا دولت مناسب را تشكيل بدهند.
ما ميبينيم در سايه افراطيگري در مساله نظارت بر انتخابات با چه مشكلاتي مواجه شديم؛ ما امروز با مجلسي مواجه هستيم به نام مجلس يازدهم كه نه قابل مقايسه با مجلس اول و دوم است و نه قابل مقايسه با مجلس چهارم و پنجم است و حتي با مجلس قبلياش، مجلس دهم هم فاصله دارد. دليل اين افراطيگري در مساله نظارت است.
اگر در بحث نظارت در انتخابات ما اعتدال و ميانهروي را پيش بگيريم و در چارچوب قانون و مقررات عمل كنيم، فضاي بازي براي جامعه و رقابت واقعي در انتخابات به وجود خواهد آمد و در آن انتخابات است كه مجلسي ميتواند از كل جامعه يا حداقل از اكثريت قاطع جامعه نمايندگي كند و دولتي تشكيل شود كه بتواند از طرف قاطبه مردم حرف بزند و سخن بگويد و نمايندگي كند و جهان هم آن دولت را به عنوان نماينده يك ملت بزرگ ببيند و بشناسد. آن وقت است كه فرصتها به خوبي استفاده خواهد شد.
همه آنچه ما براي دولت بعدي به عنوان فرصت به وجود آورده بوديم، متاسفانه امروز شاهد فرصتسوزيها هستيم به دليل اينكه وقتي دولت يا مجلس از طرف قاطبه مردم، مسووليت را به عهده نميگيرد آن وقت ما ميبينيم با ضعفهاي زيادي در مقام عمل و در مقام اقتدار، چه اقتدار داخلي و چه اقتدار بينالمللي مواجه خواهد شد.
امروز چه راهي پيش رو داريم؟ آيا راهي كه پيش روي ما هست خيابان است؟ مسلما خيابان نه جوابگوي نياز مردم در كوتاهمدت است و نه بلندمدت. يا قهر و انفعال است كه آن هم ما را به جايي نميرساند. گرچه با مشكلات بسيار زيادي مواجه هستيم اما چارهاي نداريم جز اينكه راه سومي را برگزينيم و انتخاب كنيم و آن راه سوم اعتدال است كه نه با قهر ميانهاي دارد و نه با انفعال و تلاش آن اين است كه در برابر افراط ايستادگي كند و نگذارد در كشور افراط حاكم شود.
امروز بزرگترين وظيفهاي كه بر دوش همه ماست، هماني است كه در نام حزب شما مستتر است؛ يعني اعتدال در داخل و تعامل سازنده كه آن نيز اعتدال در خارج و بيرون كشور است و توسعه. امروز كه همه كشورهاي منطقه و همه كشورهاي جهان در فكر توسعه هستند، متاسفانه ما از توسعه فاصله گرفتهايم.
ما چارهاي نداريم براي حفظ كشور و آينده كشور مسير اعتدال و توسعه را بپيماييم و ادامه بدهيم. امروز بايد بگويم ديگر اعتدال تنها اسم يك گروه و يك حزب و يك تشكيلات نيست. اعتدال اسم رمز و اسم اعظم گفتمان اكثريت قاطع جامعه ايران اسلامي است كه با اين گفتمان باز هم ما قادريم به همه اهداف بلند مليمان دست يابيم كه خداوند هم همين را به ما امر كرده است «و كذلك جعلناكم امّه وسطا لتكونوا شهداء علي النّاس». مسير، مسير ميانهروي و راه وسطي است.
السلام عليكم و رحمهالله و بركاته
منبع: روزنامه اعتماد 29 مهر 1402 خورشیدی